موضوع سخنرانی : حمله عربستان به یمن (۲)
عنوان بخش ۱ : موقعیت و شرایط مردم یمن
دقیقهی ۰ تا ۵
[صحبتهای مجری برنامه]:
۱ – همین طور رندومی انتخاب شد، بین سوالاتی که دیشب هم ملاحظه فرمودید، چند تاش رو انتخاب کردیم که استاد زحمت کشیده پاسخ بفرمایند.
حتما دوستان حوادث یمن را رصد میفرمایند از اخبار، یکی از نکاتی که شاید برای همه ما جای تعجب باشه، پاسخ ندادن یمن به حملات آل سعود هست، میخواهیم محبت بفرمایند جناب استاد به عنوان اولین سؤال پاسخ بفرمایند که: چرا یمن به حملات آل سعود به کشورش حمله شده ولی عکس العمل خاصی رو شاهد نبودیم؟
این اولین سؤال بود، دوم: دیشب حضرت عالی اشاره فرمودید به دیدگاه حضرت امام(ره) در خصوص آل سعود، تعبیرات بسیار تندی که حضرت امام(ره) نسبت به آل سعود داشتند که حتی فرموده بودند به این مضمون که: «اون نفرت و تنفر و بغضتون رو در دلتون نگه دارید نسبت به آل سعود». با توجه به این فرمایشات حضرت امام، چرا دولت ایران هنوز دولت عربستان رو به رسمیت میشناسه؟ باهاش تعامل داره؟ برخورد داره، بعضی از دولتمردان ما روابط بسیار حسنهای با مسئولین دارن؟ و این سؤال دوم هست.
سؤال سومی هم که محبت بفرمایید، پاسخ بفرمایید جناب استاد؛ بحث تغییرات اخیری است که در آل سعود به وجود آمده. مستحضرید این تغییراتی که در مدت اخیر به وجود اومد، محبت بفرمایید علت این تغییرات رو هم زحمت بکشید پاسخ بفرمایید، خیلی متشکرم.
[شروع سخنرانی استاد]:
«اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستَودَع فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُکَ».
«أعوذُ بِالله مِنَ الشَیطانِ اللَعینَ الرَّجیم. بسم الله الرحمن الرحیم».
سلام علیکم و رحمت الله، تبریک عرض میکنم خدمت شما بزرگواران، میلاد مسعود حضرت امیرالمؤمنین علیبنابیطالب علیه السلام رو. امیدوارم که در این شهر مقدس و در چنین شبی دست پر انشاءالله از اینجا بیرون بریم و دیگه باید خیلی بیعرضه باشیم که مقصود دلمون رو توی همچین شبی عیدی نتونیم از اهل بیت(ع) عیدی بگیریم. این رو مجرب خدمتتون عرض میکنم تجربه شده. امامزادهها، حالا ائمه که جای خود دارند. من واقعاً خودم خیلی از حاجاتم رو در شب میلاد پدر بزرگوارشون عیدی گرفتم و از این جا هم که از مشهد دارم میرم شیراز، فردا شیراز برنامه دارم، واقعاً یکی از اصلیترین دلایلم اینه که در واقع مشرف بشم به محضر آقا احمدبنموسی، برادر آقا علیبنموسی، علیهما السلام، این که بالاخره امیرالمؤمنینه دیگه، زرنگ باشید ببینم چه میکنید، بگیرید!
یک نکته دیگه ای رو هم عرض کنم، گذاشته بودم احیای نیمه شعبان بگم، اینجا عرض بکنم خدمت شما بزرگواران. خود حضرت امیر(ع) در ظهور نقش کلیدی دارن، یعنی متوسل شدن به حضرت امیرالمؤمنین(ع) برای ظهور، یعنی ما وقتی دعا میکنیم از خداوند متعال میخوایم که خدا ظهور رو نزدیک کنه، دو شخص بزرگوار هستن که خیلی اثرگذارن، یکی آقا رسولالله(ص) و دیگر امیرالمؤمنین(ع)، دقت بکنین در دعای ندبه، آقا رسولالله(ص) رو توضیح میده بعد امیرالمؤمنین(ع) رو توضیح میده بعد آقا صاحبالزمان(عج) رو توضیح میده. یا در دعای فرج خطاب به آقا رسولالله(ص)، خطاب به حضرت امیر(ع)، ما عرضه میداریم: «اِکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَان»، این مدنظر شما بزرگواران باشه، بالاخره آقا امام رضا(ع) هم امامی است که نام مبارکش علی است، و من پیرامون این چهار علی در مشهد صحبت کردم.
خب سؤال اول رو من پاسخ بدم که فرمودن: «چرا یمنیها پاسخ نمیدن»؟ چند تا نکته مطرحه. ببینید حوثیها یعنی جریان حوثیها، که مال به قولی شیعیان زیدی هستن، چهار امامی هستن، اینها بدرالدین، علامه بدرالدین، پدر اینها
دقیقهی ۵ تا ۱۰
یک آدمی بوده که یمنیها خیلی دوستش داشتن، حتی بعد فوت شدنش، حتی سنیهای یمن هم به ایشون متوسل میشن، به عنوان یک سید، و سادات هم هستن برادر بزرگتر این عبدالملک حوثی که الآن هستش، برادر بزرگترش به اسم حسین، ایشون که اصلا اومد قم، حوزه علمیه، چند وقتی هم درس خوند. شدیداً متأثر و تحت تأثیر صحبتهای امام خمینی (ره) قرار گرفت و حتی وقتی برگشت شعار پرچمشون رو چیزهایی قرار داد که اصلاً خود ما ایرانیها توی پرچممون نیاوردیم، ما پرچممون «اللهاکبر» داره و «الله»، اما اونها شعار پرچمشون با «الله اکبر» شروع میشه؛ پرچم شیعیان یمن اینه: «اللهاکبر، الموت لامریکا، الموت لاسرائیل، اللعنه علی الیهود، النصر للاسلام». شما نگاه کنید از «اللهاکبر» تا نصر شروع میشه، بعد « اللعنه علی الیهود» توی هیچ پرچمی ما نداریم هیچ جا علنی شده باشه، اینها متأثرن، اینها دودشون از آتیش ایرانه، این حقیقت هستش، متأثر از امام (ره) بلند شد اونجا.
و بسیار فقیر، یمنیها جزء ۱۰ کشور فقیر دنیا هستن و در میان کشورهای عربی فقیرترین کشور عربی هستن. شما نگاه میکنین تلویزیون نشون میده. یه آدم چاق توی اینها نمیبینی. حالا سوایِ بحث ژنتیکشون، میخوام بگم یعنی مردمی هستن که حتی یه جاهایی شاید زندگیشون خیلی ابتدایی باشه ها! اما به غایت سلحشور و رزمنده، درگیر رفاه نشدن، رفاه با جنگیدن در تضاده، آدم وقتی یه رابطهی عکسی بین گنده شدن شکم و کوچک شدن بازو هست. شکم که گنده بشه دیگه شاخ و شونه کسی نمیتونه بکشه. خب؟
(این رو خدمتتون عرض بکنم) اینها رزمندهاَن و تا الآن این جنگ ششمه که این سعودیها علیهشون راه انداختن اما ماندن. یمنیها یه مورد دیگه اینکه هیچ چیزی برای از دست دادن ندارن. خب فردا میخوای چی کار کنی اینها رو؟ چی رو میخوای تحریم کنی مثلاً؟ یه جای دیگه گفتم، گفتم اینترنتشون رو میخوای قطع کنی؟ قراردادهای فاینانسشون مثلاً؟ چی کار میخوای بکنی؟ هیچ کاری نمیتونی بکنی؟ کسی که چیزی برای از دست دادن نداره خطرناکه، رزمندههای خوبیاند، چیزی برای از دست دادن ندارن.
محیط یمن کوهستانیه نمیشه زمینی باهاشون جنگید. عثمانیها بارها تلاش کردن، ۳۰۰، ۴۰۰ سال کشورهای عربی رو، همه رو بردن زیر سلطهی خودشون، اون امپراطوری عثمانی. اما تنها جایی رو که نتونستن بگیرن یمن بود. تا لیبی رو رفتن گرفتن، تا مصر رو رفتن گرفتن. سوریه، لبنان، فلسطین، همهی اینها، عراق همه جا، دو جا رو نتونستن بگیرن توی کشورهای اسلامی، یکی ایران، ایران شد یه سدی که از ایران دیگه نتونستن رد بشن. خودشون هم گفتن، گفتن: «ما با همهی دنیا تونستیم بجنگیم، با اروپاییها جنگیدیم، از اروپایی گرفتیم، از ایرانیها یه وجب نتونستیم بگیریم» یکی دیگه هم یمنه. یمنیها به لحاظ نژادی هم اشتراکات زیادی با ایرانیها دارن. اینها ایرانیاند. و قبایل عرب هم بودن بینشون، رفتن ازدواج کردن، زاد و ولد کردن. میخوام بگم… حالا بماند اهمیتی برای ما نداره. خب؟ اما میخوام بگم یه همچین سابقهای هم یمن داره.
مسلمان شدنشون هم به دست حضرت امیرالمؤمنین(ع) بوده. و جالب اینکه آقا رسولالله(ص) اول خالدبن ولید رو میفرسته، خالدبنولید میره اونجا کشتار میکنه. اونها هم خالدبنولید رو شکست میدن برمیگرده، هیچ کاری نمیتونه بکنه، آقا رسولالله(ص) میفرمایند… (حالا ببینید کار فرهنگی کردن چه جوریه) حضرت امیر(ع) رو میفرسته اونجا، حضرت امیر(ع) با صحبت اینها رو مسلمان میکنه. فلذا محب اهل بیتاَند، همهشون ها! حتی سنیهاشون هم محب اهل بیتاَند، شیعه که جای خود داره.
خب این شاخصههای اینها. جمعیتشون هم کم نیست؛ ۲ میلیون فقط از عربستان سعودی کمتره، عربستان ۲۷ میلیونه ، اینها ۲۵ میلیون. جمعیتشون خیلی زیاده یمن. یمن نقطه متراکمه. بعد، اونجا به خاطر موانعی هم که داره، یه تک تیرانداز میتونه جلوی یک ارتش رو بگیره. توی کوه بشینه، کی میخواد از این جاده رد بشه؟ به خاطر همین هم آل سعود نگران خودشه حمله زمینی [نمیکنه]. دقت بکنید فقط حمله هوایی میکنه، یا از دریا با این ناوهای امریکایی و مصری اینها شلیک میکنن.
موقعیتش بسیار استراتژیکه.
دقیقهی ۱۰ تا ۱۵
تنگهی بابالمندب، یک طرفش دست یمنیهاست. ته دریای سرخ، تنگه بابالمندبه، نوکش کجاست؟ کانال سوئزه. بابالمندب یعنی کانال سوئز. فرقی نمیکنه بالاخره این یه جایی تو وقتی سرش رو گرفتی از تهش هم دیگه نمیشه رفت بیرون دیگه، یا برعکس. الآن اون طرف تنگه که قارهی آفریقا میشه، عملاً امریکاییها و فرانسویها دارن کار میکنن. خب؟ بالذات ناامنیهایی این منطقه داره، همین حمله دزدهای دریایی سومالی رو شما دیدید دیگه، ناو ارتش میره نجات میده، گرفتن اسیرشون کردن، اونها رو دزدها رو گرفتن آوردن تلویزیون نشون میداد. توی اوین بودن، فارسی یاد گرفته بودن، براشون کلاس قرآن گذاشته بودن، دزدها رو داشتن آدم میکردن. بعد (یارو افریقایی بود برداشته بودن آوردنش اینجا)، خدمت شما عارض بشم این کسی که برسه روی ساحل واقعاً دنیا رو میتونه بریزه به هم.
برای چی مصر از سمت دریا… ببینید یمن با دو تا کشور خاک داره، یکی عمان و یکی هم شمالش چیه؟ عربستان. عمان از همون اول اعلام بیطرفی کرد. کلاً توی منطقهی حاشیهی خلیج، عمان معقولترین کشور بوده، مذهبشون هم؛ اینها اباضیان، نه شیعهاند نه سنی که شما بعید میدونم توی این جمع اصلا کسی شنیده باشه، اینها ریشهشون که متفاوت بوده، الآن هم یک قرابتهایی با اهل سنت دارن، اباضیها از بیخ و بنیان با وهابیها مشکل دارن، هر چند آل سعود خیلی تلاش کرد که این اباضیها وهابی بشن. میخوام بگم به لحاظ مذهبی هم خود همین سلطانشون هم اباضیه. انگلیسی با (z) نمینویسن با (d) مینویسن، ابادی (Ibadi) این جوری مینویسن، یک اقلیتاند. با کسی کاری ندارن. پادشاهشون از همون اول گفت: «ما با هیچ کس کاری نداریم». عربستان هم که از شمال.
عنوان بخش ۲ : علت عدم پاسخ یمن به حملات آل سعود
۲ – اون طرف مرز یمن همه شیعهاَند، یعنی توی عربستان اون طرف مرز چیاند؟ شیعهاند. اینها تصور حملهی نظامی رو هم نمیتونن بکنن، تصور حملهی نظامی رو هم نمیتونن بکنن به لحاظ زمینی. اما چرا یمن؟ الآن این رو پاسخ ندادن حوثیها، به چند تا دلیل: ۱- نیمی از این جامعه شیعی، نیم دیگر چیاند؟ سنیاند. حداقل ۱۵ سال تحت تأثیر تبلیغات چی بودن؟ سعودیها بودن. اگر حوثیها وارد جنگ بشن این گمان ممکنه براشون به وجود بیاد که این جنگ شیعه و چیه؟ سنیه. «بالاخره هم مذهب خودمونه نذاریم… این شیعه ها اگه حاکم…»
کلی اینها رو ترسوندن: «این شیعهها اگه حاکم بشن، این جوری میکنن، اون جوری میکنن، همهتون رو میریزن توی دریا، همهتون رو قتل عام میکنن». توی این حملههایی که داره صورت میگیره. ببین حوثیها با صبوری تمام وایستادن یه کاری کنن که مردم یمن بگن: «تو رو خدا بیا برو جواب بده». فهمیدی چی شد؟ الآن خودِ شیعیان زیدی میگن، میگن: «برو جواب بده». نزدیک ۶۰۰.۰۰۰ نفر اومدن ثبت نام کردن برای جنگ با عربستان، این جمعیت میتونه عربستان رو شخم بزنه. اونها مفت خورن، اونها جنگ نمیکنن، اونها اولین موشک توی ریاض، فقط هواپیماست که دارن درمیرن از ریاض، شک نکنید ها! من دلایلش رو براتون میارم.
