موضوع سخنرانی : جایگاه زن در اسلام (۲)
عنوان بخش ۱ : مقدماتی در مورد کلمات الله در قرآن
بقره (۳۷) بقره (۱۲۴)
دقیقه ۰ تا ۵
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَه وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
۱- عرض سلام و ادب و احترام مجدد دارم خدمت شما برادران بزرگوار. از اینکه بار دیگر خداوند متعال بر ما منت گذاشت تا بتونیم در جلسه دیگر از جلسات اهل بیت(ع) حضور پیدا بکنیم خدا رو شاکریم. امیدواریم که این مباحث مرضی درگاه خداوند متعال و آستان مقدس آقا امام زمان )عج) قرار بگیره.
ما در جلسه قبل راجع به بحث آفرینش انسان و آن امانت الهی و آن دُرّ و گوهری که پذیرفت صحبت کردیم، و گفتیم که حضرت آدم چه طور توبهاش پذیرفته شد؟ از منابع برادران اهل سنتمون و هم از منابع شیعه مثال آوردیم تا ببینیم شأن اهل بیت(ع) چیست؟ و آنچه که با عنوان کلماتالله از آنها در قرآن یاد شده «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ» (بقره/۳۷) «وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ» (بقره/۱۲۴) این کلماتالله کیا هستند؟ و حضرت مریم وقتی تصدیق کرد کلماتالله رو خدا بهش کلمه داد. اول تصدیق کرد، بعد کلمه گرفت. یعنی حضرت عیسی. خدا در قرآن میگه: عیسی کلمهالله [است]. اما قبلش میگه مریم کلماتالله رو تصدیق کرد و هر پیامبری به ۵ تن متوسل شده. این رو ما نمیگیم، اونها در کتابهای خودشون نوشتند. کتاب (WONDERFUL STORIES OF ISLAM) رسماً آورده که آقا در موزه فلان، سندش هم موجوده که ما لوح مرصّعی رو پیدا کردیم که حضرت سلیمان درآن به ۵ تن قسم داده بود خدا رو که مُلکِش رو حفظ میکنه که در فلان مجله غربی آمده که (خدمت شما عرض بکنم که) از بقایای کشتی نوح میبینه حضرت نوح خدا رو سوگند داده به این ۵ کلمه، پنج تن آل عبا رو نام میبره و میخواد که کشتیش حفظ بشه. خب این سرِّ هستی دیگه ما چی میفهمیم چه گنجینهای به ما دادن؟ برای همین اگه صبح تا شب، شب تا صبح بگیم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ الْمَعْصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ» کمه! به خدا کمه! یعنی هر چی صبح تا شب بگیم، شب تا صبح بگیم، سلول سلول بدنمون زبان در بیاره بخواد این رو بگه کمه! خیلیهها! کم به این مقام رسیدن مگه چقدر توی دنیا مسلمون داریم؟ ۷ میلیارد جمیعت دنیا، یک میلیارد و نیم مسلمون. از این، ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون شیعه. از این۲۰۰، ۳۰۰ میلیون شیعه چند تاشون این رو میدونن؟ یعنی شیعه شناسنامهای نیست؟ فرمی نیست؟ که رفته فرم رو پر بکنه رسیده به این مطلب، و پا میشه میاد توی این مجالس و اشک میریزه که خیلی مقام بالایی است. البته غرور هم نباید بگیردمون. چون آفت این جور مباحث هم غروره، خراب میکنه سریع.
عنوان بخش ۲ : مقدماتی در مورد نقش زن
۲- در ادامه در مورد بحث زن صحبت کردیم. شأن زن صحبت کردیم و گفتیم که زن نقش پزشکی داره از نگاه خدا و مرد باید به این پزشک باید رجوع بکنه تا درمان بشه و زن باید پزشکی کنه تا کارنامهاش امضا بشه. الآن پزشکها از مریضها جدا شدن و خود پزشکها رفتن و خودشون به تمارض زدن و وای به اون روزی که پزشک خودش رو مریض بکنه یک سری تفاوتهایی جدی در مرد و زن هست که این برمیگرده به ذات اینها، به خلقت اینها. که این تفاوتها کاملاً مفیده برای زندگی انسان، نبود، هرجومرج همه دنیا رو میگرفت. شیطان هم تشخیص داده «شَیَاطِینَ الإِنسِ» (انعام/۱۱۲) همین صهیونیزم جهانی، نظام سلطه، خوب داره روی همین بحث دست میذاره. ببینید زندگی انسان… بذارید این جوری بگم مثال خوبیه. نگاه بکنید ما الآن اینجا ۲ نوع لامپ داریم. یک لامپ هستش نور قرمز داره. این یکی نور سفید داره. تفاوت در برقه؟ نه، در جنس لامپه، که جور خاصی تجلی کرده نور. درست شد؟ انگار آن برق، برق الهی وقتی وصل شده، در وجود مرد یک جور تجلی میکنه، صفات جلال خدا رو میده، نور قرمزه مثلاً. در زن صفات جمال خدا رو، نور سفیده. کدوم بهتره؟ خب هر دو تا. اصلا خوبی یک اتاق، چه جوری باشه؟ نور رو باید چی کار کنیم؟ قاطی کنیم دیگه. هم نور قرمز باید باشه هم نور سفید. نور سفید سرده اذیت میکنه، افسردگی میاره.
دقیقه ۵ تا ۱۰
نور قرمز هم داغه. هاته (hot) باید همیشه آمیخته باشه. این تجلی، نحوه تجلی در وجود انسان باعث به وجود آمدن ویژگیهای خاصی شد.
عنوان بخش ۳ : عقل عملی و نظری (زن و مرد)
آل عمران (۹۲)
۳- زندگی انسان رو اگه شما بیاین تقسیم بکنید به چند مرحله، مرحله اول که بچه به دنیا میاد، یعنی عقلانیتش آروم آروم میخواد شکل بگیره، (اون مراحل نوزادیش رو کار نداریم) دوره تخیله، خیال پردازی میکنه بچه. یک چیزی تکون میخوره اون طرف، یهویی (خدمت شما عرض کنم) میترسه. میگه لولو اومد. ها؟ یه جا تاریک باشه نمیره، میگه نمیدونم اونجا چی چی داره. از همین غولها و چیزها و اینها اسم میبره. خب عقل میگه بین اون اتاق در روشنایی و تاریکی هیچ تفاوتی وجود؟ نداره. اصلاً مشخصه. در این شکی وجود نداره. پس این اون خیال پردازیش خیلی قویه. کافیه یه کارتون بینه، اون شخصیت رو تسرّی بده در تمام زندگیش.
یه خرده که میگذره دوره تحسسش شروع میشه، حس میشناسه. مدرسه که میرفتیم یکی رو میانداختن از کلاس بیرون، یه چیزی رو جابه جا میکردند، این جوری (صدای به میز کوبیدن استاد) میزدن روی میز، میگفتن پیداش کن. درسته؟ صدا رو نزدیک میکردن. نمیدونم الآن از این کارها میکن یا نه؟ ولی این خیلی تمرین خوبیه. این میاومد بین بیناییش و شنواییش یه ارتباطی رو پیدا میکرد طرف. تق تق تق تق. میدید بلند شد [صدا] هر چی هست توی همین حوزهای که دارم میبینم. باید برم پیدا کنم. قبلش هم تغییر رو دیده، ثبت کرده توی ذهنش.
دوره بعدی دوره تعقله. عقل میاد میگه: به فکر نون باش که خربزه آبه! برو به فکر زندگیت باش. این دوره رو ما ۲ قسمت میکنیم؛ عقل نظری و عقل عملی. ما مردها عموماً ۶۰، ۷۰% به دوره عقل عملی نمیرسیم. یه حقیقتیه. یعنی در عقل نظری چنان چرتکه میندازیم، چنان دو دو تا چهار تا میکنیم که توی همین چی؟ میمونیم. خانمها دقیقا ًعکس مان [ما هستند] عقل نظری رو چی؟ سریع عبور میکنند. زیاد توش نمیمونن. کدومش خوبه؟ هر دو تاش. یعنی وقتی این دو تا کنار همدیگه کنار هم باشن چی کار میکنن؟ کامل میکنن. ما مردهاییمون که خیلی خیلی خوب میشن، یعنی میتونن دوره عقل نظری رو رد بکنن، به عقل عملی میرسن، یه سری رفتارها انجام میدن که شما میبینید میگید: این رفتار زنونه است. اصلاً مَرده خیلی خیلی خوب میشه راحت اشک میریزه. درسته؟ میگن نگاه کن عین بچهها مثلا گریه میکنه. عین بچه. عین زنها گریه میکنه. نه این رد شده. تو کجای کاری؟ ما وقتی خیلی خوب میشیم، میرسیم. البته ما داریم اینجا در مورد یک زن نرمال صحبت میکنیم ها! حالا یه وقت خدایی نکرده فرد خاصی رو توی ذهنتون میارید، یک کسی رو مثلاً شروع میکنید به محک زدن، میبینی زیاد جور نیست، خب او شاید آن نرمال (unnormal) باشه. گفتیم مثل همون زنیه که رفته راه رفتن یکی دیگه رو یاد بگیره، راه رفتن خودش هم فراموش کرده. جلسه قبل گفتیم.
(خدمت شما عارض بشم که) این نگاه عقل عملی در زنان خیلی نمود داره. من رائفی اینجا میام دو ساعت، یک ساعت در مورد (چه میدونم مثلاً فرض کنید) مضرات سیگار صحبت میکنم، بعد سخنرانی کرده طرف، میره بیرون چی کار میکنه خودش؟ سرش درد گرفته یه نخ سیگار هم میکشه. حالا ما سیگار نمیکشیم ها! مثاله، خدمت شما عرض بکنم که پس یعنی چی؟ یعنی همه این حرفها باد هوا بوده. اما زنها کلاً کمتر سیگار میکشن در کل دنیا. چه بازدارندگی در وجود اینها بوده؟ (یک معیار) یک سری فاکتورها داره، یک سری ابزار داره، که من و شما در ما کمتره. او سریع تر میتونه تشخیص بده.
چند وقت پیش یکی از برادران ما از جمهوری آذربایجان اومده بود ایران، داشت یک سری گزارش به من میداد که اونجا چه خبره و فلان. حالا متأسفانه شلم شوربایی است در جمهوری آذربایجان. اون جا مشروبات الکلی مصرفش بالاست. کشوری با ۸۵ درصد شیعه، دومین کشور به لحاظ درصد جمعیتی در دنیاست دیگه، درصد جمعیتی ها! به لحاظ تعداد کدام کشوره بعد از ایران؟ شیعه؟ هندوستان. ۵۵ میلیون شیعه، با رشد جمعیتی که ما داریم و رشد جمعیتی که اونها دارن، تا چند سال آینده کشور اول شیعه دنیا میشه هندوستان. خبر داشته باشید ۱.۱۸درصد رشد ما، که افتضاح بار آوردیم. اونها خب جمعیت هند ماشاءالله همین جوری داره میره. میگن ۲۰۱۶ چین [رو] هم رد میکنه. بله. الآن یک میلیارد و خردهای، میبینی همون خردهایش مثلا چند برابر جمعیت ماست. داره رد میکنه. حالا کاری ندارم. توی کشوری که حداقل به لحاظ آماری، درصدی، بعد از ایران دُوُّمینه، همین کشور شما میبینید درصد زیادی از شیعیانش رو هم تونسته استکبار جهانی و استعمار دچار این مرض بکنه. مشروبات الکلی.
دقیقه ۱۰ تا ۱۵
حالا وقتی آماری که اینها برای من آورده بودن، اصلاً قابل قیاس نبود بین مرد و زن. قابل قیاس نبود. یعنی واقعاً مثلاً مردان بیست برابر بیشتر از زنها مشروب مصرف میکردن. مردهای اون کشور. خب این نشون میده یک سری فاکتورهایی در وجودش هست، یک سری ابزار داره با او میتونه یک سری چیزها رو تشخیص بده. که من و شما؟ نمیتونیم تشخیص بدیم.
چند وقت پیش یک دعوای خانوادگی در گرفته بود ما رو هم بردن به عنوان (خدمت شما عرض بکنم) ریش سفید. حالا سفید نکردیم هنوز. اما گفتن حالا شما هم بیا. کَسهای دیگه هم بودن. آقا دعوا سر چی بود؟ یه بنده خدایی، یه آقایی، با مسافرکشی برداشته بود کلی پول جمع کرده بود، یه النگوی طلا واسه خانومش خریده بود. بعد این خانومه… به سختی پول و جمع کرده بود مَرده ها! یعنی میگم فکر نکنید طرف خیلی وضعش خوب بود و توپ بود و فلان. نه این خانومه هم خواهرش یه خرده به تنگدستی خورده بود، النگو رو جلو شوهرش دو دستی داده بود به خواهرش. گفته بود تقدیمت. شوهره هم قاطی کرده بود. دعوا و فلان و این جور چیزا. حالا بیا. من اون شب موقع برگشتن انصافاً یه ور بدنم سِر شده بود یعنی اینقدر اعصابم خرد شده بود هر چی میگفتم اینا متوجه نمیشدن. اصلاً اثری نداشت. بعد همه کسانی که اونجا بودن کیو مقصر اعلام کردن؟ بگید شما هم؟ (جواب حضّار: زن) زنه رو. قاعدتا دیگه. ببینید همه من و … شما الآن همین حکم رو دادید. بعد من خودم هم همین حکم رو دادم. بعدها که فرصت فکر کردن داشتم، نشستم فکر کردم فکر کردم نگاه کردم دیدم نه زنه مقصر نبوده، مَرده مقصر بوده. بعد به خاطر همین تماس گرفتم از برخی از علما پرسیدم. گفتن بله. میدونی چی بود؟ معیار من عقل نظریه. او با عقل عملی این کار رو کرده بود. مگر قرآن نگفت «تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ» (آل عمران/۹۲) ها؟ از چیزی که دوست داری، نه اینکه لباسی که چهل بار تنت کردی، تیکه پاره شده ببری بدی. ۲- مالکیت اون النگو مال کی بود؟ مال خانوم بود، خب شکی هست؟ پس از اینجا مشخص میشه اون آقاهه هیچ گاه این النگو رو به عنوان یک چیزی که در مالکیت اون خانومه باشه بهش نداده، گفته حالا بگیریم یک النگو هم بگیریم، اینم گولش میزنیم، پس فردا به پیسی هم خوردیم میفروشیم و به یه دردی میزنیم. ها؟ به عنوان یک بانک داره نگاه میکنه. عجب! پس تفاوت اینجاست. ما این رو متوجه نشدیم.
شما برید توی روزنامهها بخونید، یا توی اینترنت یه سرچ بفرمایید، فداکاری مادر نمیدونم در مورد چی؟ فرزند. یه چیزهای عجیب غریبی داستان میبینیم. مثلاً در بجنورد خودمون، توی اخبار زد رو روزنامهها هم زدند، یه آقایی با یه سرعت سرسام آور داشته توی خیابون میرفته یهویی میبینه یه مادر و دختری، مادر و دختر بچه، توخیابونن. مقصر هم این آقا بوده. با سرعت زیادی توی شب، خلوت بوده داشته میرفته. بعد میگه که این بچهاش دستش بود، این بچه رو چرخوند داد این طرف تا خودش بین ماشین و فرزندش قرار بگیره، بعد بچه رو هم بغل کرد، محکم توی بغلش گرفت، اینم زیرش گرفته بود. بچه چیزیش نشده بود، زنه در دم جان باخته بود. اگر اون بچه نبود میگفت رد میشد. این ایستاد، بچه رو گرفت، این طرفی کرد، محکم وایستاد که خودش سپر بلا بشه. از این ما چی میگیریم؟ هر مردی با شنیدن همچین مبحثی چی کار میکنه این رو؟ تحسین میکنه، میگه بارک الله. درسته؟ اما اگه خودمون بودیم چی؟
یا در یکی از روستاهای آذربایجان ما، شب بچه سه ساله، دختر بچه سه ساله میره توی اون حیاط اون روستا، که حیاط به اون معنی نیست توی روستاها دیگه، هر چی و هر آدمی میتونه بیاد و بره و مادر میبینه این جیغ زد. مادر بلند میشه میبینه گرگه این رو گرفته داره میکشه میبرش. از شونهاش گرفته داره میکشه بچه رو میبره اصلاً رو زمین. بعد این میره بچه رو از دهن گرگ میگیره، بچه رو پشت سرش قایم میکنه، گرگه هم دنبالش میکنه. وایمیسته جلو گرگ، مرد و مردونه! محکم وایمیسته، گرگه مثلاً گارد میگیره این هم فریاد میزنه. تمام فک و فامیل، کسانی که توی خونه ان، بیدار شدن، اومدن اونجا واستادن، مرداشون جرأت نمیکنن بیان جلو! بچه رو نجات میده. گرگه در میره. سنگ برمیداره پرتاب میکنه اون طرف. خب ما تحسین میکنیم اما اگر خودمون بودیم معلوم نبود چی کار میکردیم. در آفریقا، یه مادری داشته کنار یه رودخونهای لباس میشسته. کروکودیل میاد بچه این رو میگیره، حالا دختر بوده، پسر بوده به کنار. میگیره میکشه میبره. این پرت میکنه خودش رو. پرت میکنه خودش رو. بازوش رو میذاره لای دهن کروکودیل که نتونه ببنده.
دقیقه ۱۵ تا ۲۰
بازوی خودش رو به عنوان طعمه میده بچهاش رو میکشه بیرون. نمیدونم خودش ۱۲۰ تا بخیه برمیداره بچهاش ۸۰ تا یا برعکس؟ خلاصه بچه رو نجات میده. ما تحسین میکنیم این رو، اما اگر من مرد اونجا بودم میدونی چی کار میکردم؟ وقتی بچه رو این میقاپید با خودم میگفتم بذار اول یه چوبی بردارم، ها؟ بذار اول یه سنگی بردارم، یه چاقویی بردارم، بعد به دل دریا میزدم. او اول به دل دریا زد، بعداً اصلاً به چوب و سنگ و چاقو و امثالهم فکر کرد، این ویژگی مادره. این ویژگی زنه که عقل عملیش کار میکنه.