اما اگر جنگ رو شروع کردن، سنیها از داخل با هم جنگیدن چی؟ عربستان سعودی و امریکا یه کار دیگه هم کردن همین محورِ به قولی صهیونی صلیبی سلفی – صهیون، صلیب، سلف. این مثلث یه کار دیگه هم کردن: عدهای از القاعده رو آوردن اونجا سازمان دادن با ارتشیهای دولت قبل یمن. اینها الآن دارن میجنگن. شما میشنیدید در خلال اخبار داره میگه که: «عربستان سعودی حمله کرد، رزمندگان انصارالله فلان شهر رو گرفتند». اونها حمله هوایی میکنن اینها دارن این کار رو میکنن. انصارالله میخواد خیالش راحت بشه از جبههی داخلی. فرض کنید دو تا جنگ رو شروع بکنه از داخل با القاعده، هم اون چی؟ از اون طرف. اونها هم شدیدا پیگیرند ساحل رو از دست ندن؛ به خاطر همین بارها نیرو بردن، هِلی بُرد کردن در ساحل. از آسمون یا با کشتی رسوندن، هی نیرو اضافه کردن که جلوی انصارالله بجنگه. تا الآن توی دل این شلوغیها انصارالله تونسته ۳، ۴ تا استان رو بگیره بره جلو، همزمان که عربستان داشته میزده. یعنی کار خودش رو معقول داره انجام میده. اول باید اینجا رو درست کنه. اگر درست نکنه بعداً باید از داخل…
دقیقهی ۱۵ تا ۲۰
بعد مردم یمن هم به این اجماع امروز تجمع داشتن، سنیها هم اومده بودند.
من خواستم از محل اسکانم راه بیفتم شبکهی خبر داشت پخش زنده نشون میداد. این پرچمها اینها رو نگاه میکردم میدیدم اهل سنت هم اومدن که اینها میگن: «آقا یکی بگه…» و این خیلی اتفاق خوبیه که بشه انصارالله و ارتش یمن؛ مثل چی؟ مثل اون جیشالوطنیهی سوریه، اونها میگن قواتالشبیحه و ارتش سوریه، مثل چی؟ مثل ارتش عراق و نیروهای بسیج مردمی. وزیر دفاع عراق سنیه! بهتون بگم این استادیه، این هنره؛ که تو بیای چی کار کنی؟ نگاه کن! من با وحدت امروز، دشمن مشترک دارم. ببین اگر وزیر دفاع عراق شیعه میبود میگفتن: «این شیعهها دارن چی کار میکنن نه وهابی، نه تکفیری، سنی میکشن». امروز میگن: «وزیر دفاع خودش سنییه». دهنها چی میشه؟ بسته… پس این احمقها و الاغهایی که وحدت رو به هم میزنن؛ به همین صراحت عرض میکنم الاغ، (عرض کردم نگرانم اون دنیا الاغ خِرِ من رو بگیره)، وحدت رو به هم میزنن اینها دقیقا شمشیر دارن میزنن به پشت شیعه، دقیقا ضربه دارن میزنن به پشت شیعه و هماهنگ شده است.
مایکل براون میگه: (مایکل براون معاون سیاسی (CIA) توی خاورمیانه بوده ) میگه: «ما باید جریانی شیعی به وجود بیاوریم که از درون اینها رو دچار فروپاشی کند». جریان شیعی یعنی چی؟ یعنی صحبت از خدا و پیغمبر(ص) و اهل بیت(ع) بکنه دیگه؛ اما محور رو بچرخونه از سمت اسرائیل. اینها پس چی؟ خوب دقت کنید!
۲- مورد دیگه اینکه مظلومیت مردم یمن امروز در کل دنیا باید دیده بشه. ببینید وقتی اسرائیل حمله میکرد به غزه، مظلومیت مردم غزه در کل دنیا اثبات شده ست. سریع اروپاییها میریختن توی خیابون چی؟ تظاهرات. «چرا الآن به یمن دارن حمله میکنن؟» این تظاهرات زیاد نیست؟ مثل زمانی که اسرائیل حمله میکرد، این ایراده دیگه. این به اون سببه که متأسفانه مظلومیت مردم یمن رو ما نتونستیم رسانهای کنیم. این دیگه کار کیه؟ کار ماست. عکسهاش هست دیگه. ها؟ این رو یه هنرمند میخواد.که کار سختی هم نیست ها! دو تا عکس رو بذاره کنار هم، اسرائیل، داره سنیها رو میکشه یعنی مسلمونها، اینجا سعودیها دارن چه کار میکنن مسلمونها رو میکشن. این یه پوستر بشه پخش بشه توی فضای مجازی که انگلیسی بلدن، یک کلیپ درست بشه پخش بشه، بگن: «آقا نگاه کنید چرا اینجا صدای کسی در نمیاد؟»
عرض کردم دیدارهای سران آل سعود با اروپاییها و این کشتار. به مردم اروپا بگن: «شما توی کشتار شریکید». امروز امام جمعه موقت تهران اشاره کرد که: «مردم عربستان باید مقابل حکومتشون بایستند که اونها هم دیگه شریکن دیگه»، که ظلم داره انجام میشه به اسم اینها داره این کار انجام میشه. خود عربستان سعودی حداقل ۶ میلیون شیعه داره که این خیلی قابل توجهه و این ۶ میلیون شیعه تعداد باز قابل توجهش اثنی عشریاند که توی مناطق شرقی عربستان که دقیقاً مناطق نفتخیزه، یعنی پشت بحرین، پشت جزیرهی بحرین.
اینها یه نکاتیه که اینها جیگر نمیکنن خیلی جلو بیان، اما بسیار نگرانند که یک کشوری در یمن شکل بگیره، یه انقلابی به ثمر برسه که با صهیونیزم مشکل داره. مگه در حماس دولتش سرکار نیامد از اهل سنت که با اسرائیل مشکل داشت؟ به شدت نگران اینها [هستند]. چرا اخوانالمسلمین رو در مصر پودر کردن؟ فقط به خاطر این پودرش کردن که با اسرائیل چیه؟ مشکل داشت. شما دیدید یک دفعه توی خبر میگه که آقا «۵۰۰ نفر رو به اعدام محکوم کردن». اصلاً تاریخ سابقه نداره همچنین چیزهایی، هیچ کس هم صداش در نیومد.
عنوان بخش ۳ : شکست عربستان در جبهه علیه یمن
۳ – این نکته خیلی چیز، طلالبنعبدالعزیز این آقای عبدالعزیز خر بزرگ اینها… تا حالا دیده بودید من راجع به کسی این طوری صحبت بکنم؟ توی سخنرانیها؟ راجع به اینها این طور صحبت میکنم.
این عبدالعزیز که اینها بچههاشاَند؛ فهدبنعبدالعزیز، عبداللهبنعبدالعزیز، همین گور به گوریهای قبلیشون خب ۲۲ تا ازدواج رسمی انجام داد و در برخی از منابع تا ۱۵۰ تا پسر هم برای او ذکر کردن در برخی از منابع. برخی منابع دیگه تا ۲۱۵ تا فرزند،
دقیقهی ۲۰ تا ۲۵
کاری ندارند اونها. به افزایش جمعیتشون اهمیت میدن خب! بچههای عبدالعزیز ماهانه ۲۷۰.۰۰۰ دلار حقوقشونه، ۲۷۰.۰۰۰ دلار رو ضرب در ۳.۷۰۰ تومن بکنید میشه ۹۰۰ تومن. از پول نفت عربستان هر ماه ماهانه، نه سالانه! این رو ضرب در ۱۲ کنید. تمام مواهبی که توی هر کشوری هست و تمام خدماتی که توی هر کشوری هست مثل فرودگاه، مترو، هر چیزی که هست برای آل سعود رایگانه، یعنی اونها لازم نیست پول بلیط پرداخت کنن، چون آل سعودند. این میزان همین طور میاد پایینتر، اینها گزارش رویتره خب! نوههاشون ماهی ۲۷.۰۰۰ هزار دلار میگیرن یعنی ماهی ۹۰ میلیون، ۱۰۰ میلیون چیه؟ درآمدشونه. نتیجهها، نبیرهها، ندیدهها، یه کسی که مثلا نمیدونم خالهاَش مثلا ربطی به آل سعود داشته خب! اینها دیگه حداقل یعنی یه چیزی از آل سعود که مادری به ارث برده حداقل ماهی ۳، ۴ میلیون تومنِ ما رو میگیرن همین طور به پول عربستان پول نفت… پول نفت یک ملت میره به جیب خاندان آل سعود؛ بقیه مردم عربستان نه ها! چه شیعه چه سنی اینها اصلش رو میبرن، سرمایهدارهای عجیب و غریبی به وجود اومده.
خدمت شما عرض بکنم که همین طلالبنعبدالعزیز، زمانی که عثمانیها یه قتل عامی از ارامنه انجام دادن، ارمنیها آواره شدن. یه خانوادهای بودن، یه دختر داشتن به اسم موناییر؛ اینها وقتی وارد سرزمینهای عربی شدن، زمان عثمانیها، عرض کردم عثمانیها تمام کشورهای عربی رو گرفته بود، یکی از شاهزادهها، یکی از حاکمها، یکی از استانها این دختر ارمنی ۱۲ ساله رو دید خوشش اومد به زور مسلمونش کردن و بردن دادنش به عبدالعزیز و اون موقع ۴۵ سالش بود.خدمت شما عارض بشم با این دختر ازدواج کرد و همین طلالبنعبدالعزیز از او به دنیا اومد. معروف هم هست که عبدالعزیز توی زنانش همین ارمنی رو از همه بیشتر دوست داشته به خاطر زیباییش و این طور چیزها.
همین آقای طلالبنعبدالعزیز یه مصاحبهای میکنه با شبکهی فاکس آلمان. خوب دقت کنید ها! این قدر سنگین شد نتیجهی این خبر، باعث شد که سریع بیاد تکذیب کنه اما از اون تکذیبهایی که به قولی، غلط کردم گفتم، بود. اما گفت: «توی خود عربستان الآن اختلافات بسیار جدی به وجود اومده سر جنگ با یمن.» بهتون بگم ها! عدهی زیادی از اونها میگن: «ما اصلا نباید با اینها بجنگیم، اشتباه داریم میکنیم داریم دنیا رو علیه خودمون میشورونیم، پدرسوختگیهای درونیمون رو رو میکنیم، داریم خودمون شرایطی فراهم میکنیم اینها بتونن حمله بکنن، زمینی حمله بکنن، من که نمیجنگم تو میجنگی؟» شاهزادهها دارن به هم میگن. این تغییر تحولات هم توی همین حوزه است. حالا اینها رو بیشتر توضیح میدم.
ایشون توی مصاحبه با شبکهی فاکس آلمان، عین عبارت این طوریه، میگه: عربستان به همپیمانان خود گفت که با تحریک، تهدید ایران ماجراجویی نکنند. چون این جِقِله مِقِلهها هم مثل امارات و قطر اینها هم دُم در آورده بودن. میدونید دیگه عربستان خیلی سعی کرد یک ائتلاف اسلامی به وجود بیاره نه عربی! ترکیه و پاکستان رو هم خواست بیاره وسط. ترکیه و پاکستان هم حرفهای ایران رو شنیدند فهمیدن که نباید بیان وسط. حالا چی رد و بدل شده؟ الله اعلم. فهمیدن که چی؟ نباید بیان وسط. اونها اعلام کردن: «ما نمیایم». این وزیر (فکر کنم) امور خارجهی امارات بود که کُری خوند برای پاکستان: «چه جوری موقع پول گرفتن پیش ماهایید، مسائل مالیتون رو با ما پیمان میبندید، سیاستتون رو با تهران؟ که بعداً، مثلاّ ما جواب شما رو هم خواهیم داد». که فقط وزیر دفاع پاکستان خندیده بود که: «مثلاً امارات مثلاً چی هستی تو؟» پاکستان بالاخره قدرت نظامی توی منطقه هست. قدرت اتمی هم هست، بمب اتم داره پاکستان. حالا پاکستان داشته باشه ایراد نداره؛ ایران انرژی هستهای داشته باشه ایراد داره؟ اصلاً خیلی ازکشورها که به بمب اتم رسیدند میدونید چرا؟ میگفتن: «چون همسایهمون بمب اتم داره من باید داشته باشم، خطره برای من». پاکستان و هند به همین عنوان اتمی شدند. درسته؟ چون پاکستان چسبیده به ما، ما انرژی هستهایش هم نباید داشته باشیم. خدا شاهد ظلمی توی این دنیا داره میشه اینها شروع کردن یه سری شاخ و شونه کشیدن برای ایران. جِقِله ها!