اما توی عقل نظری بله، این دوره رو سریع ناقص طی میکنه. خب کدوم خوبه؟ هر دو. خیلی جاها خدمت شما عرض کنم عقل عملی جواب؟ نمیده. اگه بخوای اینجوری عمل بکنی سنگ رو سنگ بند نمیشه. ما اَبَویمون تعریف میکنه میگه (خدمت شما عرض کنم) با ماشین داشتم میرفتم، بعد مادرمون، والدهمون هم توی ماشین بوده، یه آقا پسری با موتور میاد، مقصر هم بوده، میکوبه به در. آقا پدر ما پیاده میشه و میگه واستا افسر بیاد و میبینه گواهینامه نداره و گریه زاری، پسره. ولش کن بره، گناه داره، تو رو خدا بذار… بابا چی گناه داره؟ این پسره الآن پدرمون رو در… این اینجوری نمیشه، اگه میزد یکیو میکشت، فلان. نه، ول کن و فلان، ولش میکنن میره. خب اگه همینجوری بخوایم بررسی بکنیم خب سنگ رو سنگ بند میشه؟ نخیر. الآن زن رو قاضی نمیذارن، چرا؟ چون وقتی اون طرف دزدی میکنه، میگه ولش کنید. وقتی اشک میریزه، گناه… ببینید او خیلی فاکتورهای عمیقتری رو میبینه ها! او میگه چه شرایطی باعث شد که این دزدی کنه؟ او قطعا یه کمبودهایی داشته. اما خب، ما میگیم اون کمبودها دلیل نمیشه که بیاد تعدی بکنه به… ما اینجوری فکر میکنیم.
عنوان بخش ۴ : صفات جمال خدا
مائده (۱۱۰)
۴- اصلا بعضی موقعها نمیتونیم مثل هم فکر بکنیم. چون فضامون جداگانه است. این ویژگی رو خدا در وجود زن ودیعه گذاشته، خب، کدوم مرد کامله؟ و کدوم زن کامله؟ کسایی که بتونن هم کُفو خودشون رو پیدا کنن، مثل دوتا تیکه پازل کنار هم قرار بگیرن. پس صفات جلال خدا بیشتر در مردها تجلی پیدا کرد، صفات جمال خدا در زنان. مثلاً در قرآن داریم، میگه حضرت عیسی (خود خدا میگه) میگه عیسی تو یه تیکه گِل رو برداشتی، دَرِش دمیدی، فوت کردی، شبیه پرندهاش کردی، خلقش کردی! آیه رو داشته باشید، میگه خلقش کردی، منتها «بإِذْنِی» (مائده/۱۱۰) ، به اذن منِ خدا. بعد مسیحیها قاطی کردن گفتن چی؟ عیسی خداست. مرحوم شهریار در مورد حضرت امیر چی میگه؟ نه بشر توانمش گفت، نه خدا توانمش خواند متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را. یه عده از غُلات [غلوکنندگان در حق اهل بیت(ع)] به حضرت امیرالمؤمنین گفتن تو خدایی، مگه خدا در مسیح حلول نکرد؟ چرت و پرته ها! خدا حلول نکرده، خب این اعتقاد بود دیگه، شنیده بودن. میگفتن تو هم مثل همونی. میگفت چطور؟ میگفت به خاطر اینکه مگه خدا رزاق نیست؟ خب تو داری روزی ما رو میدی. مگه خدا قهار و جبار نیست به وقتش؟ خب تویی که نمود اینی، شمشیرت نبود اسلام افتاده بود. مگه خدا مهربون نیست؟ از تو مهربونتر کی؟ حضرت امیر(ع) داشتن میرفتن، میگفتن: أنْتَ، أنْتَ، أنْتَ، أنْتَ تو، تو فلان، یعنی صفات خدایی رو نسبت میدادن. حضرت گفت من چی؟ خدا مرگتان بدهد! یعنی اونوَر بوم افتادن، نتونستن بفهمن.
حالا این انسانی که یه همچین ویژگیای پیدا میکنه، شما میبینی خدا برای صفات جلال… البته در اهل بیت(ع) نمیتونیم بگیم چون مَرده صفات جمال نداره ها! نمیتونیم بگم، انسان کامله. اما خدا برای صفات جلال خودش حداقل سیزده تا نمونه مرد داره یا نداره؟ داره. برای صفات جمال خودش، بگید؟ یه دونه! خدا رو با چی میخونیم؟ میگیم ای خدایی که پدر بنده ها رو در میاری! ای خدایی که خوب میچلونیمون اونوَر توی جهنم! ای خدایی که نمیدونم، گردنها رو خرد میکنی! ای خدای قهار ای خدای … هیچ کی اینجوری خدا رو نمیخونه. میگن: «یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِی» خدا رو با چی میخونیم؟ با صفات جمال. نه اینکه مطلق باشه ها! «یا عَلِیُّ یا عَظیمُ» هم میگیم. بعدش میگیم: «یا غَفُورُ یا رَحیمُ».
این رو بحث میکنم چرا باید صفات جمال و جلال کنار هم قرار بگیره؟ میبینی وسیله به خدا رسیدن صفات جمال خداست بیشتر، ما خوب با خدا عشق میکنیم، ارتباط میگیریم حالا بیا اینجا دقت بکن از دامن؟ بگید؟ زن، مرد به معراج میرسد. بهشت زیر پای؟ مادران است. اصلاً عجیبه!
حضرت رسول میفرماید: من از این دنیای شما سه تا چیز دارم، چی بود؟ زن، عطر، نماز. ببینید مقام زن رو کنار نماز میسنجه. دقت بکنید.
دقیقه ۲۰ تا ۲۵
وسیله ارتباط با خدا. منتها به شرطی که این پزشک پزشکی بکنه. زهراگونه باشه. نه آنکه بخواهد ادای مردان رو در بیاره و این وسط بمانه و مریض بشه و خودش رو به تمارض بزنه. خیلی خطرناک میشه. خیلی خطر… اون موقع یکی دیگه میشه اون موقع میشه هند جگر خوار! میشه قطام! میشه جعده! میشه امفضل! خیلی خطرناک میشه و کارهایی از دستش برمیاد که از مرد برنمیاد، از مرد شقی دیگه برنمیاد!
در مقابل سیزده نور الهی خدا این طرف یه ور ترازو زهرای مرضیه(س) رو گذاشته. ببینید تمامیت جمال خدا رو در حضرت زهرا(س) میشه دید! بی نظیر! حالا بحث میکنم به وقتش سرش. کار دارم باهاش، بینظیر. آدم مات و مبهوت میمونه بابا این کیه؟ فداکاری، ایثار، کارها در اوجه. نقطه صد! تمام، اگه صد، ما میگیم صد و بیست. نداریم. نقطه خلل وجود نداره. اثبات میکنم این رو. دشمنم معترفه بر این از کجا میفهمم؟ از اونجایی که میبینم توپخانهشون رو اینها متمرکز کردن رو حضرت زهرا(س). اشتباه نکنید در اهل بیت(ع) دشمن یک ساله فقط داره حضرت زهرا(س) رو میزنه فقط داره… یعنی در فیلمهاشون برای شما اسم میبرم، بازیهای کامپیوتری به شما بگم کجا چی کار کردن؟ و حتی اگر ما یه جایی اشتباه عمل کردیم اونجا اگر این ضرر به حضرت زهرا(س) میرسید خوب جایزهها به ما دادن. خوب تشویقمون کردن. نمیگم مغرضانه بوده ها! ما پامون رو کج گذاشتیم حواسمون نبود، این هم امشب اینجا میگیم و یه توپخانه دیگهای هم رو خودمون میگیریم، از این به بعد دیگه. به اندازه کافی دیگه توپخونهها رو ما گِرا گرفتند. اینم تنظیم میکنیم نوش جونمون اگه وقت بشه.
عنوان بخش ۵ : نقش زنان در جامعه
نساء (۳۴) بقره (۱۰۲)
۵- خدمت شما عرض بکنم که میگن: «الرِّجَالُ ؟ بگید؟ [قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء»] (نساء/۳۴) باریک الله. یکی از بحثها بود. بله مظهر تمثل صفات جمال خدارو صفات جلال نگه میداره. این شیشه آب، اگه توش آب نبود مثلاً شیر بود میگفتی شیشه چی؟ شیر. قوطیِ شیر. پس مهم چیه؟ محتواشه دیگه. اما اگه این نبود این به چه درد میخورد؟ همین قوطی رو فرض کنید الآن نبود آب میریخت کل زندگی ما رو خراب میکرد. این خودکار، خودکار خودکاره واسه چی؟ خودکار بِما هُوَ خودکار، به خاطر جوهرشه درسته؟ مگه نه؟ اگه به خاطر غیر این بود یه دونه میخ برمیداشتیم خط میخی مینوشتیم. خودکار به خاطر جوهرشه. حالا فرض کن همین جلدش نباشه که این رو محکم نگه داره چی میشه؟ همون بهتر نباشه همه چی رو خراب میکنه.
جمال چون آسیبپذیره، جلال اون رو نگه میداره. زن مهربونه، زن همه رو به دید دوست میبینه. میگه همه قصد خیر دارن، چون خودش اینجوریه. اینجا مَرده که نگه میداره. میگه نه غیرت رو خدا داد به مرد. میگه نه، این طوری نیست این آدم شیشه خرده داره. این نگاه، نگاه سالمی نیست. به خاطر همین این مظهر جمال باید پوشیده باشد تا از نگاههای کثیف در امان بمونه. شما برید توی سایتهای وومَن توگو (woman togo) در غرب، میبینید در اسرائیل محلهایی هست (ما گفتیم نمیخوایم توی فاطمیه بحث ویدئو پروژکتور و این مسائل داشته باشیم وگرنه خودم میآوردم بهتون نشون میدادم) زن پشت شیشه وایستاده، پشت شیشه مغازه، از دستش قیمتش آویزونه. به خدا قسم! زده ۳۷ دلار و ۳۰۰ سنت. از دستش آویزونه. نشسته، میان انتخابش میکنن. خب به من بگین ببینم یه کلاهی رو یه نفر میخواد بره بخره اون کلاه میتونه بگه من از این آقا خوشم نمیاد؟ نه دیگه! به کجا رسیده؟
غرب خوب فهمید مرد رو از زن جدا کرد. تمام. این آب رو از توی قوطی جدا کرد. بعد این آب رو پاشید توی جوی، پاشید توی فاضلاب، آقا برابری حقوق مرد و زن، یالله عین اتحادیه اروپا. برید نگاه کنید ببینید چند تا مرد داره چند تا زن؟ ما رعایت نمیکنیم دیگه از این بیشتر؟ اونها که رعایت میکنن. خب اینها چند تا مَرده چند تا زن. چهار تا رئیس جمهور هم اگه اینها علم کردن تَهتوش رو در بیارید میبینید ای بابا! همش فیلم بوده! همین آنجلا مِرکِل جاسوس شوروی بود،
دقیقه ۲۵ تا ۳۰
با اسم رمز پرستو. برای آلمان شرقی جاسوسی میکرد از آلمان غربی، به خاطر همین پوتین وقتی باهاش دیدار داشت این سگ سیاه خودش رو آورد توی جلسه، این که ترسید، گفت نترس این با خبرنگارها کار داره. یعنی تو واسه اونها خبر میبردی، پروندهات رو داریم راه بیا با ما وگرنه پدرت رو در میاریم. گذاشتنش اونجا که این کاسه کوزهها سر این بشکنه.
اگر زن اونجا… نه بابا تمام شد رفت، امروز آقا این شیشه رو میخرن ۱۰۰ دلا بیشتر هم نمیخرن، خب این رو بده دست یه زن با یه حالت خاصی بیاد جلو دوربین این رو تبلیغش کنه بشه ۲۵۰ دلار که بخرن، گرونتر بفروشه. شد وسیله تمام شد رفت. در کتاب بابای این صهیونیستها، آلیستر کراولی ۱۹۰۴ نوشته شده (که خیلی از مسئولین خدمت شما عرض کنم فرهنگی ما اسم این بابا رو نشنیدن. بعد میخوان بشینن آنالیز بکنن گیر میکنن نمیدونن چی به چیه؟) اونجا میگه حجابی است عین این عبارت این حجاب سیاه و پارچه و تابوت مرگ است، شیطان به من گفت، این میگه من از ابلیس فرمان گرفتم! این حجاب را بگسل! میگه بکن این رو بنداز کنار. رنگ حجاب هم میگه سیاه! ۱۹۰۴ توی غرب کتاب لیبِر. اونها میدونن باید چی کار بکنن. شما همین راهبههای مسیحی رو ببینید، میبینید چادر مقنعهایان، درسته یا نه؟ خب اون بوده اون حجابی که مد نظر مسیح بود. زنان یهود باید حجاب داشته باشن، کندند از سرشون، تمام شد رفت، امروز حکمرانی میکنه در غرب.
ما از این سرِّ هستی غافل ماندیم و این رو به شما بگم ما به ظهور نخواهیم رسید الا اینکه بتونیم زنانمون رو تربیت کنیم! که اینها مردها رو تربیت بکنن. امام برگشت گفت سربازهای من کجان؟ به شاه گفت توی گهواره. سرباز توی گهواره رو کی بار میاره؟ زن، مادر. این همه تأکید بر مادر شده، همین رجالی که قوامند، همین مرد، درسته؟ یه مادری داره که باید جلوش بال شکسته باشی. داری نماز میخونی مادرت صدات میکنه چیه؟ بگو؟ باریک الله نمازت رو بشکنی بری. حرفیه ها! حرفیه. بعد خدا میاد خودش رو قیاس میکنه با مادر، میگه مهر من به تو ای بندهام از مادر به فرزندش؟ بیشتر است! خوب دیگه جا میافته این بحث. ما زن رو درک نکردیم بعد ادعا داریم (خدمت شما عرض کنم) بفهمیم چی به چیه؟ تمام مشکل امروز دنیای غرب رو بخواین…
یه جا داشتیم بحث میکردیم با یه بنده خدایی در مورد یکی از کشورها اومد پیش ما مشاوره بگیره، گفت میخوام کار فرهنگی بکنم توی این کشور، نظرت چیه؟ گفتم اینقدر بودجه به منم ندین بدین به یه دستگاهی یه ماهواره بزنید فقط برنامه بذارید برای زنهای اون کشور، تمام شد رفت، ۳۰ سال بعد اون کشور مسلمانند. همه. الآن یه چیز جالب به شما بگم از کسانی که مسلمان میشن مستشرقان غربی ۷۰ درصدشون زنن [زن هستند]. حقیقت رو زودتر پیدا میکنن. سِنسورایی (sensor) خدا بهشون داده بسیار حساس میتونه… اما غرب میدونه این پزشکهام خطرناکن، پدرشون رو درآورده درگیر خودشون کرده. امروز میبینی زن اون زنه نیست، امروز درگیر چشم و همچشمیه، درگیر مداوا نیست که، خودش هم داره خودش رو مریضتر میکنه. مَرده رو میندازه برای رشوه گرفتن بدبختش میکنه، میگه برو رشوه بگیر، برو دزدی کن، دستت رو کج کن، هان؟ وگرنه اون بدبخت یه خونهای داشته، یه غذایی هم بخوره، مَرده صبر میکنه. عمده مردها اینجوریان، عمده مردها، من نمیگم… بله مردهای خاصی هم هستن.
«یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ» (بقره/۱۰۲)، میگه اونها با سحر بین مرد و زن رو فاصله انداختن تمام شد! یُفَرِّقُونَ عزیزم داره فعل مضارع استفاده میکنه. فعل مضارع مستمره، نشان از استمرار داره، یعنی همین الآن هم یهود داره از همین فتنه استفاده میکنه! و میکنه! امروز رسانه داره این کار رو میکنه و متأسفانه سیستم آموزشی غلط ما. امروز یکی از ایرادات بزرگ سیستم آموزشی ما اینه که به زن نمیفهمونه جایگاهش کجاست؟ اصلا معلوم نیست. اون دختر خانومی که درس میخونه نسبت به شما آقا پسر گلی که درس میخونی، تنها تفاوتش توی درس حرفه و فنشه! سوزن چیست؟ میلهای که یک سر آن سوراخ دارد، نخ میکنیم لباس میدوزیم. این شد زن بودن؟ حالا اگر به این زن رو میشناسی شما، عزیز من که اشتباه کردی، بهترین خیاطها در دنیا کیان؟ مردان، بهترین آشپزها؟ مردان، بهترین آرایشگرهام مردان. توی کشورهای اروپایی همین زنها بخوان برن آرایشگاه، میرن پیش آرایشگر مرد.
دقیقه ۳۰ تا ۳۵
چون اصلا نقش زن این نبوده. او منتها چون مظهر مهر و محبته دلش نمیاد یه نفر دیگه غذا بده واسه بچههاش برای همسرش. خودش میاد ورود پیدا میکنه. وگرنه میدونی حکم اسلامیش چیه؟ دست به سیاه سفید نمیزنه باید نوکر واسش بگیری. شیر میخواد به بچه بده باید پول بهش بدی. شیر به بچه خودش بده پول باید بدی. واسه این کار نیومده.
این نرمافزاره! اما افسوس که ویروس وارد کردن. افسوس که ویروس وارد کردن! خوب میدونن دارن… الآن هم بگم اوج برنامه ریزی، من بگم ۶۰ درصد روی دختران ماست ۴۰ درصد روی پسران، بیخود نگفتم. و فقط کافیه اینها رو دخترها سرمایهگذاری، کنن پسرها از دست میرن. تو فیلم شرایط که اینها ساختن اوج مخاطبشون کیا بودن؟ دخترها بودن! فیلم شرایط رو دیگه فارسی ساختن اینها! که همجنسبازی بین دو زن رو مطرح میکنه. خب بدونیم چی کار کنیم؟ اونجا توی این، یه کاراکتر پسری هست که نماد مریض بودنه، میگه تو یک سلاحی داری به نام غریزهات میتونی این پسر رو خرد بکنی. بعد جالبه! اون پسره هم توی اون فیلم میاد مسجد ها! مسجدیه، میاد مسجد میره، رفت و آمد داره، میگه حتی اون مسجدیها رو میتونی با اون سلاحت خرد بکنی. داره رمز عملیات واسش خونده. این رو داشته باش اینجا، تا من برم سر بحثم. اینجا پس بمان که زن چه نقشی داره و اون زن اکه زن باشه چهها که نمیتونه بکنه و اگه فاطمه(س) باشه که، هیهات میکنه و هیهات کرد. جهانی رو کن فیکون کرد حضرت زهرا(س). اونهام میدونن دست گذاشتن واسه زدن این.