دقیقهی ۲۵ تا ۳۰
ببین چی میگه؛ اینجا طلالبنعبدالعزیز خودش از بچههای عبدالعزیزه، برادر همینه سلمانه، این میگه که «عربستان به همپیمانان خود گفت که: با تهدید و تحریم ایران ماجراجویی نکنند، زیرا اگر ما این اقدام را انجام دهیم بدین معناست که دروازهی آتش جهنم را به روی خودمان گشودیم. اگر ایران جدی بخواد چه کار کنه؟ واکنش نشون بده. نیروهای ایران، عین عبارته، میتوانند عربستان را طی ۲۴ ساعت نابود کنند. وقتی شاهزادهی اینها میاد میره این حرف رو میزنه نیروهای ایران توی ۲۴ ساعت میتونه عربستان رو نابود کنند و همین هم هست، خب؟ چرا اینها به ایران حمله نمیکنند؟ این کشورهایی که دور تا دور ما هستند؛ اسرائیل، همین کشورهای عربی، آمریکا وکشورهای عربی که دور تا دور ما هستند اما جرأت نمیکنن؛ یکی از اصلیترین دلایلش جنگ ۸ سالهمونه ها! میدونید چی شد؟ ما ۱ سال و نیم بعد جنگ، رسیدیم به مرزهامون بعد یک استراتژی امام(ره) مشخص کرد، امام(ره) گفت: «تعقیب متجاوز.» اینجوری نیست عزیزم بزنی در بری، ما دنبالت میایم. معروفه.
خود اوباما دیدید چی گفت سر مذاکرات؟ گفت: «با ایرانیها نمیشه جنگید اینها نشون دادن ۸سال قبلاً، اینها جنگیدند با دست خالی جلوی کل دنیا». با ایران میتونی جنگ رو شروع کنی. تونستن کاری نداره یه دکمه است هر کسی میتونه. همین الآن میتونم با هرکدام از اینها اینجا یه دعوا درست کنم. شروعش با تویه، پایان دادنش با تو؟ نیست. صدام یه غلطی یه خریِّتی کرد توش موند. خب شروعش با او بود اما تموم کردنش با او نبود. ما دیگه رفتیم فاو رو گرفتیم، صدام نابود شد بعد ما، اونها اینها رو میبینند. هزینهی نبرد با ایران بسیار بالاست برای کشورها. فکر کردید آمریکا اگر این هزینه نبود هزار بار به ما حمله کرده بود. نمیتونه.
«گزینهی نظامی روی میزه»؛ یکی از مفتترین زِرهایی است که من توی این چند وقت شنیدم. به همین صراحت. گفتیم سران زَر داریم، زور داریم، تزویر داریم، سران زِر هم داریم. همین زور و زَر و تزویر آدم رو به زِر میرسونه. زِر مفت میزنند. کنتور که نمیندازه. یه شِرّ و وری داره میگه. اون اگر میتونست مثل حمله صدام به ما یهویی شب حمله میکرد. وقتی توی خواب ناز بودیم حمله میکرد. جیگرش رو نداره بهتون بگم! اونها میدونن میتونن حمله کنند، اما تموم کردنش دیگه با خودشون نیست. چون وقتی میبینه رهبری میاد میگه: «اگر اینها دست از پا خطا کنند ما تلآویو و حیفا رو با خاک یکسان میکنیم»؛ اونها میدونن رهبران شیعه اهل لاف زدن نیستن.
میدونید سید حسن نصرالله، اسرائیلیها حرفهای سید حسن نصرالله رو از سران خودشون بیشتر قبول دارن. سید حسن نصرالله بگه: «انتقام میگیره» مطمئنند. سر ماجرای سردار اللهدادی و پسر عماد مغنیه رو که به شهادت رسوندن، ۴، ۵ نفر رو به شهادت رسوندن؛ سید حسن نصرالله اومد گفت. بِکَلَمتین؛ فقط دو تا کلمه؛ «پناهگاه هاتون رو آماده کنید». منتظر بودن، گفتند ما هم تعیین میکنیم زمان و مکان پاسخ دادن رو. ۱۷ تا اسرائیلی رو کشتن ازشون.
وقتی سید حسن نصرالله و جریان حزبالله برای سوریه وارد جنگ شده، قطعاّ برای ایران صد برابر وارد جنگ میشه. والله به خدا قسم کمتر گزینهای برای جمهوری اسلامی مثل این شیعیان حزبالله لبنان کارساز بوده تا آلان. سر تا پای اینها رو ما طلا بکنیم کمه؛ که نکردیم. دارن جان میدن، خون میدن برای دفاع از شیعه. شهید ربیع قصیر، این آدم ازدواج کرد. توی لبنان، جهیزیه زنش رو گفت باید از ایران بخرید. تف بر ما. شهید ربیع قصیر به زنش گفت: «از لبنان نباید خرید کنی.» این همه هزینهی بار با هواپیما. گفت: «همه رو باید بری از ایران جنس ایرانی بخری که پول شیعه بره توی جیب شیعه.» بعد از اینجا بلند شید برید عربستان سالی یه بار برید از این پاساژ توی اون پاساژ. اون گلولههایی که میخوره توی تن شیعه تو توش شریکی. بابا داری میری لااقل برو توی مدینه از شیعیانش خرید بکنید. فهمیدید چی شد؟ ربیع قصیر اینه، بعد میدونید چه جوری شهید میشه. فرق اون با من نخاله توی همین جاست. دارم آتیش میگیرم این حرف رو میزنم اون شهید میشه. ۱۲ تا تانک مرکاوا رو زد. یه مجاهد در حرف هم جهاد میکنه، در عمل هم نشون میده. صبح از خواب بلند شد به خانوادهاش گفت: «ظرفها رو امروز من میشورم؛ ناهار رو هم من درست میکنم»؛ گفتند: «چی شده تو کار خونه میکنی؟»
دقیقهی ۳۰ تا ۳۵
گفت: «کارم تمومه»، گفتن: «چرا؟» گفت: «دیشب مولایم رو خواب دیدم. حضرت امیر(ع) اومده به خوابم، (جانم) حضرت امیرالمؤمنین اومده(ع) به خوابم فرموده: یا ربیع عَجِّل؛ ربیع عجله کن. انّ حورالعین فی انتظارک؛ حورالعین داره انتظارت رو میکشه. انِّ ابواب الجنه لک مفتوحه؛ درهای بهشت برای تو باز شده. یا ربیع عَجِّل»؛ گفت: «کار من تمومه، مولایم وعدهام رو داده». همون روز بعدازظهرش با خانمش سوار ماشینش شد پهبادهای اسرائیلی با موشک زدنش. اینه.
این رو میدونید. ازدواجش هم اومد همین حرم امام رضا(ع) زن گرفت ها! خبر دارید؟ عاشق یه دختری شد اصالتا لاری بودند. لاریها خیلی با خارجیها ارتباط دارند. شما برید لار تعجب میکنید. روزی یکی دو تا پرواز به کشورهای عربی و آفریقایی اینطوری… اینها ساکن اما چی بودن؟ آفریقا بودن یعنی ایران لبنان، افریقا محل ترددشون بود و بیشتر هم به اون سمت بودن بیشتر هم عربی بودن. خدمت شما عرض بکنم که عاشق این دختر شد استخاره کرد بد اومد. رفت پیش سید حسن نصرالله. گفت اینطور شده. گفت: «یه صدقه سنگین بده دوباره استخاره کن.» صدقه سنگین که داد شب توی خواب رهبری رو درخواب دیده بود که یه انگشتر داره بهش میده. میاد همون رو واسه سید حسن نصرالله تعریف میکنه. رهبری نماد ایرانیهاست خب؟ [سید حسن گفت:] «برو حرم امام رضا(ع) کار تمومه». اینجا از لبنان بلند شد اومد حرم امام رضا(ع). دل مادر دختره اصلا راضی نمیشد چی شد اونجا؟ به امام رضا(ع) چی گفت؟ برگشت؛ مادره راضی راضی. من مستندش رو خودم دیدم میگه: «من ناراضی بودم». مادر همین دختر که دخترشون هم شهید میشه دیگه خب! خودش داره تعریف میکنه، میگه: «من ناراضی بودم به خاطر این که این توی حزبالله بود. میگفتم این شهید میشه». یهویی برگشت، خداست دلها رو بر میگردونه. بعد ازدواج میکنه و زندگی خیلی خوب و خوشی هم داشتند تا میرسه به حملهی جنگ ۳۳ روز این اتفاق میافته. بچهی حزبالله این جوریه.
این فیلم مادر شهید حزبالله رو دیدید؟ جنازه بچهاش رو میارن شروع میکنه صحبت کردن. اونجا باز اشاره میکنه به ایران و حرم امام رضا(ع) و میگه: «پسرم علی جان -اسم پسرش علیه- من گریه نمیکنم چون میدونم دوست نداری گریه کنم. ما گریههام رو نگه داشتم برای اهل بیت(ع)، مامان جان شرمنده باید زود باید خداحافظی کنم برم. روضهی اهل بیت(ع) دارم توی خونه». کنارش ۲، ۳ نفر میزنند زیر گریه. شروع میکنن فیلم گرفتن. توی اینترنت هست ما خودمون توی سایت (masaf.ir) گذاشتیم. دارن گریه میکنند برمیگرده میگه: «هر کی داره گریه میکنه بره بیرون. پسرم دوست نداره گریه کنید». این مجاهد رو بذار کنار این اراذل و اوباش تکفیری؛ زمین تا آسمان، کثافتهایی که جهاد نکاح و تجاوز و آدم کشتن و سر بریدن و و این کثافتکاریها افتخارشونه. اینه که من امیرالمؤمنین(ع) رو با دنیا عوض نمیکنم. مگه میشه خوشگلتر از علیبنابیطالب(ع) برید پیدا بکنید! والله العظیم مشتریام. توی زیارت جامعه میگیم: «خدایا ما از اینها بهتر نداریم اگه داشتیم اونها رو معرفی میکردیم.
این جبهه لبنان و شما اونجا ببنید اینها نگرانن که ایران از طریق حزبالله لبنان پاسخ بده از طریق سوریه پاسخ بده؛ پس نبرد با ایران فراموش شده است. اینها دوست داشتند ائتلاف اسلامی به وجود بیارن یمن رو، دقت کنید! چاله بزرگ برای ایران میدونستند. عزیزم چاله بزرگ برای ایران، گفتند: « توی بحرین نتونستیم ایران رو گیر بندازیم. با یمن چه کار میکنیم؟ پای ایران رو میکشیم وسط.» از مصر گرفته تا همهی کشورهای عربی جمع شدن: «یه ائتلاف عربی درست میکنیم، حمله میکنیم که اگه ایران هم وارد شد جواب میدیم». بعد دیدند نه غلط اضافه کردند. اولاً ائتلافشون اسلامی نشد چون همهی کشورهایی که توش بودند چی بودن؟ عربی بودن و یک مشت صهیونیست امریکا، انگلیس، اسرائیل، حتی عربی هم نشد. پادشاه عمان که مرز زمینی داشت و برای اینها خیلی مهم بود گفت: «من مداخله نمیکنم» برخی دیگه هم سریع کشیدن عقب. یک کسی مثل عمرالبشیر سودان رو خریدند پول بهش دادن گفتند: «بیا ما پول میدیم بگو تو طرف مایی». یک و نیم میلیارد دلار در سال. سالی یک و نیم میلیارد دلار عربستان تعهد کرد که پول بده. پاکستان هم پدرسوختگی در آورد؛ در عمل که نیامد اما یه سری خلبانش رو فرستاد بابت هر پرواز، اینجا براتون بخونم خودش طلالبنعبدالعزیز میگه: «خلبانهای مزدور آمریکا، اسرائیل و مصر و پاکستان در قبال هر موشکی که شلیک میکردند نه هر پرواز، هر موشکی که شلیک میکردند ۷.۵۰۰ دلار از ما پول میگرفتند».
فکر کردین این خلبانهای عربستاناند دارن میجنگن؟ خلبانهای کجا بودند؟ امریکا، اسرائیل، پاکستان، مصر. پاکستان خلبانهاش رو فرستاده اونجا
دقیقهی ۳۵ تا ۴۰
بیان بمباران بکنند و چی؟ برگردند. مصر برگشت به عربستان سعودی گفت: «۲۰۰ میلیارد دلار پول بده من کلاً کنترات میام جنگ رو برمیدارم.» یعنی پدرسوختهها همه شده چی؟ پولی. به خدا یاد معاویه میافتم که همه رو با پول میخرید که علیه امام حسن(ع) چه کار کنند؟ بجنگند، دیگه گذشت اون دوره؛ اونجا مولامون امام حسن(ع) کسی رو نداشت اینجا شیعه دیگه اینطور؟ نیست. با باهوشی وهوشیاری علاوه بر مدیریت شیعیان، داره جهان اسلام رو هم چی؟ مدیریت میکنه.
این میطلبه که یک رهبریای باشه بتونه مدیریت کنه به وقتش نعرهی حیدری بزنه، بترسونه، به وقتش هم دست پدری بکشه رو سر برخی از اینها. حماس مثلاً یه لنگ و لگدهایی انداخت دیگه سر ماجرای سوریه، بعد خودشون هم به غلط کردن افتادند. برای اینکه مصر این جوری شد، خب؟ با این وجود ما دست پدرانه به سرشون کشیدیم. یعنی؛ «دیدی اشتباه کردی دیگه از این اشتباهها نکن». خب؟ هر جا اینها ورود کردن، (این رو جدی به شما دارم میگم) دارن میرن به نفع جبهه مقاومت تموم شد. عراق اومدن رفتن، عراق حکومت شیعه اومد سرِکار. سوریه اومدن گفتن: «بشاراسد نباشه، دو هفتهای تمومه.» ما گفتیم: «باشه»، آمریکا گفت: «نباشه». آمریکا و تمام این نخالههای سر سپرده گفتن: «نباشه بشار اسد»، ایران گفت چی؟ حرف ما شد. ۵ ساله. درسته؟ پس نترسید. اونها گفتن: «داعش حمله کنه کربلا و نجف و بغداد رو هم بگیره». ما گفتیم: «غلط کرده، داعش کی باشه؟» اومدیم پسش زدیم. حالا که داعش رو به نابودیه توی عراق، آمریکا اومده میگه: «من هم هستم.» این نخوده رو داره میندازه پدرسوخته توی آش. میخواد مصادره کنه، پس نترس. اینها اولدرم بولدورومه؛ ما خدا رو داریم. خطر اونجاست که ما از درون بشکنیم.