عنوان بخش ۵ : عهد الهی (امامت) در تورات
بقره (۱۲۵) مائده (۱۳) کوثر (۱)
۶- خداوند متعال عهد بست با بنده اش. گفت ای بنده من! روی زمین خلیفه اللهی باید بکنی. حکومت الله رو زمین راه بندازی، برسی به ولایت اهل بیت(ع)! برسی به ولایت اهل بیت(ع)! گفت میرسم. اولین عهد رو با کی بست؟ با ابراهیم بست. ها؟ با ابراهیم بست دیگه. با حضرت ابراهیم عهد رو بست. که الآن خود اینهام تو کتابهاشون دارن یهودیها. من دو سه تا فراز کوتاهش رو آوردم میخونم. بعد از ابراهیم با؟ همون طرف توی بنیاسرائیل رفت، منتها اونها عهد رو شکستن اومد رو بنیاسماعیل. «وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ» (بقره/۱۲۵) دیگه از بنیاسماعیلن، شما بنیاسرائیلیها «فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَهً» (مائده/۱۳) عهدتون رو شکستین، لعنتتون کردم منِ خدا، این عهد رو داشته باش که میخوام برسم به مقام حضرت زهرا(س) ها!
خوب دقت بکنید. سِفر پیدایش. کتاب اول تورات؛ پیدایش. سِفر یعنی کتاب. با سین. باب شونزده میگه: خدا گفت به تحقیق به حقیقتاً زوجهات ساره برای تو پسری خواهد زایید به حضرت ابراهیم گفت و او را اسحاق نام بنه و عهد خود را با وی استوار خواهم داشت. گفت عهدم رو با کی میبندم؟ با اسحاق تا با ذریه او بعد از او عهدی ابدی باشد یعنی با بنیاسحاق. اسحاق میشه یعقوب، یعقوب اسمش اسرائیل بود، بچههاش میشن بنیاسرائیل. با اونها. بعد کنار کوه هوریب هم دوباره با حضرت موسی تجدید عهد کرد. که دیگه فرصت نیست نمیخوایم وقتمون رو بگیریم، دیگه اونها رو نمیگم.
اینجاش رو داشته باش. آیه بعد اما در خصوص اسماعیل تو را اجابت فرمودم اینک او را برکت داده بارور گردانم و او را بسیار؟ کثیر گردانم. این کَثَرَ رو اینجا داشته باش ها! «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ» (کوثر/۱) این کثرت رو اینجا داشته باش. اینجا خدا یه کُدی داد. البته اسماعیل سر جاش محفوظه. یعنی اینها قاطی بکنن میریم اونور شیفت میکنیم، میریم رو اون یکی ذریه. و همین هم شد. آیه در تورات دارن که میگه ما عهد رو شکستیم. خدا میگه عهد رو شکستید، پدرتون هم در میارم. فحش بهشون میده. یه باب کلاً از اول تا آخر داره خدا به اینها فحش میده. بعضی جاها دیگه فحشهای ناموسی هم بهشون میده. جدی به خدا. بخونید فحشهای ناموسی داره بهشون میده. خدمت شما عرض بکنم بسیار کثیر گردانم شاهکارش رو داشته باش دوازده رئیس از وی پدید آیند به اون دوازده تا هم اشاره کرده.
اینها میدونن چه خبره. میدونن. و میدانستند. که در شمال مدینه بودند. آماده توی شمال مدینه، از ۳۰۰ سال قبلش اومده بودن که میدانستند آن پیامبر آخری مَعَد مَعَد یا مامتا که در کتابشون داشتن در آنجا ظهور خواهد کرد. خب دارن توی کتابهاش. جالبه! همین هم که دارم فارسیش رو میخونم توی متن عبریش اینه و از او معد معد و دوازده امام پدید خواهد آمد مَعَد مَعَد یعنی نام حضرت رسول(ص) رو حذف کردن، به جای دوازده امام گذاشتن دوازده رئیس و امتی عظیم از وی به وجود آورم.
دقیقه ۳۵ تا ۴۰
میگه یه امت عظیم هم به وجود میاره. لکن عهد خود را با اسحاق استوار خواهم ساخت که ساره او را بدین وقت در سال آینده برای تو خواهد زایید. در جایی دیگر باز دوباره میگه خداوند متعال و آبرام ابراهیم گفت مرا نسلی ندادی و خانه زادم وارث من است اون موقعی که هیچ بچهای نداشت در ساعت کلام همون لحظه خداوند به وی در رسید و گفت این وارث تو نخواهد بود، بلکه کسی از سلب تو بر تو وارث خواهد بود و او را وارث! ارث! و او را بیرون آورده. اکنون به سوی آسمان بنگر! ستارگان آسمان را بشمار، هر گاه آنها را شمار توانی کرد ذریه تو نیز چنین خواهد بود. میگه به آسمون نگاه کن چقدر ستاره داره ابراهیم؟ تورات میگه ذریهات هم همینه.
کل یهودیهای دنیا چقدرن؟ چهارده، پانزده میلیون! مسلمونها چقدرن؟ یک میلیارد و نیم! خدا میگه توی تورات: ای ابراهیم! من از نیل تا فرات رو میدم به بچههای تو. داد یا نداد؟ داده دیگه. از مصر تا عراق دست کیاست؟ مسلمونهاست! هست یا نه؟ بچههای حضرت ابراهیم هم هستن. منتها نه که اینها نژادپرستی کردن، گفتن بچه فقط از سمت اسحاق، به خاطر همین نژادپرست بودنشون هم پدرشون رو درآورد خدا ها! این رو به شما بگم، الآن من نگران خودمونم. این بحث نژادی و نمیدونم ملیگرایی که داره توی کشور ما دارن کار میکنن متأسفانه، برخیها از داخل از جهل خود حواسشون نیست دارن کار رو پیش میبرن. دشمن هم سریع داره هی دست میذاره. آی فلان بودن و گذشته توی بهمان بود. ملی. نژادت را آی فارس فلان رو نمیدونم. همه چرت و پرتی بیش نیست! بله ما وطنمون رو دوست داریم، به تمدنمون افتخار میکنیم. زمانی که ما یکتاپرست بودیم خیلی اینها نیمه وحشی رو درخت زندگی میکردن، جک و جونور میپرستیدن. اما اعتبار و افتخارمان به؟ بله! به اهل بیتی بودن ماست، به اینوَر عهده، اونها خوب فهمیدن.
عنوان بخش ۷ : عهد الهی (امامت) در قرآن
اعراف (۱۲۸) اعراف (۱۳۷) انبیاء (۱۰۵) قصص (۵) بقره (۴۷) فاطر (۳۲) انعام (۵۷) یوسف (۴۰) یوسف (۶۷) مائده (۲۵) غافر (۵۳)
۷- در قرآن هم آیه داریم ها! تا دلتون بخواد، من میتونم نشون بدم. به عنوان مثال… قبل قرآن این رو بگم: جیمی کارتر در مقابل کنشت اسرائیل میایسته، مجلس اسرائیل، میگه ما و شما مشترکاً وارث تورات هستیم. میگه وارث کیه؟ ماییم! این مسلمونها نیستن. کارتر مگه مسیحی نیست؟ میگه من مسیحی و توی یهودی وارثیم. مبادا دست این مسلمونها برسه ها! سوره اعراف آیه ۱۲۸ میگه: «قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِین» (اعراف/۱۲۸). میگه آره، ارض زمین میرسه به ارث کی؟ «مَن یَشَاء» (اعراف/۱۲۸) هر که که بخواهد. حواستون جمع باشه. یا (خدمت شما عرض بکنم) در سوره اعراف آیه ۱۳۷ میگه: «وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُواْ یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَآئِیلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُواْ یَعْرِشُونَ» (اعراف/۱۳۷). میگه آره اون سرزمین «بَارَکْنَا فِیهَا، بَارَکْنَا فِیهَا» (اعراف/۱۳۷). بیتالمقدسه خدا. یکی مکه رو میگه، یکی بیتالمقدس رو میگه، میگه آره این رو میرسونم به ارث، این ارث رو داره … بعضیها میگن اینجا مغارب و مشارق که گفته یعنی چی؟ (بگید) کل کره زمین! یعنی قابل استنباطه. سوره انبیاء ، ۱۰۵ «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ (بگید) أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» (انبیاء/۱۰۵) به بندگان صالح من زمین ارث خواهد رسید، دقت بکنید ها! این وعده الهیه.
میگه توی کتاب داوود هست. بله در مزمور، حضرت داوود، مزامیر حضرت داوود، ۱۵۰ بخش داره، ۵۵ بخشش اصلا بخونی میگی در مورد امام زمان شما صحبت کرده، توی مزمور ۱۴۹ میگه: او میآید در حالی که شمشیر دو دمه در دست دارد، به ذوالفقار اشاره شده اصلاً در مزمور ۱۴۹ از مزامیر داود. سریع میخوام بگذرم. بعدش میگه توی تورات هم گفتیم. دیدی توی تورات بود؟ خدا به من گفت برم تورات و زبور رو بخونم ها! میگه بیکار بودی رفتی کتاب اونها رو بخونی؟ نه خدا بهم گفته بود. دنبال امام زمان میگشتم، دنبال عهد الهی میگشتم، دیدم خدا رِفرِنس (reference) داده اون طرف، رفتم ببینم چه خبره؟ دیدم عجب! با وجود تحریفهایی که شده، مانده. چون خدا وعدهاش رو داده.
اما این آیه خیلی آیه معروفیه. همهتون هم شنیدید: «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» (قصص/۵) ما وارث میکنیم، کیا رو؟ همونهایی که ائمه میشن. وَنُرِیدُ یعنی میخوایم، باز فعل مضارع. مال حال. خود قرآن میگه: ای بنیاسرائیل! «فَضَّلْتُکُمْ» (بقره/۴۷) ما شما را برتری دادیم. اما تموم شد رفت. اون فعل ماضیه.
دقیقه ۴۰ تا ۴۵
قدر ندونستید. از ذریه ابراهیم یکی دیگه، همون که داخل پرانتز گفت؛ و اما در خصوص اسماعیل تو را اجابت فرمودم. داخل پرانتزش رو خوب اجرا کرد. این قصص آیهی ۵ بود.
یا «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ» (فاطر/۳۲) ۳۲ فاطر، میگه که این عهد من، این وراثت من، این کتابه میرسه، سه دسته میشن امت. یه عدهای که ظلم میکنند، یه عده میانهرو ان [هستند] یه عده هم کار رو میتونن انجام بدن، قشنگ هم میبینیم امت رسولالله(ص) هم همین شد و اون کتاب کیه؟ «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ» میگه من کتاب و اهل بیتم رو گذاشتم، چه کردید؟ امام کتابه، قرآن معینه! قرآن اگه بخواد عینیت پیدا کنه میشه امام. آیات جهاد رو میتونی تفسیرش کنی؟ تفسیر عملی قرآن شنیدی؟ تفسیر عملی آیات جهاد میشه اباعبدالله! ببین چه کرد در جهاد، تفسیر آیات علم آموزی قرآن میشود آقا امام محمد باقر(ع) و آقا امام صادق(ع). تفسیر عبودیت آیات قرآن آیات عبودیتی قرآن شما میبینید میشود کی؟ آقا امام سجاد (ع). عینیت پیدا کرده قرآن در عمل. و برعکسش هم داریم قرآن چیه؟ امام صفحه صفحه شده. امام مصحفه.
این ارث رو باید میگرفتیم. قاطی کردیم. قاطی کرد اونجا. امت اسلامی قاطی کرد اونجایی که قرآنها سر نیزه رفت. گفت من قرآن ناطقم. گفت: «إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلّهِ» (انعام/۵۷- یوسف/۴۰ – یوسف/۶۷). نمیفهمید دیگه خب این، این موجود نفهم لیاقت امام زمان داره؟ نداره به خدا قسم. پس چی میشه؟ امام زمان میگه من رو از اینها بگیر. حضرت امیرالمومنین(ع) میگفت من رو از اینها دیگه بگیر خدا. عین همین حرف رو کی زد؟ حضرت موسی زد وقتی اینها قاطی کردن برگشت گفتش: «فَافْرُقْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ» (مائده/۲۵). بین من و هارون و این قوم فاسق فاصله بنداز. خدا خسته شدیم از دست اینها. این سنت الهی امام رو باید بری سراغش «مَثَلُ الإمام مَثل الکعبه» کعبه نمیاد بگه دور من بچرخ. پا میشی از اینجا میری مکه دورش میچرخی توی یه تایم (time) خاص میای. مثل امام مثل کعبه است. نه اینکه او باید بیاد. فرق داره با پیامبر. پیامبر دنبالت میدوه. امام رو باید دنبالش بدوی. ۲۵ سال نرفتی سراغش نشستی توی خونه بعد ۲۵ سال رفتی سراغش، گفت خوش اومدی. نامه نوشت یا اباعبدالله پاشو بیا. رفت. اومد یا نیومد؟ اومد اما خیانت کردیم دیگه. کتبی مکتوب کرد طرف مهر و امضاء، اثر انگشت پاشو بیا هوات رو دارم. رفت فرستادش به قتلگاه که چه بسا بعضی از اینها مثل اون حراملقمهای شبث بن ربعی اینها… که اصلاً شبثبنربعی خودش جزء نامه نویسندگان بود. خودش هم تو کربلا شرکت کرد.
«وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ الْکِتَابَ» (غافر/۵۳) باز اینجا اشاره میکنه.
عنوان بخش ۸ : تلاش یهود برای زدن وراثت (ذریه ابراهیم)
کوثر (۱) کوثر (۲) کوثر (۳)
۸- اما این وراثت رو خوب دقت کنید. اونها رصد کردن، رصد کردن. کات شد. دیدن بله. حضرت رسول (ص) آمد. منتها اینها با خودشون میگفتن اون پیغمبری که در مکه میاد باید از کی باشه؟ (بگید) از ما باشه. از اونها بود یا نبود؟ نبود. از بنیاسرائیل نبود از بنیاسماعیل بود. گفت ما این رو قبول نمیکنیم. پیامبر (ص) میگه: «ریش من رو اینها سفید کردن». تاریخ اصلاً نپرداخته متأسفانه به اون شکل. کلی از مشکلات حضرت رسول (ص) سر همین سه قبیله یهودی شمال مدینه بود. آدم هم نشدن، آخر هم کار خودشون رو کردن. نفوذیهاشون رو فرستادن امثال کعبالاحبار و ابوهریره به شکل دیگری چون شاگردی میکنه، (خدمت شما عرض بکنم) و عبداللهبنسلام، زیدبنثابت. زیدبنثابت کسی هست که تفاسیر حضرت رسول (ص) رو حذف کرد این هم یهودی بود. اومدن دونه دونه به اینها میدون دادن، منبر دادن، گفتن حرف بزنید. از اونوَر نقل حدیث از حضرت رسول (ص) ممنوع اعلام شد.
وراثت، همه منتظرن ببینن حضرت رسول (ص) پسرش کیه؟ دونه دونه دخترهاشون رو به پیامبر(ص) تحمیل کردن. (فردا انشاءالله بحثمون همینه) دختر تحمیل میکردن به پیامبر(ص) که اون نوه از کی باشه؟ از خودشون باشه. نشد، پسرها میمیرن. پسران حضرت رسول (ص) توی نوزادگی، یکی دو سالشون میشه میمیرن. آقا هی مسخره میکنن پیامبر (ص) رو میگفتن ، تو بچه نداری. توی عربی که هر کدومشون ۱۷، ۱۸ تا بچه دارن، پیامبره این، اون آقا فکر کن خودش بچه نداشته باشه، پسر نداشته باشه. پیامبر (ص) مسخرهاش میکردن. سوره آمد: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ. فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ. إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (کوثر/ ۱ تا ۳).
دقیقه ۴۵ تا ۵۰
ما اون خیر و کثیر رو در همین قرار دادیم. در همین وجود مبارک! اونجا بود که فهمیدن. چی شد؟ فهمیدن و آمدن برای زدن وراثت عزیز من! اومدن وراثت رو بزنن. و وقتی اون اتفاقات افتاد و که من خودم زیاد تحمل ندارم عبور میکنم (خدمت شما عرض بکنم)
اینها خوب تشخیص داده بودن. اینها در عاشورا آمدن وراثت رو بزنن، اینا گیج شدن چون در تشخیص امام بعد از امام حسین قاطی کردن. ظنشون بر این رفت که امام بعد از امام حسین کیه؟ علیابنالحسینه. کدام علیابنالحسین؟ ابا عبدالله هر سه تا بچه رو گذاشته علی، هر سه تا رو گذاشته علی، علی اکبر، علی اوسط یا علی اصغر. گفتن علی اکبر! «اَشبَهُ النّاس خَلقاً و خُلقاً و مَنطقاً بِرَسولِ الله(ص)» چه کردن با علی اکبر؟ (بگید) «اِرباً اِرباً»! یعنی ویژه زد، میخواست مطمئن بشه که این نمیمونه. بعد همین حراملقمهها. حرامزادهای مثل معاویه دستور داد لعن امیرالمومنین(ع) ببرن رو منبرها چرا؟ خوب دقت کنید! همین بابا رو من از کتب اهل سنت به خدا قسم برای شما دلیل میارم کی جرات داره؟ بیاد مناظره کنیم با هم دیگه. به چهار تا پدر نسبت داده میشه معاویه. بعد اون عالم بگم خدا پدر مادرش رو بیامرزه؟ حالا ننه باباش نمیدونیم کی بوده؟ اومده نوشته معاویه به چهار پدر بزرگوار بر میگرده. بزرگوارش کشته من رو این وسط. (خنده حضّار) به خدا نوشته.
اینها آمدن لعن امیرالمومنین(ع) رو بردن سر منبر که چی بشه؟ دقت بکنید عزیزان! آوردن بردن سر منبرها گذاشتن، که بگن شجره ملعونه در قرآن ما نیستیم. شجره ملعونه کی بود؟ بنیامیه، حضرت رسول (ص) در خواب دید بوزینهها دارن از منبرش میرن بالا! میگن بعد از این خواب هیچ کس خندان ندید حضرت رسول (ص) رو. لبخندی که از لب پیامبر (ص) نمیافتاد! هیچ کس دیگه با لبخند ندید. این رو در تفاسیر سنیها هم آمده. در تفاسیر برادران اهل سنت. اومدن که این کار رو کرد شیعه چی کار کرد؟ بحث لعن بنیامیه رو بخشنامه کرد زیارت عاشورا، زیارت عاشورا اینوَر «اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ، اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَهَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً» تا آخر، و عزیز من تا صد تا لعن ندی اجازه نمیده بهت صد تا سلام بدی! و در مقابل که رفتن وراثت رو بزنن قطع بکنن، زیارت وارث رو برات گذاشت. چه میدانیم زیارت وارث یعنی چی؟ چرا اسمش وارثه؟ «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ آدَمَ» از آدم شروع میکنه، میرسونه به جایی که باید برسونه. در مقابل این فتنهای که در وراثت اینها انجام دادن، وراثت رو آورد در زیارت وارث اشاعه داد.