بله، بعد این آقای طلالبنعبدالعزیز میگه که: «سربازهای ارتش عربستان از ترس این که به دست نیروهای یمنی کشته شوند، عدهی قابل توجهشون فرار کرده بودن از لب مرزها». اینها میخوان بجنگن؟ پس یمن گذاشته اجماع صورت بگیره، حواسها چی؟ جمع بشه، دوزاریها بیفته که این جنگ شیعه و سنی نیست، جنگ اسلام است و کفر، ولو اون طرف قرآن هم بخونه. اثبات بهتون بشه، ببینید! مظلومیت مردم یمن رو باید فریاد بزنید. این رو خدمت شما بزرگواران عرض بکنم.
عنوان بخش ۴ : علت تغییرات اخیر آل سعود
۴ – سر سؤال بعدی که این تغییرات اخیر در آل سعود به خاطر چی بوده؟ من خدمت شما بزرگواران عرض بکنم و سؤالی که پیرامون امام(ره) بود رو آخر جواب میدم.
ببینید، عزل مَقرنبن یا مُقرنبنعبدالعزیز، میدونید دیگه که کلا بچههای عبدالعزیز میتونن شاه بشن، یعنی برادرها. ۷ تا از اینها از یک مادر بودن. پدرشون که یکیه. چند تا زن داشته. معروف بودن به سدیریها، ۷ سدیری معروفه. زمانی که اولیشون شد شاه، زمان فهد، یعنی همون بزرگه، مهمترینشون ببخشید. چنان قدرت داد به برادرهای تنی خودش که دیگه کسی فکر نمیکرد اینها بتونن چی؟ برادرها، دیگه اینها سنها زده بالای ۷۰ و اینها خب؟ الآن سلمان هم داداشِ همین ملکعبدالله بوده. ملکعبدالله هم داداش فهد بوده. همزمان که مثلاً فهد پادشاهه، ملکعبدالله پادشاه بود، دو تا از ولیعهدها مردن. یعنی ولیعهد میشد، میمُرد یارو. میشه ۸۵ سال، ۸۰ و خردهای سال، اینها دیگه کوچیکهاشوناند.
کوچیکترینشون همین مقرنبنعبدالعزیزه. اون باید طبعاً بشه ولیعهد دیگه. این مخالف سلمانه. اختلاف دارن با همدیگه و مخالف حمله به چی؟ یمن. شما دیدید که توی یک کودتای عجیب غریب سلمان این رو چی کار کرد؟ برکنار کرد. توی خَطابهی تلویزیونی که برای مردم عربستان داشت گفت: «خودش استعفا داده.» یعنی وادار به استعفا کرده بودنش بندهی خدا رو، خب؟ گفتن فلان. اما این به این سادگیها حل شدنی نیست، چون اینها نفوذ دارن. بقیه هم حساب کار خودشون رو کردن. بعد اومد چی کار کرد؟ اومد شکست ماجرا رو ولیعهد کرد.کی رو کرد؟ باید یکی از داداشهای خودش ولیعهد باشه. پسر داداشش رو ولیعهد گذاشت. یعنی داره آماده میکنه شرایط عربستان رو که اگه این داداش ها تموم بشن جنگ صورت نگیره. الآن که یکی از اینها هنوز زنده است، این رو برای مردم عربستان چی کار کنه؟ جا بندازه. اما الآن شاهزادهها دارن میگن: «چرا این نوه؟» چون دیگه پسرهاش نیستن. پسرهای عبدالعزیز نیستن دیگه، پس کیا هستن؟ نوههای عبدالعزیزن،
دقیقهی ۴۰ تا ۴۵
خب؟ این خیلی سروصدا کرده. اینها میگن: «ما هم…» تا الآن هم چند ده نفر از شاهزادههای آل سعودی یا خودکشی کردن یا تصادف کردن، یا شب خوابیدن دیگه بلند نشدن. دارن حذف میکنن، افتادن به جان همدیگر. این رو عنایت داشته باشید ها! اینها نکات مهمیه.
خب، سعود الفیصل ۴۰ سال وزیر خارجهی عربستان بود. یک آدم پدرسوخته ها! یه چیزی میگم، یه چیزی میشنوید. این رو هم برکنار کردن. اصلاً شما برای اینکه این ماجرا رو بهتر تشخیص بدید، بالاخره اینها خلاقیتی دارن. سلمان، این پادشاه کنونیشون نماد تندرویه در عربستان و ارتباط داره با گروههای چی؟ تکفیری. اونهای دیگهشون یه خرده پرگمتیستاند(pragmatist) یعنی عملگران. هدف وسیله رو توجیه میکنه. یه جایی میگن: «زیاد با این تکفیریها چرخیدن به سودمون نیست، بقیه رو هم باید داشت». اینها نگاهشون این طور نیست. این که افتاد اختلافها خیلی زیاد شد و مقرن و متعب و فیصل، اینها همراهشون نبودن. اختلاف به وجود اومد. آمریکاییها هم خیلی نگرانند. بعد سلمان، به شما بگم ها! آمریکا نگران نفته، اگه یه جنگی شروع بشه، حمله میشه به چاههای نفته عربستان دیگه. ماچشون که نمیکنن، یه چیز واضحیه. عربستان روزی ۱۱ میلیون بشکه نفت داره تولید میکنه. فروش نفت ما به کشورهای خارجی یه میلیون بشکه است. در سه روز معادل یک ماه ما نفت میفروشن. اصلاً دلیل این که قیمت نفت رو قبل از حمله به یمن آوردن پایین فکر کردید برای چی بود؟ عربستان تولید رو برد بالا، آمریکا یه خرده نیازهاش رو کم کرد، نیازها رو کنترل کرد، اون ذخیرهسازی هم که انجام شده بود بیشتر کردن. اون شنهای نفتی کانادا رو هم بیشتر کردن که قیمت نفت چی شد؟ اومد پایین؛ که اگر جنگ شد دوباره رفت بالا دنیا کُپ نکنه، که دنیا کُپ میکنه. چون دنیا همه چیشون روی پوله. قیمت نفت بره بالا، بسیاری از اقتصادها توی دنیا ورشکست میشن ها! نمیصرفه، دیگه نمیتونن کالا تولید بکنن. ورشکست میشن کسی نمیخره.
شما نگاه نکنید ایران، ما چون خودمون نفتخیزیم بحث انرژی رو این قدر شُل و وِل و راحت داریم میگیریم. یه چند وقتی بنزین رو این جوری کردن، خیلیها چپ چپ نگاه میکنن و بهشون برمیخوره، نوش جونتون. ایران به تنهایی معادل کل چین گاز مصرف میکنه، مردم ایران! ۱ میلیارد و ۲۵۰ میلیون جمعیت چین، ما ۷۰ میلیون جمعیت. یعنی همون ۱ میلیارد و خردهای اون خردهایش ۳، ۴ برابر ماست. اصلاً واقعاً شرمآوره. بخاری تا ته زیاد، پنجرهها باز، اسراف. کدوم اسلام همچین چیزی میگه؟ خدا به ما لطفهاش رو کرده. من میگم اگه نفت نمیداشتیم چی کار میکردیم الان؟ خب؟
اونها اومدن این کار رو انجام دادن، قیمت نفت رو آوردن پایین که بتونن چی بشه؟ که اگه رفت بالا بشه دو برابر مثلا، اما این رو نمیتونن خیلی زیاد نگه دارن. ببینید این منطقه، فقط منطقهی نفت عربستان نیست. خود بابالمندب، کل نفت اروپا داره از نفت این منطقه میره. یعنی حتی اگر از عمان تولید بشه، حتی اگر از ایران میخرن. میاد از کجا میره اروپا؟ فکر کردی میرن کل قارهی آفریقا رو دور میزنن؟ مقرون به صرفه نیست.
از اونجا اگه جنگ بشه فکر کردی همینطور هر کشتی که دلش خواست میره میاد؟ اینهاست که آمریکاییها رو به خطر انداخته، آمریکا دوست داره این اتفاقات یه خرده چی بشه؟ آروم بشه. به خاطر همین اینها سَعودالفیصل رو برداشتن با عادلالجبیر جایگزین کردن، که عادلالجبیر چون سفیر آمریکا توی واشنگتن بود؛ به آمریکاییها نزدیکه، یعنی در واقع یه پوین داد به آمریکاییها. کسی بشه وزیر خارجهشون که به آمریکاییها چیه؟ مَچتره (mach ) [نزدیکتره]. یعنی الآن آمریکاییها هم نگرانن. متوجهید؟
ببین اوضاع منطقه شیر تو شیریه، ریخته به هم. هیچ کی نمیدونه چی به چیه. شما فکر نکن هنوز خیلی کنترلشده داره پیش میره، نه بابا. اگه کنترلشده پیش میرفت اون دستور آمریکا اجرا میشد. بحمدالله، به لطف خدا ما همهی برنامههاشون رو ریختیم به هم، خب؟ به این هم افتخار میکنیم که، کثافتها رو، نقشههاشون رو میریزیم به هم.
شما دیدید بعد از جنگ با اسرائیل با غزه، بلافاصله بعدش کابینهی رژیم صهیونیستی تغییر کرد. دیده بودید؟ میدونی چرا؟ اختلافات زیاد میشد. دولت نمیتونست ادامه بده. مجبور بودن چی کار کنن؟ کابینه رو تغییر بدن. این دقیقاً مثل همونه. بعدِ جنگ داره کابینه رو چی کار میکنه؟ طراحی میکنه. حتی یه جاهایی باعث سقوط کابینه میشه،
دقیقهی ۴۵ تا ۵۰
یعنی اینها باید منتظر سقوط خودشون هم باشن.
الآن این سلمان جانور، یه جوری خورده زمین که دوست داره هم همین جور سینهخیز بره. گفت: «یارو خورد زمین برای این که روش کم نشه بلند نشد خودش رو بتکونه، تا ته همین جور سینهخیز رفت دیگه». خب؟ الآن این جوریه. اینها، این سلمانِ تکفیریِ سعودی پاسخش را از فرزندانِ سلمانِ منا اهلالبیت خواهد گرفت، خب؟ انشاءالله. منتها میخوام ما مردم دیگه توجیه بشیم، ما مردم کمک کنیم، کمک به چی؟
امروز توی عرصهی رسانه خیلی کمک میتونید بکنید. بله شما نمیتونی بری اسلحه دستت بگیری بجنگی، صلاح هم نیست، شما خیالتون راحت باشه. نظام و مملکت اون طور که باید پیش بره کارش رو چیه؟ انجام میده، حالا دو تا نخاله هم شر و ور این وسط بگن، اینها اصلاً قابل توجه نیست. اون کسی که تا الآن با تدبیر خودش ایران رو در سوریه، در عراق، در لبنان خوب تونسته جریان رو مدیریت بکنه به عنوان فرماندهی کل قوا، این بقیه رو هم پیش میبره. جایی که خودش مدیر مستقیم بوده کارها، خوب پیش رفته. شما نگران این جور مسائل نباشید. اونها هم میدونن که کُری خونی رهبران ایران بسیار چیه؟ جدیه.
[ملک سلمان] پسر خودش رو آورده کرده معاون ولیعهد، یعنی داره شرایط رو فراهم میکنه؛ چون این ولیعهدی که گذاشته سنش هم باز هم بالایه. میخواد یه کاری کنه که… باز هم با همین حالت داره فرزند خودش هم چی کار میکنه؟ جایگزین میکنه. قبل این هم پسرش وزیر دفاع بود. یک بچه، شما میدیدید این جوری هم وایستاد، هیکل درشتی هم داشت. اینها وقتی عبدربه منصور هادی رفت به عربستان این ازش.. و نشون میداد توی هواپیما نشسته بود، داشت هدایت میکرد جنگ و فلان و این بحثها رو. پس این تغییرات نشون دهندهی اختلافات بسیار جدی است. چون ببین صلاح نیست وسط جنگ آدم بیاد چی کار کنه؟ تغییرات انجام بده… چون دشمن میفهمه که چیه؟ خرابکاری صورت گرفته، خب، خوب شده الحمدلله.
الآن این اِجماعی که توی یمن صورت گرفته، این پس لرزهها ادامه خواهد داشت. چون خود این هم الآن نزدیک هشتاد سالشه. همین سلمان، سنش زیاده. این هم یه سال دو سال دیگه، کمتر بیشتر، میمیره، که من بعید میدونم اینها حتی به سال و این جور چیزها بخوان بکشن، یعنی اوضاعشون به هم ریخته میشه. دعواها و درگیریها و فلان. بعد توی این هیر و ویر میتونه چی بشه؟ پای تکفیریها باز میش به کجا؟ به عربستان، پس اینها دنبال چیاَن؟ پول؛ دنبال چاههای نفت، دعوا دورِ چاههای نفت. الآن میبینی پالایشگاه بیجی (در استان صلاحالدین عراق) چقدر دورش جنگه! داعش نفت رو بشکه بشکه، نفت سوریه رو بشکهای ۳۰ دلار میفروخت به آمریکا و اسرائیل؟ ۳۰ دلار! یکی از دلایلی که قیمت نفت آمد پایین، همین داعش بود. اینها وا بشه اصلاً شیر تو شیری میشه. واقعاً من یکی که نمیتونم تحلیل کنم چی به چی میشه؟ طبعاً هم اگه وارد بشن، اول از مدینه شروع میکنن. چون شیعه زیاد داره. بعد مناطق شرقی عربستان که چیه؟ نفت داره. یعنی چون عربستان خودش توان نظامی نداره، میاد چی کار میکنه؟ این مزدورها رو بیاره لب مرز. اینها برمیگردن پاچهی خودش رو هم میگیرن.
عنوان بخش ۵ : تحریف شخصیت امام خمینی(ره)
مائده (۶۴) انفال (۱۷)
۵ – مورد آخر رو هم عرض بکنم خدمت شما بزرگواران، اینکه خیلی هم توی سؤالها بوده که: «آقا اگه دیدگاه امام (ره) اینه، چرا بعد از امام(ره) دولتهای مختلف (حالا برادر بزرگوارمون مثلا دولتی رو اسم میبردن) فقط یک دولت مدنظر نیست؛ چرا دولتهای مختلف این رویه رو پیش میبردن؟» چون اشتباه میکردن. هه، به همین سادگی. من به هیچ وجه نمیپذیرم. آل سعود از همون ابتدا… اگه امام (ره) رهبر ما بود؛ ببین آخه یه عده از امام (ره) میگفتن آخه؛ بزار دیگه این رو بگم، چی کار کنم؟ والله؛ گوش کنید!
برعکس؛ امام (ره) جزءِ مظلومترین رهبران دنیا بود.آی جوونها خوب گوش بکنید! بعضی از شما اصلاً بعد از رحلت امام (ره) به دنیا اومدید. چیزی از امام (ره) نمیدونید. صحیفه رو هم نرفتید بخونید، که صحبتهای امام (ره) رو بشنوید. باور نمیکنید که امامه همچین نکتهای گفته! حالا بعضیها به من میگن، دانشجو میاد میگه: «استاد صحیفه جلد فلان صفحهی فلان ببین چی گفته امام!» خب چی؟ ببین امام(ره) نگاهش اصلاً با یک جریانات در داخل کشور ما چی بود؟ متفاوت بود! امام(ره) خدا رو قدرتمند میدونست. یک سری از آقایون خدا رو قدرتمند بگید؟ [نمیدونستن] میگفتن: «یَدُ اللّهِ مَغْلُولَهٌ» (مائده/۶۴) دست خدا چیه؟ بسته است. مثلاً وقتی من در خاطرات یکی از همین آقایون خوندم،
دقیقهی ۵۰ تا ۵۵
چون این خاطراتی که هم نقل میشه از امام(ره) شده داستانی.
یارو اومده توی تلویزیون خاطره نقل کرده از امام(ره) گفته: «امام وقتی فلان کشتیگیرِ ما، آمریکا و شوروی رو شکست داد و ایران اول شد و آمریکا و شوروی دوم و سوم شدن، وقتی سرود ایران رو میخوند، امام(ره) توی تلویزیون این رو نگاه کرد، اشک مبارکش جاری شد.» بعداً اون کشتیگیرِ اومده مصاحبهای کرد که: «عزیزم، این مسابقهای که شما فرمودید، یک سال بعد از رحلت امام(ره) من انجام دادم.» ایشون احتمالاً بعد رحلت امام(ره) هم ارتباطات داشته، احضار ارواح میکرده، چه کار میکرده؟ اللهُ اعلم. قضاوت با کیه؟ با خودتون. جالب هم هست خاطراتی نقل میکنه که کسی دیگه هم حضور ندارد! این هم خیلی در نوعِ خودش جالبه!
میدونید مثل چیه؟ مثل جعل حدیث از پیغمبر(ص) ! خب عینِ همونه دیگه؛ چه فرقی داره؟ یارو میگفت: «سَمِعْتُ مِنْ رَسُولُ الله» شنیدم؛ «من شنیدم از رسولالله(ص)». بابا این ابوهریره این قدر حدیث جعل کرد، یک روز صدای خودِ جناب عایشه در اومد گفت: «بابا من زن پیغمبرم، من میتونم بگم یک جایی هیچ کی نبود؛ من و پیغمبر تنها بودیم، تو اینها رو از کجا در میاری میگی؟» ببین صدای خودِ او در آمده! برگشت یِک کمی فکر کرد، چی بگم؟ گفتش که… ببخشید عذر میخوام ها! چقدر بی حیا بود این ابوهریره، برگشت گفت: «تو مشغول عشق بازی بودی با پیغمبر(ص)، به حرفهای پیغمبر(ص) گوش نمیدادی!» یک بار دیگه (احتمالاً اولین پَنَپَ تاریخ مال ابوهریره بوده ها!) من اثبات میکنم. چون یه جایی یه نفری بهش میگه: «بابا این احادیث رو…» یه چیز از پیامبر(ص) نقل کرد خیلی عجیب بود! گفتن: «این رو از پیامبر(ص) شنیدی؟» گفت: «نه از توی جیبم در آوردم» (اولین پَنَپَ تاریخ مثلاً اینجا بود. «پَنَپَ از توی جیبم درآوردم». بهش برخورد! خب، نقل میکردن. حالا پیامبر رو بردار بیار بگه.
یارو از فلسطین اومده بود از شهر اَکّا اومده بود، پیازهاش رو دستش باد کرده بود. رفت به این ابوهریره گفت: «جون مادرت یک کاری کن. این پیازها توی این آفتاب پوسید.» گفت: «کاری نداره!» رفت بالا منبر: «ایّها الناس، ایّها الناس، سَمِعْتُ مِنْ حَبیبی رَسُولِ اللَّه»؛ «از حبیب دلم، از دوستم، از یار دلم رسولالله(ص) شنیدم» «مَن اَکَلَ»؛ «هر کس بخورد» «بَصَلَ اَکَّ فی مکّه»؛ «بصل اکه توی مکه»، «وَجَبَ لَهُ الجَنَه»؛ «بهشت براش واجب میشه». ریختن یارو رو با گاریش برداشتن بردن. پیازها رو خوردن. خب آقا پدرسوختگی که شما فکر میکنید مثلاً شاخ و دم داره؟ یه نفر مثلا… آقا اینها میگفتن: «پیامبر(ص) رفت». چون پیامبر(ص) استناد داشت، برای این که بتونن خودشون آبرویی بگیرن، هی وصل میکردن به کی؟ به پیامبر(ص). همیشه این هست؛ یعنی همه برمیگردن به قبلیه، چه کار میکنن؟ استناد میکنن.
جالبه شما ببینید الآن چند تا جریان توی کشور ما هی به امام(ره) استناد میکنن. با هم توی خیلی از چیزها مخالفن امّا هی به امام(ره) استناد میکنن. یه چیز واضح به شما بگم. بابا حرفهای امام(ره) توی صحیفه است برید بخونید. با حرفهای اینها چی کار دارید؟ برید بخونید ببینید امام(ره) چی میگه؟ من فرمایشات امام(ره) پیرامون آل سعود رو براتون میخونم. قضاوت با خودتون. دردسترس همه هم هست، برید بزنید توی اینترنت صحیفهی امام. اصلا توی اینترنت بزنید: «آل سعود، امام» از منظر امام(ره) ببینید چه چیزهایی میاد. اصلاً باورتون نمیشه. امام(ره) نگاهش الهیه؛ یکی از خاطراتشون، یکی از همینها نوشته بود که من چندین بار جدا جدا پیش امام(ره) بودم، وقتی امام(ره) فرمود: «وقتی آمریکا وارد خلیج فارس شد ناوش، اولین ناوش که وارد شد بزنید ؛ نترسید، بزنید. من بهتون میگم.» میگه: «ما نزدیم». چرا؟ امام(ره) میگفت: «خدا با ماست.» منتها چه جوری با ماست؟ این چه جوری نشانهی نفاقه! موحد میگه: «خدا با چیه؟ با ماست».
امیرالمؤمنین(ع) میگه: «ما توی جنگ بدر ۳۱۳ نفر بودیم اونها خیلی، چندین برابر ما بودن. مسلح؛ تا دندان مسلح، سواره. ما ۲ نفرمون سواره بودیم از ۳۱۳ نفر ۲، ۳ نفر، بقیه پیاده، چوب برداشته بودیم. اونهایی که شمشیر داشتن و اکثراً چوب. یه عده هم شمشیر شکسته دستشون بود. رسیدیم اونجا، اونها ما رو نگاه کردن؛ مردن از خنده. اینها کیاَند (هستند) ما باهاشون میجنگیم.کار محمد(ص) و اسلامش رو اینجا یکسره میکنیم. میگه اما وایستادیم. جنگ رو شروع کردیم.» حضرت جای دیگه هم فرمود: «از اوایل جنگ یِر به یِر پیش میرفت. ما یکی از اونها میکشتیم، اونها هم یکی از ما. چون خدا صدق نیّتمون رو دید، دید بابا این اینقدر به منِ خدا اعتماد داره، اومده داره میجنگه». دیگه بالاتر از جون دادن که دیگه این آدم نمیتونه اثبات کنه؟ غیر اینه؟ داره جون میده! میگه: «یک دفعه ورق برمیگشت. پیامبر(ص) یک مشت برداشت خاک پاشید سمت اینها، مشت به جای اینکه ۲، ۳ متر بره، رفت توی چشمهای اینها. اینها چشمهاشون رو گرفتن، دیدشون رو از دست داده بودن، ما مونده بودیم و اینها ها! «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَى» (انفال/۱۷) آیهی قرآنش نازل شد؛
دقیقهی ۵۵ تا ۶۰
«ای پیامبر! تو نبودی خاک پاشیدی؛ وقتی پاشیدی؟ خدا بود پاشید». اونجا امیرالمؤمنین(ع) نگفت که یار… حضرت رسول(ص) گفت: «بریم بجنگیم» نفر اوّل که علیبن ابیطالب(ع) بود که حاضر میشد! حضرت علی،(ع) ، حمزهسیّدالشهدا، توی بدر محکم اومدن جلو، بعد یکیشون میگفت: «یا رسولالله اینها بیشتر از ما هستن؛ اینها زورشون زیاده»؟ نه. اونها نمیگفتن: «ما ۳۱۳ نفریم اونها ۱.۰۰۰ نفر مثلاً». اونها میدونی چی میگفتن؟ میگفتن: «ما خدا رو داریم دیگه اونوَر میخواد هر کی باشه». حالا من یک نفر باشم و خدا. اصلاً خدا کافیه دیگه «و» نداره. همه چی اونه.
نگاه امام(ره) این جوری بود. امام(ره) وقتی میگفت: «آمریکا هیچ غلطی نمیتونه بکنه»، این رو به عنوان مثلاً یه حرف دیپلماسی نمیگفت؛ از ته دل میگفت: «آمریکا هیچ غلطی نمیتونه بکنه!» یه چیز ساده هم میگفت. اصلاً شما اون کسانی که مثلاً روی علوم سیاسی میان، روی بادی لنگواییج (body language) و نمیدونم تأثیرات روانی کلام و اینها کار میکنن همه اذعان دارن که امام(ره) اون چیزی که میگفت از تهِ چی بود؟ دلش میگفت. «هیچ غلطی نمیتونه بکنه.» تا الآن هم هیچ غلطی نتونسته بکنه! حرف امام(ره) هنوز سرِ جاشه. خطر از چیه؟ امام(ره) اینجا میگه از کجاست؛ امام(ره) نگاهش به جنگ هم متفاوت بود! امام(ره) میگفت: «بابا این پدر سوختهها حمله کردن، بزنید برید بصره رو بگیرید. من باید فتوای جهاد بدم، بسم الله.» امام(ره) میگفت: «جنگ در رأس امور است. بقیهی کارهاتون رو تعطیل کنید، بذارید رویِ جنگ، بصره رو بگیرید، بعد خود همین عراقیها رو مسلح کنید، صدّام رو میزنیم کنار میریم بابای اسرائیل هم در میاریم، تموم، امام زمان(عج) میاد». نگاهِ امام(ره) این بود. اینها نمیترسیدن، اینها میگفتن خودِ آقای محسن رضایی دیگه: «امام میگفت جنگ جنگ تا پیروزی، یه آقایونی به ما القا میکردن جنگ جنگ برای یک پیروزی.» یه جایی رو بریم بگیریم، بریم مذاکره کنیم. یه جایی رو بریم بگیریم بریم بشینیم بحث کنیم. مدلش همینه. فاو رو بگیریم، بریم بحث کنیم.
آقایان در زمان صلح، خیلی از کشورها ۲۵ درصد بودجهشون نظامیه، یک چهارم. کشورهایی که دشمن زیاد دارن، در زمان صلح بعضاً تا یک سوم هم میره. در حین جنگ که دیگه واضحه. مثلاً عراق ۸۰ درصد پولش میرفت توی جنگ. جمهوری اسلامی ایران به صورت متوسط، هزینهی جنگش ۵/۱۲ درصد بودجه بوده! امام(ره) میگفت: «جنگ در رأس امور است»، یه سری از این آقایون گوش [نمیکردن]
بابا یارو… اینها، اینها رو باید بشنوید. جای دیگه نمیگن که… یارو میگه: «رفتم، رفتم جبهه»؛ بازاری بوده، میگه: «رفتم جبهه؛ دیدم دارن این جانبازها و زخمیها رو که منتقل میکنن، میندازن عقبِ تویوتا، چارهای نیست! یکهو میدیدم توی راه تکون میخورن و شهید میشن.» آقا سر صحنه میرسی میگن: «دست نزنید به مصدوم ممکنه با جابهجایی دندهاش بره توی قلبش آسیب ببینه و این بحثها» درسته؟ میگفت: «بعضیها قطع نخاع میشدن توی راه.» نداشتیم. میگفت: «من خیلی ناراحت شدم که وای بر ما نشستیم اینجا داریم توی تهران میخوریم و میخوابیم، یه جوونهایی این جوری دارن پرپر میشن، ما چی کار کنیم؟ یک چند تا بازاری رو جمع کردم از مسجدمون» احتمالاً از همون بازاریهایِ به قولی مسجدی بودن، دین و ایمون داشتن. «به ما گفتن خب برو شما یه تحقیقی بکن». میگفت: «من از سمت اینها رفتم آلمان، رفتم شرکت فولکس، دیدم یه رقم آمبولانس داره ۷۰.۰۰۰ تومن هم قیمتشه. اون موقع ۷۰.۰۰۰ تومن. گفتیم: ۵ نفریم. نفری یکی میخریم، ۵*۷ ها؟ ۳۵۰.۰۰۰ تومن میخریم، فعلاً شروع میکنیم.» میگفت: «آمبولانسه عقبش اتاق عمل داشت». یعنی میشد توی راه هم عمل کرد. میگفت: «خیلی این خوب بود.» میگفت: «وزیر صنایع سنگین وقت اجازه نداد.» یه عدهای میخواستن امام(ره) کم بیاره جلوی صدّام کم بیاره که جام زهر رو چی کار کنه؟ بده بالا! اینها حقایقه. میگم ۵/۱۲ درصد بوده سهم جنگ! میگم کشورها در ایّام صلح ۲۰، ۲۵ درصده.