شما در زیارت آل یاسین میگی: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا میثاقَ اللَّهِ الَّذى (بگو) اَخَذَهُ و َوَکَّدَهُ» به امام زمان (عج) میگی میثاق الله! میگه عهد الهی تویی. تمام شد رفت. من فهمیدم کیه؟ مسیر رو گم نکردم. این لابهلاها هر چی اومدن فتنه بکنن، اسماعیلیه درست کردن، باقریه درست کردن، ناووسیه درست کردن، هِی بگن وراثت این وَریه ها! من میدونم کیه؟ من میدونم تشخیص دادم و چه زیبا. میدانی بعد از امام رضا علیهالسلام دیگه ما (بگید) فرقه؟ در شیعه؟ نداریم. و او آمد، امام رضا(ع) در ایران. ایرانی که اون رو فهمید. یعنی اینها همهاش نشانههای الهی است. وقت ندارم سوره مائده ۵۴، ۵۵، ۵۶ رو بیارم، پشت سر هم بررسی کنم. جاش نیست. برنامه خودمون مونده، خوب دقت بکنید! اینکه آقا امام رضا(ع) این جوری ویژه است، یکی از دلایلش اینه. کسی که دیگه اومد حرم امام رضا(ع)… حرم امام حسین(ع) یکی رو دیدی، ممکنه امام زمان(عج) رو قبول نداشته باشه. مثل این بُهرهایهای هندوستان باشه. ها؟ اما یکی که اومد حرم امام رضا(ع)، امام زمانیه. البته آقا امام رضا(ع) اینقدر مهربونه که مسیحی هم میاد، سنی هم میاد. ها؟ جهود هم میاد. همه میان اونجا. از اون جهت عامه پذیرش آقا.
این میثاق الله رو باید بفهمیم من و شما. صبحها برای آقا امام زمان (عج) چه دعایی میخونیم؟ عهد. اسمش روشه پدر بیامرز. عهد. عهدتون ببند «وَ بَیْعَهً لَهُ فى عُنُقى». چی؟ آدم باید ده بار محکم بزنه رو گردنش. «بَیْعَهً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً». ابدا نمیشکنمش. محکم وایستادم پا عهدت. عزیز من! یک کلام یه شما بگم. اگر از دل این زیارتین رو بررسی کنم.
عذرخواهم ها! من با اینکه دوستان میدونن اعتقادم بر اینه که اصلا و ابدا، نظر شخصی خودمه روضه باز نباید خونده بشه، بلکه باید سطح شیعیان را آنقدر بالا بیاریم که تا به یه نفر بگن اباعبدالله راه افتاد بزنه توی سر و کلهاش. وگرنه به سر بریدن که عمر سعد هم گریه کرد. گریه کرد یا نکرد؟ من نمیگم تو گریه نکن ها! من و شما باید گریه کنیم، باید بمیریم. اما میخوام بگم سطح شیعیان را باید بیاریم بالا. سخنران و مداحها بعضیها…
البته الحمدالله هیئت شما هیئتی که فهمیده است، مشخصه. من دیشب توی عزاداری بودم فهمیدم مداح شروع کرد، مداح صاحب نفس تا شروع کرد، زار و گریه رفت بالا. معلوم بود که این طرف کار شده روی نفسش. اما متأسفانه میبینیم بعضی از هیئتها طرف گریه نمیکنه. هی آخ آخ خیلی بد میشه. هی یک حرفایی زده میشه.
عنوان بخش ۹ : کرامت اهل بیت (ع)
قلم (۴) کهف (۶)
۹- حضرت رسول(ص) فرمود: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ». من آمدم که مکارم اخلاق را تمام کنم.
علمای اخلاق میگن این مکارمش این وسط چیه؟ چون میتونست بگه: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ (مَکَارِمَ) الْأَخْلَاقِ».
تفاوت اینه عزیز من! اخلاق را تمام کردن یعنی بر مبنای عقلانیت و عدالت پیش رفتن. یعنی اگه یکی بهت نیکی کرد تو هم بهش نیکی کنی. بده بستون. تموم شد رفت. این اخلاق داشتنه. اما مکارم اخلاق یعنی مرزهای عقل و عدل را بشکن. خوبی نکرده خوبی کن ۲- بدی بهت کرد هم خوبی کن! میگه من برای این آمدم. مگه قرآن نگفت «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ»؟ (آل عمران/۹۲) او به تو خوبی کرده؟ نه! اما میگه ببخش. بعد بدی هم کرد ببخش.
قرآن میگه: «وَ اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ» (قلم/۴) به حضرت رسول (ص) میگه: «تو خودت تمامی». همین. اون پیرمرد خرفت یهودی که خاکستر میریخت رو سر حضرت رسول(ص)، محتوای شکمبه رو (میدونی چه بویی میده؟) محتوای شکمبه رو میآوردن میریختن رو سر رسول(ص). همین هند مادر معاویه، از ۳ صبح میرفت از بیابون خار جمع میکرد، میآورد میریخت سر راه پیامبر(ص) که میخواد رد بشه. این معاویه بچه بود این معاویه از اون کسایی بود که سنگ ور میداشت میزد. حالا اون سنگاش هم میگم چه جوری بود؟ حضرت رسول داشت رد میشد بهش بدی میشه دیگه، گفت ۲-۳ روزی است که فلانی خاکستر نمیریزه. گفتن مریض شده، رفت عیادتش. «لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ» یعنی این.
این آدم کریمه، این آدم کرامت داره. فرق سخی و کریم در اینه که سخی را باید بهش بگی تا بهت بده، در لسان عرب. کریم اینه که نگفته بهت میده. یه نفر پیرمرد میاد توی مترو بالاسرت وایمیسته، هی بهت نگاه میکنه، هی پاش رو اونوَر میگیره، هی اون یکی پاش رو میگیره، ها؟ این دیگه عزیزم کرامت نیستش، فوقش پاشی سخاوت داری. اما اگر تا اومد ندیده و اصلاً نفهمید کی واسش پاشد؟ اون آدم کریمه داره. بیاییم رو کرامت نفس خودمون کار بکنیم.
آیه قرآن داریم درباره حضرت رسول(ص) که میگفت بابا دیگه اینقدر خودت رو توی زحمت نینداز. منِ خدا هم راضی نیستم واسه اینها. «فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا» (کهف/۶) شاید تو از پی ایشان از غم اینکه تو و قرآن را باور ندارند خویشتن را هلاک کنی تو داری خودت رو میکشی! منِ خدا راضی نیستم این جوری بکنی.
همین پیامبر(ص)، این خاندان ابوسفیان این همه اذیت کردن، عزیزترین کسانش رو کشتن، وقتی آمد مکه رو گرفت، گفتن الآن دونه دونه اینهارو از لب تیغ میگذرونه. گفت: «أنْتُمْ طُلَقاء» برید کنار، برید. آزادید. بعد بچههاش چه کار کردن؟ اون یزید حرام لقمه چه کرد؟ «لَیْتَ أَشْیاخِی بِبَدْر شَهِدُوا *** جَزَعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَسَلْ». وقتی با اون چوب میزد میگفت: کاش باباهام بودن که توی بدر کشته شدن. میاومدن اینجا میدیدن چه جوری دارن زیر نیزهها داد و بیداد میکنن. این نماد مکارم الاخلاقه، واقعا اتمام مکارم الاخلاقه.
در جنگ صفین حضرت امیرالمومنین(ع) … آب رو معاویه میبنده. حضرت علی(ع) میره بالا دست آب قرار میگیره میبنده؟ نمیبنده! عمروعاص به معاویه گفتش که بیچاره شدیم، آماده باش! معاویه گفت من
دقیقه ۵۵ تا ۶۰
علی رو میشناسم، علی آب را نمیبنده. یعنی از خوبی یک نفر سوء استفاده کردند، اینها این خاندانند!
آقا ابا عبدالله داره میره، حرّ اومده جلوش رو بگیره همه تشنه اند، چه کرد؟ آب حرم را گرفت داد به اسبهای اونها. گفت: دونه دونه اسبهارو سیراب بکنین. اینها چون خیلی تشنهشونه با یه نفس میخوان بخورن. حتی روش آب دادن را هم آموخت.
بعد خود اهل بیتش تشنه موندند. بعد نتیجه این چی بشه که یک حرّ برگرده. ببین نتیجه کل این چی بشه؟ (بگید) یه حرّ برگرده! میارزه! از نگاه او میارزه یک حرّ برگرده. ما هیچ کی که نباشیم توی جریان عاشورا، حرّ میتونیم باشیم. خداییش میتونیم باشیم. یعنی سعی بکنیم. اولین کسی که دست یافتنی است حرّه. ما زهیر نمیتونیم باشیم سخته، البته برنامهریزی برای عباس شدنه ها! اما این رو میتونیم باشیم.