امام(ره) میگفت: «جنگ در رأس امور است»، صدّام ۴ تا وزارت خونهاش رو تعطیل کرد و ادغام کرد توی وزارت جنگش. صدّام حرف امام(ره) رو گوش کرد، اینجا کسی گوش نکرد. پس این «امام(ره) این رو گفت امام(ره) اون رو گفت» رو ول کنید. از این ابوهریرهها زیاد داریم برو خودت بخون.
عنوان بخش ۶ : موضع امام خمینی(ره) نسبت به آل سعود و دشمنان اسلام
مائده (۸۲) قصص (۴)
۶ – صحیفهی امام(ره) هست در دسترس ماست ببینید چی میگه! اگر ما… اینها رو دیشب نتونستم بگم حالا چون پرسیدن دوباره میگم.
اگر ما از مسئلهی قدس بگذریم، اللهاکبر یعنی یه روزی بی خیال چی بشیم؟ فلسطین بشیم، از قدس بگذریم. اگر ما از صدّام بگذریم.
دقیقهی ۶۰ تا ۶۵
۷ سال با ما جنگیده. اون سالی که امام(ره) این رو اشاره میکنه ۷ سال صدّام با ما جنگیده. ۷ سال، ۶، ۷ سال جنگیده. «اگر ما از قدس بگذریم، بگیم ولش کن فعلاً مسئله قدس.. از صدّامی که به ما حمله کرده بگذریم»، اگر ما از همهی کسانی که به ما بدی کردند بگذریم؛ نمیتوانیم از مسئلهی حجاز و آل سعود بگذریم.
نگاه امام… مسئلهی حجاز یک باب دیگری است، غیر مسائل دیگر است. لازم است زنده نگه داشتن این روز، روزی که این خیانت به اسلام شد. حمله به حجاج چی؟ ایرانی. یعنی از نگاه امام(ره) روز حمله به حجاج ایرانی باید بولد(bold ) و هایلایت (highlight) میشده، همه چی کار میکردن؟ با خبر میشدن. همایش گذاشته میشده، فلان میشده. یک جریانی به این اعتقاد نداشت. میگفت: «نه، ما و آل سعود با هم دو تا بال یک پرندهایم» و گفتم: مردهشور اون بالی رو ببره که آل سعود، (یزید) تعریف اسلامی بشه. انشاءالله اندوه دل ما را در وقتِ مناسب و با انتقام از آمریکا و آل سعود برطرف خواهیم کرد. میگه، امام(ره) داره میگه… من این عقده توی دل من هم مونده. میگه: «ما این رو یه روزی برطرف باید بکنیم»؛ و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را به دلشان خواهیم گذاشت. میگه: «اونها خوشحالن». ۵۰۰ شهید، به دو تا جوون تجاوز کردن؟ بابا توی اون سال، توی اون حج توی اون کشتارشون ۵۰۰ تا ایرانی رو شهید کردن. یه عدهای گفتن: ماستمال، ماستمال ؟ بریم دوباره ببندیم با آل سعود. خب چه سودی داشت آل سعود برای ما؟ نه میخوام ببینم آل سعود چه خیریش به ما رسید؟ نفتت رو آورده پایین داره بدبختت میکنه. دیگه باید چی کارت کنه؟ بگو یه سود، یه دونه برام بگو. جز اینکه رفتی پول ریختی توی شکمشون. یک جا به نفع تو کار کرد؟ هر کجا شیعه داره کشته میشه با پول اینها و اندیشهی وهابیته. نمیدونم ما از مریخ اومدیم نمیفهمیم. چه میدونم.
و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر و نفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهیم شد. امام(ره) این رو نمیگه یعنی ما ایرانیها، ما شیعیان ها! میگه «ما مسلمونها». اینها با صهیونیستهان(هستند)، این اسرائیلیه. مسئله، بالاتر از این مسائل است و ما باید به همهی قوایی که داریم، مسلمین با همهی قوایی، مسلمین! دقت کنید امام(ره) بحثش بر… از قضا خیلی هم وحدتطلب بود امام. هفتهی وحدت، میگفت: «ما همهی مسلمونها حکام دست نشونده رو بریزیم بیرون تموم کنیم کار رو.» امام(ره) اختلافات شیعه سنی رو گذاشت کنار. بعضیها شاید این برداشت رو بکنن… برین نگاه کنید امام(ره) چی؛ نه. خود امام(ره) بنیانگذار وحدته، اما میگه آل سعود بحثش چیه؟ فرق میکنه. کجا امام(ره) گفته به مقدسات اهل سنت فحش بدین؟ بیارید برای من. اما میگه: «به آل سعود فحش بدین»، یا «آل سعود رو له کنید، آل سعود رو به لجن بکشید». و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر و نفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهیم شد. امام(ره) این جوری میگه.
مسئله بالاتر از این مسائل است و ما باید با همهی قوایی که داریم، مسلمین با همهی قوایی که دارند و دنیا آنهایی که به خدا اعتقاد دارند با همهی قوایی که دارن باید با این مسئله محاربه کنند. حَرب، جنگ. به هر طوری که خودشان صلاح میدانند. میگه شیوهاَش دیگه چی؟ با خودت. این ننگ را نباید ما به گور ببریم که ما، بودیم و دیدیم در حضورِ ما بزرگترین جنایت واقع شد. امام(ره) میگه: «اگه ببینی سکوت کنی ننگه، ننگ.» این نگاه امام خمینیه. و حالا هم آنها طلبکار هستند از ما. حضرت آیتالله مکارم پیرامون این بحثی که پیش آمد؛ تعرض و تجاوزی که به دو تا نوجوان.. ایشون فرمودن: «یا نباید رسانهای میشد یا حالا که شد چی؟ میگه آبروتونه.» اینجا کم وایستی یعنی چی؟ اینها میگن: «عیبی نداره دیگه اینها، تموم شد دیگه. تجاوز هم بهشون کردیم تکون نمیخورن». دیگه چقدر یه ملتی بیغیرت باید باشه.
کشتار حجاج توطئهای از پیش طراحی شده بود، یک توطئهی سابقی بود، هیچ اشکالی در این نیست که یک سابقهای داشته این توطئه، بنا داشتند بر این امر که واقع بشود. تحمیل کرده بودند بر آل سعود احمق. ببین…. مردم ریختن بیرون و میگفتن: «مرگ بر آمریکا»، «الموت لآمریکا»، برائت از مشرکین چیه؟ آل سعود ریخت، تیر بار رو بست. ۵۰۰ نفر شهید شدن. جالبه یکی از همون عزیزانی که اون موقع اونجا بوده و همسرش باتوم خورده و بیهوش بود، میگفت: «ما اجازهی فتوا نداشتیم.» چون میدونید دیگه شهر مکه شهر چیه؟ اَمنه. چقدر آیه داریم که آقا توی مکه همه در اَمانَند. چی شد یهو رگبار بستن؟ میگفت: «ما فتوا نداشتیم وگرنه اندازهی یه گردان از بچههای جبهه و جنگ توی حج بودن.
دقیقهی ۶۵ تا ۷۰
همون جا هم میشد مکه رو حتی گرفت.» خودش داشت به من میگفت. از رزمندههای با سابقهی کشوره، شاید بعضیها هم بشناسنش، حالا من اسم نمیبرم. میگه: «اونجا همه چی فراهم بود منتها ما اجازه نداشتیم»، میگفت: «اونها حمله کردن.» میگفت: «ردیف اول هم جانبازها بودن، با ویلچر داشتن میبردنشون، بعد پیرمرد-پیرزنها بودن بعد جوونترها عقب. «مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل» میگفتن، ریختن به رگبار بستن همه رو». میگفت: «از شب قبلش رفته بودن روی پشت بومها بتنهای سیمانی رو قایم کردن». میگفت: «از روی پشت بوم بود که آجر و سنگ و گلدون و بتن میخورد در جا مغز طرف رو میپاشید؟» میگفت: «ما شب رفتیم.» میگفت: «ما شب رفتیم توی هتلها بهدستگیرههای درِ هتل برق وصل کردیم و یه سری روغن داغ کردیم که اگه بخوان حمله کنن، بتونیم از خودمون دفاع کنیم.» چیزی نداشتیم. نشنیدین این ماجرا رو خیلیهاتون. کشتار حجاج رو…
امام(ره) میگه: تحمیل کرده بودن بر آل سعود احمق که یک همچین کار احمقانهای بکند و خودشان را در تمام دنیا منهدم بکند. قضیه کشته شدن نیست، قضیهی هتک احترام است. امام(ره) میگه: «بابا دیگه هتک حرمت اینها شهرِ حرامِ خدا رو هم شکستند. بلدالامین خدا رو هم شکستند.» دیگه چی کار باید بکنن تا شما مسلمونها یک تکونی بخورید؟
کشتار زائران خانهی خدا توطئهای برای حفظ سیاستهای استکبار و جلوگیری از نفوذ اسلامِ ناب محمدی است؛ و کارنامهی سیاه و ننگین حاکمانِ بیدرد، حاکمان بیدرد کشورهای اسلامی حکایت از افزودن درد و مصیبت بر پیکر نیمهِ جان اسلام و مسلمین دارد. پیامبر اسلام(ص) نیازی به مساجد اشرافی و منارههای تزئیناتی ندارد. اینها چیه درست کردید اونجا؟ کاخ ساختید؟ پیامبر اسلام(ص) دنبال مجد و عظمتِ پیروان خود بوده است که متأسفانه با سیاستهای غلط حاکمان دستنشانده به خاک مذلت نشسته است. مگر مسلمانان جهان فاجعهی قتل عام صدها عالم و هزاران زن و مرد فرقههای مسلمین، نه فقط شیعه، در طول حیات ننگین آل سعود و نیز جنایت قتل عام زائران خانهی خدا را فراموش میکنند؟ فکر کردی به این سادگیه! فراموش شدنیه!
مگر مسلمانان… اینجاش خیلی جالبه گوش کنید ببینید امام(ره) کِی این نکته رو تشخیص میده ایشون. مگر مسلمانان نمیبینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهای فتنه و جاسوسی مبدل شده؟ تازه این اوضاع هنوز پیش نیومده بود؛ که از یک طرف اسلام… ببینید امام چطور اسلامهای انحرافی رو نام میبره. خدا وکیلی نگاه کنید در مقابل اسلام نابی که معرفی کرد. ببینید بشناسید بنیانگذار کشورتون رو، انقلابتون رو. که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام پولدارها، اسلام دلهدزدها که از مال مردم چاق و چله شدند. اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدسنماهای بیشعور حوزههای علمیه و دانشگاه، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایهداران بر مظلومین و پابرهنهها و در یک کلام اسلام آمریکایی را ترویج میکند.
اصلاً وقتی امام(ره) میخواد ویژگیهای اسلام آمریکایی رو بگه، چی میگه. ببینید، عبارتها رو داشتید؟ اسلامی که فقط دنبال پولاَن(هستند). اسلامی که با آمریکا رابطهشون رو خراب نمیکنن. اسلامی که از یه طرف عدهایشون خرمقدسند. با کسی امام(ره) تعارف نداره. شما برید منشور روحانیت رو بخونید ببینید امام(ره) چقدر محکم صحبت کرده؛ در وصیتنامهی امام(ره) برید نگاه کنید چقدر امام(ره) محکم صحبت کرده. میگه: «خطرات برای ما هم وجود داره.»
از طرفی دیگر سر بر آستان سرور خویش، آمریکای جهانخوار میگذارند. میگه «اینها کعبهشون آمریکاست»، این خط و این نشونِ منِ امام. برای اینکه بتونید خط و ربطها رو تشخیص بدید. مسلمانان نمیدانند این درد را به کجا ببرند که آل سعود و خادمالحرمین اسلام.. به اسرائیل اطمینان میدهد که ما اسلحهی خودمان را علیه شما به کار نمیبریم ؛ و برای اثبات حرف خود با ایران قطع رابطه میکنند. واقعا چقدر باید رابطهی سران کشورهای اسلامی و صهیونیستها گرم و صمیمی شود تا در کنفرانس سران کشورهای اسلامی مبارزهی صوری و ظاهری با اسرائیل، جدیش هم نه، از دستور کار آنان و جلسات آنان خارج شود؟ کشور سران اسلامی حذف شده بود اون موقع.
دقیقهی ۷۰ تا ۷۵
ما میگیم: کجا بدبختها، بیچارهها خِرمالتون کردن، سواری دارن ازتون میگیرن که حتی صوری هم حاضر نیستید اسم اسرائیل رو بیارید؟
اگر اینها یک جو غیرت و همیت اسلامی و عربی داشتند حاضر به یک چنین معاملهی کثیف سیاسی و خودفروشی و وطنفروشی نمیشدند. آیا این حرکات برای جهان اسلام شرمآور نیست؟ و تماشاچی شدن گناه و جرم ندارد؟ آیا از مسلمانان کسی نیست تا به پا خیزد و این همه ننگ و عار را تحمل نکند؟ میگه: «کسی نیست بلند شه تمومش کنه این ماجرا رو؟ راستی ما باید بنشینیم تا سران کشورهای اسلامی احساسات یک میلیارد مسلمانان را نادیده بگیرند؟ و صِحّه بر آن همه فجایع صهیونیستها بگذارند؟ و دوباره مصر و امثال آنها را به صحنه بیاورند؟ اون اوضاعی که مصر با این صهیونیستها وارد معامله شده و داره میبنده و…
حال مسلمانان باور میکنند… اینجاش خیلی جالبه. میدونی چی میگفتن؟ میگفتن: «اینها حمله کردن، ایرانیها میخواستن مکّه رو بگیرن. اینها میخوان…» امام(ره) مسخرهشون میکنه، میگه: «حال مسلمانان…» بعد اینکه اینها دیدن با اسرائیل هم ساختن. امام(ره) میگه حالا مسلمونها میفهمن. حال مسلمانان باور میکنند که زائران ایرانی برای اشغال خانهی خدا و حرم پیغمبر قیام کردهاند و میخواستند کعبه را بدزدند به قم ببرند. احمقها… قیام کنیم اون جا، کعبه رو میخواستیم ببریم اونوَر؟ دیدید بالاخره بستید با اسرائیل!
عزیزان فلسطین رازِ پنهان ظهوره. عَلمِ پنهان ظهوره. چون فلسطین جلوی اسرائیله؛ شما توی آخرالزّمان یکی از روشهایی که میتونی تشخیص بدی حق و باطل کدومه؟ ببین نگاهت به اسرائیل چیه؟
اگر مسلمانان جهان باور کردند که سران آنها دشمنان واقعی آمریکا و شوروی و اسرائیل هستند، تبلیغات آنان در مورد ما را باور میکنند. میگه: «نترسید. تو مسلمون باش، تو این نگاهِ انقلابیت رو داشته باش تمام.» البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجه و بینالمللی اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطهی جهانخواران بوده و هستیم کتمان چی؟ نمیکنیم و ترسی نداریم. حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعهطلبی، تفکر تشکیل امپراطوری بزرگ میگذارد از آن باکی نداریم و البته استقبال هم میکنیم. میگه: «اگه اسمش رو این میذارن من استقبال هم میکنم.» ما درصدد خشکاندن ریشههای فاسد صهیونیسم، سرمایهداری و کمونیسم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتیم به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه صهیونیسم، سرمایهداری، کمونیسم _ کمونیسم رفته، سرمایهداری آخرهای کارشه، صهیونیسم هنوز هست _ نابود کنیم و نظام اسلام رسولالله(ص) را در جهانِ استکبار ترویج نماییم و دیر یا زود ملتهای دربند، شاهد آن خواهند بود ما با تمام وجود از گسترش باجخواهی و مصونیت کارگزاران آمریکایی حتی اگر با مبارزه قهرآمیز حل شده باشد جلوگیری میکنیم.
بعد نهایتاً توی وصیت خودشون این عبارتها رو گوش کنید عزیزان خواهش میکنم! در وصیتنامه خودشون اشاره باز دارن نگاه کنید؛ انشاءالله ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همهی عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود. میگه: «اصلاً کی گفته کعبه مال اینهاست؟ چرا شما پذیرفتید؟ چرا شما قبول کردید مرکزیت اسلام دست این کثافتها باشه؟ چرا اینها رو نمیریزید بیرون؟ نمیخواد برید بجنگید الزاماً» گفت: «هرکسی هر کاری از دستش بر میاد. خود مردم رو هوشیار بکنید، خود مردم عربستان باید جلوی اینها رو بگیرن.» اما خِرمال شدن و ترسیدن. جرأت ندارن وقتی این حملهها، این کشتارها رو میبینن. ایران آمد گفتش: «نترسید بیا ما اسرائیل رو شکست دادیم، دیدید؟ نترسید میشه.» این اثر انقلابیه.
بعد شنیدید میگن: «آقا انقلاب ایران در دنیا اثرگذار بوده کجاش بوده؟ یعنی چی کار کردین؟» این بوده. برای همین هم این انقلاب باید خِرمال بشه. برای همین هم اونها دوست دارن عامدانه و دوست دارن که مثلاً با ایرانیها و مسئولین ایرانی در حال خوش و بش عکس و فیلم بگیرن که به کل مردم دنیا بگن: «ببینید نگاه کنید. اینها هم بالاخره کوتاه اومدن اینها رو هم خِرمالشون کردیم، تموم دنیا مال مایه».
و از خدا میخواهیم این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین که از کلیساهای جهان ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم. – ما نمیخوایم مسیحیه مسلمون بشه، اما اون مسیحیه ضد چی بشه؟ ضد استکبار جهانی بشه. خدا گواهه این عین عبارت قرآنه«وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّهً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى» (مائده/۸۲) آیه قرآنه، قرآن میگه: «یهود دشمنترین افراد با شماست اما مسیحیان رو میتونید دوستِ چی؟ خودتون بکنید». امام(ره) هی اسم مسیحیها رو میاره اسم یهودیها رو نمیاره!
دقیقهی ۷۵ تا ۸۰
مسلمانان جهان و محرومین سراسر گیتی از این برزخ بیانتهایی که انقلاب اسلامی ما برای همهی جهانخواران – یعنی برزخی که برای جهانخواران آفریده است – احساس غرور و آزادی کند و آوای آزادی و آزادگی را در حیات و سرنوشت خویش سردهند و بر زخمهای خود مرهم گذارند که دوران بنبست و ناامیدی و تنفس در منطقهی کفر به سر آمده است و گلستان ملتها رخ نموده است و امیدوارم همهی مسلمانان شکوفههای آزادی و نسیم عطر بهاری و طراوت گلهای محبت و عشق و چشمهسار زلال جوشش ارادهی خویش را نظاره کنند. همه باید از مرداب و باتلاق و سکوت و سکونی که کارگزاران سیاست آمریکا و شوروی بر آن تخم مرگ و اسارت پاشیدهاند به در آییم و به سوی دریایی که زَمزَم از آن جوشیده است روانه شویم و پردهی کعبه و حرم خدا را که به دست نامحرمان نجس آمریکا و آمریکازادهها – آل سعود رو امام(ره) بهش میگن آمریکازاده، میگن: «این پرده خونهی کعبه رو اینها نجس کردن – آلوده شده است را با اشک چشم خویش شست و شو دهیم
و لازم است.اینجا رو گوش کنید من دیدم این برادری که قبل از من داشت میخوند یک نکتهای رو اشاره کرد خیلی خوب بود ببینید امام(ره) چی میگن! و لازم است در نوحهها و اشعار مرثیه و اشعاری از ثنای ائمهی حق به طور کوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر یادآوری شود. میگن: نوحهای که امروز دستت رو نگیره به چه دردت میخوره؟ سوزنت گیر کرده روی یزید ۱.۴۰۰ سال پیش بدبخت! بر او هزاران بار لعنت ما هم هر بار آب خوردیم گفتیم فحش دادیم و لعن فرستادیم خب کو؟ چی کارش کنم؟ یزید امروز رو نبینی اون وقت سوزنت گیر کنه اون طرف؟
و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست آمریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود این خائنین به حرم بزرگ الهی لعنتالله و ملائکه و رسله علیهم – لعنت خدا و پیغمبرهایش و فرشتههایش بر اونها باد – است به طور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شوند – میگه: «توی نوحههاتون اگه اینها از توش در نیومد هیچ فایدهای نداره.
ما مظلومین – این هم آخرین نکته. ما مظلومین همیشهی تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظلم برنمیداریم. بغض و کینه انقلابیتان را در سینههایتان نگهدارید. با غضب و خشم به دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شماست.
این نگاه امامه نسبت به آل سعود؛ حالا تو بیا از امام(ره) خاطره تعریف کن از اون طرف برو بغل ملک عبدالله و نمیدونم چی چی و فلان. من دم خروس رو باور کنم یا قسم حضرت عباس رو؟ قبول؛ از امام(ره) یاد کنیم بسم الله، یاد میکنیم. اینها صحبتهای امامه. برید بزنید دست همه هست. یا نه! یک امام(ره) تحریف شده، مثل یک پیغمبر تحریف شده که به درد غاصبان حق امیرالمؤمنین(ع) میخورد. پیغمبری که یه سری حرفهای خاص فقط به اینها زده بود. کجای کارید شما؟ هی برگردید بگید: «ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند». تو همون موقع هم بودی قاطی میکردی. همون موقع هم بودی همین طور چی؟ قاطی میکردی، اشتباه میکردی. فکر میکنن مثلاً جریان، بابا جریان کفر و شرک و نفاق و فسق و فجور هر بار یک مصداقی داره. یک جایی داره که خودش رو میکنه میگه من هم اینها ها. یک بار مصداق کفر نمروده، یکبار فرعونه، خب الآن کیه؟ مسلمون این دیگه دو دو تا چهار تا داره؟ اما رفتارشون یکیه.
قرآن وقتی داره فرعون رو نشون میده ببین در موردش چی صحبت میکنه، میگه: «یذبّح» (قصص/۴)؛ «ذبح میکرد پسرانشان را و زنانشان را زنده نگه میداشت.» خب این مصداقش این تکفیریها نیستند؟ خب این تکفیریها رو کی به وجود آورده؟ همون آمریکا و فرانسه و انگلیس که کراوات میزنند خوشگل میان لبخند هم میزنند جلوت. بلدن. و تو این قدر باید بیای – اینکه تو میگم شما بزرگواران رو نمیگم، تویِ نوعی – تو این قدر احمق باشی با یه لبخند گول بخوری؟ ما نمیگیم افراطیگری کنیم، نخیر! با تدبیر باشه. یک جایی شما باید با مصالحه کارت رو پیش ببری. بله امام حسن(ع) هم با معاویه نمیجنگه، چون حضرت میبینه نمیشه جنگید و اگر بجنگه یک کربلایی درست میکنه و یک عاشورایی درست میکنه منتها خونش هم مثل خون امام حسین(ع)، توی چشم نمیاد. چرا؟ چون بلافاصله بعد از شهادت امیرالمؤمنینه، باید یک فاصلهای بگذره، پدر سوخته بودن بنیامیه اثبات بشه به مردم، که خون امام حسین(ع) توی چشم بیاد
دقیقهی ۸۰ تا ۸۵
و خیلیها رو کله پا کنه؛ که کرد. امام حسن(ع) مجبور میشه سکوت کنه اما توی این سکوت داره… اصلاً قعود امام حسن(ع)، قیام امام حسین(ع) رو معنادار کرد. ولو یک جایی تو سکوت هم میکنی. اما یک جایی طرف یزیده؛ بابا دیگه به رسمیت شناختنش یعنی مهرِ ننگ، یعنی تموم.
عنوان بخش ۷ : اضطرار برای ظهور
حجر (۳۸) ص (۸۱) سبا (۴۶) عصر (۳) جمعه (۱۱) هود (۴۰) مؤمنون (۲۷) یونس (۱۰۲) یونس (۲۰) اعراف (۷۱)
۷ – اینها کارشون تمومه کار من و تو چی؟ من و تو چه کارهی این ماجراییم؟ بعضیها میپرسند… یعنی آخرین سؤالی که پرسیده شد و توی سؤالها هم بود. حالا برادرمون نپرسیدن. که: «این ماجرای یمن آیا با مسائل آخرالزمان یعنی به این شکل نسبتی دارد یا نه؟» عرض کردم ما حق تطبیق نداریم. تطبیق ندید اما گوشهی ذهنتون چیه؟ نگهدارید.
آیت الله بهجت فرمود: «حوادث یمن را مرور کنید، جلوی چشمتون باشه» خب! که آیا این آدم سید یمانیه، مثلاً داعش، سفیانیه، احتمال اینکه داعش حمله کنه به مکه و مدینه هست؟ نمیدونم پرچمشون الآن هدایتگری میکنه؟ پرچم از این جهت که خیلی واضحه دیگه چی نوشته توش. خب؟ یه سری بحثها رو میشه تطبیق داد اما تطبیق دادن در کل مشکل داره. این رو به عنوان یه چیزی گوشهی ذهنمون داشته باشیم. من حرفم اینه گیریم اینها درست بود، تو چه کارهای این وسط؟ تو چی کار کردی؟ همین فردا صیحهی آسمانی آمد، شما چه کار کردی؟ چقدر آمادهای؟ آمادگی چی داری؟ جسمی داری؟ ۱۰۰ متر بدوی به نفس نفس زدن میافتی. آقا ۱ دقیقه صبر کن زود اومدی من کار داشتم باید برم، هزار تا کار و زندگی و اینها.
زندگیتون رو درست بکنید. یکی از علما رو عرض کردم، خدمتشون رسیدم، گفت: «من هر شب جوری میخوابم که فردا صبح ظهوره، آمادهی آمادهام. کارهام رو کامل انجام میدم صبح ظهور بود؛ کارهام رو انجام دادم.» یکی از علمایی که همهی شما عزیزان میشناسید اسمشون رو نمیخوام ببرم. این وسط کارِ برای امام زمان(عج) یعنی بتونیم جبهه مقاومت رو پیش ببریم.