(خدمت شما عرض بکنم که) در زیارت جامعه کبیره چقدر اهل بیت (ع) رو نمیدونم «فَبَلَغَ اللَّهُ بِکُمْ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُکَرَّمِینَ» میخونیم؟ «وَ عَادَتُکُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ». اینها، باید بفهمیم چی داریم میخونیم، زیارت جامعه آقا امام هادی (ع) امام مظلوم! به هر شیعه بگو ۵ دقیقه درباره امام هادی حرف بزن. هیچ چی نمیتونه بگه. هیچ چی نمیتونه بگه. من نمیدونم چه طور میخوایم جواب حضرت رسول(ص) را سر حوض کوثر بدیم؟ «حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ». ۲ تا چیز اَزَمون خواست؛ قرآن و اهل بیت (ع). هیچ کدوم رو وارد نیستیم. نه قرآن رو درست و حسابی خوندیم، نه اهل بیت(ع) رو میشناسیم. باید کار کنیم رو خودمون. آماده کنیم برای امام زمانی شدن.
عنوان بخش ۱۰ : کرامت حضرت زهرا (س)
انسان (۸) قصص (۵) فاتحه (۲)
۱۰- اما توی این کرامتها (خوب دقت بکن!) کرامت یک نفر در اهل بیت (ع) بی نظیره! بی نظیر! مثال نزدنی است! کی؟ بی بی حضرت زهرا(س). دلیل دارم، دلیلم رو میارم، ببین میپذیری یا نه؟ کرامت کجاست؟ آنجا که «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا» (انسان/۸). میگی خب اینجا علی(ع) هم بود، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم بودند، هرچند کوچیک بودند. نه، یک جا ویژه میگم. وقتی حضرت امیرالمومنین(ع)، بی بی فاطمه زهرا(س) رو داره به خاک میسپاره، اینجا شکست. میدونین کجا؟ آنجا که دستش خورد به پهلوی شکسته، غسل داشت میداد. به هم ریخت. به هم ریخت. گفت ای وای! زهرا(س) یک عمر سنگ صبور من بود، اما او همین رو هم به من نگفته بود. این یعنی کسی که تمام کرد اخلاق رو! به امام زمانش نمیگه، ولایت رو حضرت زهرا(س) میشناسه. تمام کرد. این رو کجا میفهمی؟ اونهایی که عربی بلدن، وقتی اون لحظهای که داره به خاک میسپاره، آقا امیرالمومنین(ع) سلام میده به حضرت رسول(ص) میگه بگیر، ودیعهات رو پس بگیر. این ودیعهای رو که اینجا گذاشته بودی. کلمههای عربی که استفاده میکنه، امیر ملک کلامه، کلماتی که استفاده میکنه بی نظیره! آنقدر زیباست این کلام، آدم به هم میریزه. باید عربیش رو بدونی. چی میگه؟
میگه: آن ودیعه بازگردانده شد و آن امانت به صاحبش رسید و اندوه مرا پایانی نیست. همه شب خواب به چشمم نرود تا آنگاه که خداوند برای من سرایی را که تو در آن جای گرفته ای اختیار کند «سَتُنَبِّئُکَ اِبْنَتُکَ». به زودی س َ، نبأ برات میرسونه؛ یه خبر مهمی میاره دخترت، «وَتَضَافُرِ أُمَّتِکَ»، که این امتت جمع شدن «عَلَى هَضْمِهَا»، برای شکستن این.
خیلیه ها! حالا اینجاش رو نگاه کن، «فَأَحْفِهَا اَلسُّؤَالَ»، علما میدونن، در جلسه هستن بزرگان، فَأَحْفِهَا یعنی سؤال پیچش کن؛ یعنی توی این دنیا که حرف نزد، میگه این زهرایی که من شناختم اون دنیا هم نخواهد گفت! سؤال پیچش کن یا رسول الله! «فَأَحْفِهَا اَلسُّؤَالَ وَ اِسْتَخْبِرْهَا اَلْحَالَ». اسْتَخْبِرْ. استفعال توی باب عربی یعنی اینکه بپرس ازش. این سیستمهای اطلاعاتی رو عربها میگن استخبارات. برای چی؟ برای اینکه به زور حرف رو میکشه. گفت بگیر ازش حرف رو بکش وگرنه این لام تا کام حرف نمیزنه برای ولایت چه کرد؟ این ویژگی حضرت زهرا(س) است.
ما چه میفهمیم؟ کی؟ داریم در مورد کی عزاداری میکنیم! یه یا زهرا(س) یا زهرایی؟ به خدا قسم اگر میدونستن این مصیبت عظما چیست مردم میمردند در دم! برای چی؟ برای اینکه حوزه امام زمان (عج) حوزه منت الهی است. واسه امام زمان (عج) و واسه خدا منت نباید بذاری، بلکه باید منت بپذیری! میگه: «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» (قصص/۵) میگه منت میخوام برات بذارم سرت بیچاره!
دقیقه ۶۰ تا ۶۳
که برسی به مهدی (عج)! آخ امام زمان دو روز برای تو کار کردم مشکلم زیاد شده. چرا این جوریه؟ آخ امام زمان (عج)… با این سوسول بازیها به امام زمان (عج) نمیشه رسید. باید خرد بشی، پوستت رو بکنن، استخونت رو خرد کنن، صدات در نیاد بگی: «الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» (فاتحه/۲). برای امام زمانم پشت در و دیوار قرار گرفتم!
کی زهرایی شد؟ آقا ابالفضل العباس. این رو جدی میگم ها! خوب زهرایی شد. برای امامش. شما بخونید تاریخ رو. داداشهاش رو جمع کرد، گفت یه چیزی بگم توجیه باشید ها! فکر نکنید واسه داداشمون میجنگیم ها! اماممونه! مولامونه. حواستون باشه. یه وقت هم فکر نکنید ما همه فرزندان علیابنابیطالبیم، که نخیر. من و شما فرزندان امالبنینیم و او فرزند زهرا(س) است! حواستون جمع باشه. گفت کم نذارید ها! مایه بذارید. تشجیعشون کرد. در تاریخ آمده. وقتی که این کار رو کرد، وقتی تمام قد برای امامش وایستاد.
آقا اباعبدالله مانده بود یه یا اَخا از این بشنوه، میگفت: «سَیِّدی وَ مَولایی»! تو اماممی. خوشگلم؟ رزمندهام؟ خوب شمشیر میزنم؟ پشت حرمم؟ ها؟ اما وقت ولایت برسه، میشکنه، دست و پا، فرق، میافته بر زمین، عمود آهنین بر سر میخوره، فقط برای برادر، که این آخر کاریه میگه یا اخی! چرا گفت یا اخی؟ وقتی بالا سرش رسید؟ گفت باریک الله.
در روایت آمده در روز رستاخیر آنگاه که کار سخت و دشوار گردد، پیامبر خدا صفحه حضرت علی(ع) را نزد فاطمه خواهد فرستاد در جایگاه شفاعت حاضر شود. امیر مؤمنین(ع) به فاطمه(س) میگوید از اسباب شفاعت چه نزد خود داری؟ و برای امروز که روز بی تابی و نیازمندی است چه ذخیره کردهای؟ فاطمه زهرا(س) میگوید یا علی! برای این جایگاه دستهای بریده فرزندم عباس است. فرزندم! تمام. مادر شد. رسید به مادری. عباس حضرت عباس اونجا لقب مادری رو گرفته، گرفتی چه طور میشه حضرت زهرا مادرمون بشه؟ باید جون بدی برای امام زمان (عج)! از دل این جلسات باید زهرایی شدن بیرون بیاد. خون بدیم برای ولایت، خون بدیم برای امیرالمومنین زمان خودمون، برای آقا امام زمان (عج) مظلوم. که از همه ی امامها بیشتر ستم چشیده، خون دل خورده. هی دلش به من قرصه، باز بر میداره این پرونده لامصب رو میبرن پیشش، هی میگه خدا به مهدی این رو ببخش! خراب کرد همه چی رو که! قرار نبود این بشه.
هیئت باید با نام امام زمان (عج) شروع بشه که میشه، با نام آقا امام زمان (عج) تموم بشه که میشه و اینها… میدونی چی شد؟ یکی از القاب آقا حضرت ابوالفضلالعباس ظهرالولایه است. یعنی پشت ولایت. پشتیبان ولایت، ببینید ما بعضی موقعها میگیم آقا جان من سگتم ها؟ خیلی خوبه برای اینکه ارادت رو نشون بدی. اما آقا امام زمان (عج) عباس میخواد. به خاطر همین میگه جایی که روضه عموم عباس باشه من اونجام. حاضرم. کد داره میده. بابا داره کد میده دیگه. میگه بابا عباس باش! اگه عباس باشی میام به خدا. پس این رو درک کنیم. وقت من گذشته، بیشتر از این سرتون رو درد نمیارم.
تعجیل در فرج قطب عالم امکان، انشاءالله همه مون علی اکبر امام حسین(ع) و عباس امام حسین(ع) برای آقا امام زمانمون باشیم سه صلوات محمدی ختم بفرمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم.
به امید ظهور مولا و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن (عج) که صد البته نزدیک است.