شیعه با تدبیر، برادران اهل سنت رو هم بیاره کجا؟ بگه بابا نگاه کن عزیزم تکلیف خودت رو روشن کن تو تکلیفت با این تکفیریها و وهابیها چیه؟ اینها هم مذهب تواند؟ اگه نیستند باهاش بجنگ. بیا جلو، بسمالله، داره آبروی تو رو میبره. این داره اسم صحابهی تو رو میاره. اسم بزرگان دین تو رو میاره. بیا جلو باهاش بجنگ. کم کُشت از سنیها در عراق؟ کم کُشت از کردهای شافعی در عراق و سوریه؟ در کوبانی؟ دیگه باید چی کار کنه؟ این آل سعود بیشتر از شیعهها سنی کُشت والله توی عربستان.
من میخوام بدونم یه آدم آستانه تحملش، دیگه باید چی کارش کنن تکون بخوره؟ واقعاً میگم ها! باید چی کار کنه مثلاً آل سعود؟ الحمدلله دارم میبینم برخی از مسئولین توی کشور، فرمانده کل سپاه، واکنش جدی نشون دادن به عربستان. معاون آفریقایی عربی وزارت خارجه بود اشتباه نکنم ایشون گفت: «ربطی نداره که بخوان هواپیمای ایرانی رو برگردونن.» اونها هم وقتی یه همچین چیزهایی ازشون درز میکنه که خودشون خبر دارن که ایران ۲۴ ساعته میتونه طومارشون رو بپیچه، پس میترسن تو چرا دیگه میترسی؟ او باید جوابگو باشه همچنین غلطی کرده، تو میترسی؟ تو هی دست نگه میداری؟
بابا یکی از این روزنامههای بدبخت اومد، وقتی ملک عبدالله به درک واصل شد، من میگم «به درک واصل شد» ایرادی داره؟ (خدا پدرتون رو بیامرزه). بعد، به درک واصل شد، یه مقاله نوشته بود. وزارت ارشاد اومده این روزنامه رو توبیخش کرد! بعد که حمله کرد به یمن این اتفاقات افتاد، یک نامهای نوشتن به وزارت ارشاد که آقایون بیاید به ما بگید الآن این که داره میکشه من کجاش رو باید بنویسم، کجاش رو نباید بنویسم، که نبندید در دکون دستگاه من رو.
بابا به دینت داره فحش میده، به مقدساتت دارن فحش میدن، این شبکههای وهابی کاریکاتور حضرت زهرا(س) رو آوردن پخش کردن. چی کار باید بکنه؟ من نمیدونم دیگه مثلاً، با حیثیت اقتصادیت بازی کردن، قیمت نفت رو آوردن پایین. دارن از تکفیریها حمایت میکنن. دارن دائم توی گوش سنیهای ما میخونن که: «آقا توسل شرک است»، فلان؛ خب بابا توسل مبنای شکل گیری جمهوری اسلامیه، این کشور، کشور بر مبنای اهل بیت(ع) شکل گرفته. شفاعت، توسل جزء مبانی ماست. بعد بیان به سنیهای ما بگن: «آقا اینها شرکه». پس فردا این سنی که توی ایران باشه برگرده بگه: «آقا رهبر اینها مشرکه، مراجعشون مشرکاَند، خب با مشرکین هم باید جنگید، بسمالله پاشیم بریم.» این تهدیدها امنیتیه برای ما. باید چی کار بکنن؟
امروز تفکیک کنیم اهل سنت رو از تکفیریها. اونها خودشون از خداشونه تفکیک صورت بگیره، ما بیعرضه بودیم، به والله قسم.
دقیقهی ۸۵ تا ۹۰
توی دل این حملهی تکفیریها و این کثافتکاری که بار آوردن، که همه میگن: «اینها از من نیستن اینها از…»، عربستان خودش تا خِرتناق به اینها پول داده میگه: «داعش بد است.» خب! که میگن: «اینها از ما نیستن»، بهترین وقت بود آدم تشیع رو معرفی کنه، بگه نگاه کنید ما سالهاست داریم میگیم، ببین وهابیها چیَاَن[هستند].
این اصل ماجرا و داستان این مسائل است. حتی اگر با ظهور باشد، که ما گفتیم تطبیق نمیدهیم، نباشد، ما کارمون رو برای آقامون انجام میدیم، هزار سال دیگه هم آقا نیاد ما وظیفهمون رو تا آخرین لحظهی عمر چی؟ کارمون رو انجام میدیم. اما انشاءالله که باشد و بیاید. «إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَراهُ قَرِیبا».
عزیزان، برادرانم من این آخرین جلسمه، ازتون درخواست میکنم، برادرانه. این اضطرار و مضطر شدنِ قبل ظهور از ویژگیهای قبل ظهوره ها! شیعه مضطر میشه. یا خودت مضطر میشی میفهمی نداری، یا خدا مضطرت میکنه به زور، که بفهمی نداری. حتماً باید این بلاهای عراق و سوریه و یمن اینها سرت بیاد؟ حرم میرید زیاد دعا کنید برای ظهور. امیرالمؤمنین(ع) رو، آقا رسولالله(ص) رو واسطه قرار بدید برای ظهور. اشک بریزید.
ببینید عزیزم جز ظهور هیچ چی نخواید. یه بخش از ادعیهتون رو بذارید فقط… حتی نگید، حتی خودخواهانه نگید: «آقا بیاد من بشم یارش»، حتی، این خوبه ها! «وَ جَعَلْنَا مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِه» رو باید خواست. یه جاهایی میگم بیایم خالصانه فقط خودش رو بخوایم، بگیم: «خدایا برسون دیگه». این با تضرع، با اشک. این احیای نیمهی شعبان رو از دست ندید، ایام اعتکاف رو از دست ندید. آدم میتونه ۳ روز اعتکافش رو تبدیل کنه به چی؟ یک اعتکافِ برای ظهور. اشک ریختن. بگه: «آقا من ۳ روز میام فقط ظهور میخوام.» این محبت بین امام زمان(عج) و مأموم رو زیاد میکنه، این محبته هست که آقا رو میکشه میاره.
امام زمان(عج) آمدنی نیست آوردنی است. باید به خدا این اعتماد رو داد که خدایا ما پاش میایستیم. این احیای نیمهی شعبان فراموشتون نشه ها! این باید تبدیل بشه، ما خدمت مراجع رسیدیم. بایدی که میگم، رفتیم اِذن گرفتیم. باید تبدیل بشه به یک شبِ خاص. شما دیدید ابلیس چطور میاد وسط؟ طرف توی عروسیش عرق میخوره، عرق سرو میکنه، مختلط برگزار میکنه، تأکید داره توی میلاد یا، روز عروسیش میلاد یه امامی باشه. خیلی عجیبه نه؟ میدونی چیه؟ این کار خاص ابلیسه دیگه. اون قهقههی مستانه میزنه میگه، شب نیمهی شعبان میگه:« اینها ها! اینها شیعه هستن، اینها تو رو میخوان ؟ میخوای بیای گردن من رو بزنی ها؟ «إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» (حجر/۳۸،ص/۸۱) اینها تو رو میخوان؟ اینها که دایره تنبکشون به راهه.»
جشن نیمهی شعبان باید بزرگ برگزار بشه و با پول خود مردم. میخوان این دستگاههای دولتی، نمیدونم چی رو غیر دولتی میخوان پول بدن(بدهند)، بدن(بدهند)؛ ندادن… یادش بخیر اون، من یادمه هنوز هم هست، دیدم. این بچهها میومدن در خونهها رو میزدن آقا پول بده میخوایم برای نیمه شعبان جشن بگیریم توی کوچه. شیرینی میخریدن و فلان. این خیلی خوبه. اینطور حمایت کنید تربیت بکنید. احیای نیمهی شعبان رو، جشن نیمهی شعبان رو جدی بگیرید و احیاش رو جدی بگیرید. یعنی این شادیم هم که آقامون به دنیا آمد اما ناراحت از این که خرما بر نخیل و دست ما هم چی؟ کوتاه.
خدایا شما که این وجود نازنین رو آفریدی و برای ما آوردی تا کی دریغ؟ با اضطرار بشینیم اشک بریزیم و اون شب رو از خدا فقط چی بخوایم؟ فقط ظهور. لازم نباشه که یک نفر بیاد بگه، هر کسی توی مسجدش با هم چند تا گروه…، همین جمعیتی که اینجا اومده والله بالله برای احیای نیمهی شعبان باید بیاد. مبادا توی خیابونها درگیر بشید، گناهی بکنید، چشم چرونی بکنید، غنایی باشه که این خودش ظهور رو عقب میندازه ها! ابلیس میخواهد تو در چنین شبی گناه بکنی. تو برای آقایت کار کن. او ایستاده، او قیامش رو کرده، او هزار و صد و خوردهای سال قیام کرده، کسی نیست باهاش بیاد. خدا به ما فرمود: «مَثْنَى وَفُرَادَى» (سبا/۴۶) کسی دیگه نمیاد؟ تو واسه آقات پاشو، به درک که کسی نمیاد. تو اول دعوت کن، «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ» (عصر/۳) بگید آی حق با مهدی است. بیایید، آی مردم بیایید. کسی نیومد؟ بگو من پای تو هستم.
بیخیال همهی مردم شهر، نوکرت تا به ابد رنگ شماست.
من که پات هستم آقا. ۳۰.۰۰۰ نفر اون طرف باشن من اینجا پات وایمیایستیم. مگه نگفتن به اباعبدلله؟ اینها شعار نیست.
دقیقهی ۹۰ تا ۹۴
اگر عده ای دارن تطبیق میکنن میگن: «آقا حوادث خیلی با وقایع ظهور داره جور در میاد»، خب بابا ما نشانههای ظهور داریم، خب اینها رو گفتن که یه روزی به دردی بخوره. بابا خیلی یک سری اتفاقها توی منطقه داره میافته عجیب غریبه، نمیخواد تکونت بده دیگه؟
بعضیها که دلشون رو گناه میبره، دلشون رو دنیا میبره، «وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَهً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا» (جمعه/۱۱) میگه: «اینها تجارت و لهو و لعب ببینن تو رو ترک کردن، تو ایستاده، تو قائماً، تو واستادی، تو ایستادی، اینها همه ترک کردن.» وقتی دل روگناه ببره حالیش نمیشه. موقع طوفان نوح که خدا وعده داده بود، «فَارَ التَّنُّورُ» (هود/۴۰،مومنون/۲۷)؛ «تنور فوران کرد» باز هم پسر نوح آدم نشد، آب داشت میاومد بالا گفت: «ایمان بیار» بازهم آدم نشد. گفت: «میرم بالای کوه.» مبادا این قسیالقلب بشیم اینها برای دلمون مُهر بخوره! زیاد قلب خودتون رو عرضه بکنید به آقا علیبنموسیالرضا(ع). برید بشینید اظهار خاکساری کنید برای خدا. بگید: «خدایا من بندهات، من امام میخوام. من پس به چه درد… من چرا باید توی غیبت بمیرم؟» «… اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا …» «من شاکیام، چرا همه پیغمبر داشتن من یکی ندارم بالای سرم؟ ولیّ من کو؟» «وَ کَثْرَهَ عَدُوِّنَا»؛ «ببین اینها چقدر زیادن؟» «وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا» اینجاست که تو باید بگی: «أین صاحبنا؟ أین دلیلنا؟ أین برهاننا؟ أین إمامنا؟ أین المهدی؟» تا نگرید طفل کی جوشد لبن؟ اگه بچه گریه نکنه شیر مادر نمیجوشه. بچه که به دنیا میاد این تقاضا، عرضهی شیر رو منجر میشه.
توی آخرالزمان دین نگه داشتن مثل آتیش کف دسته، هست یا نیست؟ خب بیا دیگه، بابا دیگه چی کار باید بکنن ؟ دنیا رو ببین چه اتفاقاتی داره میافته، چه گناههایی داره صورت میگیره. عرصه بر مؤمن سخت میشه توی آخرالزمان، اما میایسته. امیر مؤمنان(ع) فرمود: «خیلیها ریزش میکنن، میگن: اِ دیدی نیومد؟ نکنه دروغه، نکنه اصلاً نیست، نکنه زنده نیست»، اینها رو میگن. و حضرت میفرماید:« شما وایستید «لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَه»؛ «نترسید غربالهای زیادی میخواد صورت بگیره». «لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَه»؛ «بلاهای زیادی میاد.» کمک کنید دست بغل دستیت رو بگیر دونه درشت بشه، بذار رشد کنه که ریز نباشه از لای این سوراخهای غربال نیفته، کمکش کن. تولید بلد نیستی، توزیع که بلدی، یه حرف خوبی یه جا شنیدی برسون به یکی دیگه. «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ» (عصر/۳) ، وظیفهمونه. توی آخرالزمان، به حق توصیه کنیم، انتظار عمل است؛ بی عملی نیست باید تکون بخوری، «وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» (عصر/۳) ، از این طرف هم صبر میکنیم. خدا فرمود: «فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ » (یونس/۱۰۲،یونس/۲۰،اعراف/۷۱) انتظار بکشید. آیه قرآنه ها! منِ خدا هم انتظار میکشم. ما باید مضطر بشیم. ما دنیا رو بهمون بدن[بدهند]، چقدر؟ آقا کل پول دنیا و خونه و ماشین و زن و بچه و هر شِر و وِری که توی این دنیا به آدم میدن، باز هم اینها برای من آقا، نمیشود، شب با چراغ عاریه، فردا [نمیشود] مأموم جز با امامش آرام نمیگیره.
خدایا تو رو سوگندت میدیم به این خونهای به ناحقی که داره ریخته میشه، از مظلومین از کودکان، ظهور آقامون و صاحبمون و مولامون رو دیگه برسان.
«اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج. وَ الْعَافِیَهَ وَ النَّصْرَ.وَ جَعَلْنَا مِنْ خَیْرِ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِه.وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه»
خدایا ما رو از مسببان اصلی و خیرِ ظهور آقا صاحب الزمان(عج) قرار بده.
به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم.
به امید ظهور مولا و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن(عج) که صد البته نزدیک است.