از عاشورا تا ظهور – شب دوم

موضوع سخنرانی : شجره ملعونه (2)

عنوان بخش ۱ : تحریف دین پیامبر(ص) در زمان بنی امیه

ندارد

دقیقه ۰ تا ۵

ابتدای فایل صدا ندارد…………….

۱ – خوک‌ها از منبرشون می‌رن بالا؛ یعنی حضرت اصلا احساس یأس کرد که این همه انقلاب بزرگی که راه انداخته بود به یکباره از دست رفته دیگه، چه اتفاقی افتاده؟ این همه خون، این همه زحمت، دوباره می‌بینه فرزندان شیطان دارن از منبر پیامبر(ص) می‌رن بالا، و این اتفاق افتاد. یعنی واقعا شد، یعنی در مورد حداقل یزید یه میمونی داشت، بوزینه‌ای داشت به اسم ابوقیس؛ خود این‌ها که بوزینه بودن، خودشون همون خوکا و بوزینه‌ها بودن. اما حتی خود بوزینه هم از منبر رفت بالا، منبری که نماد… منبر خلیفه مسلمینه، جای پیغمبر(ص) نشسته، یعنی به این سادگی‌ها نیستش. این مباحث به این… برای ما آنالیزش سخته. مثل یه کسی که یه قسمت فرض کنید مثل این سریال‌هایی که چند تا بخش دارن، سیزن‌های (season) مختلف دارن؛ مخصوصا جَوون‌ترها می‌دون چی می‌گم، بعد طرف یهویی میاد قسمت اول رو دیده، یهویی قسمت آخر رو می‌بینه، می‌گه: «اِ این‌ها چرا با هم رفیق شدن؟ این که با اون دشمن بود. چی شد؟ فلان…» داره همین‌جور جومونگ داره نگاه می‌کنه؛ می‌بینه این جومونگ و تسو صبح تا شب داشتن به هم فحش می‌دادن، قسمت یکی مونده به آخر هر دوتاشون تو یه سپاه دارن علیه دشمن می‌جنگن، عجب! خوب طرف متوجه نمی‌شه؛ چرا؟ چون توی سیر تاریخی قرار نگرفته.

علامه امینی یکی از علمای اهل سنت برمی‌گرده بهشون می‌گه که… خودش بحث رو باز می‌کنه. علامه امینی تبحر عجیبی داشت در اثبات ولایت امیرالمؤمنین(ع)، عجیب غریب ها! یعنی اصلا عنایت به ایشون شده بود. آدم عجیب غریبی بود! مثلا قبل عاشورا ایشون صدقه می‌داد برای امام زمان(عج)، می‌گفتن برای  چی؟ می‌گفت: قلب حضرت در فشار است. یعنی مصیبت عظیمه. یه آدمی که این ریزه‌کاری‌ها رو رعایت بکنه خیلی کمه. بحث رو او خودش شروع کرد. بحث که شروع کرد دید چنان جواب داد علامه امینی، این اصلا رفت دیگه هیچ چی نمی‌تونست بگه؛ یهویی برگشت گفت: «من یه اشکال از شما شیعیان دارم، این هم جوابم رو بدی حله». گفت: «چی»؟ گفت: «شما چرا طبل و سنج می‌زنید؟ مگه غنا نیست توی عاشورا و فلان و اینجور چیزها»؟ ایشون برگشت گفت: «می‌دونی چرا طبل و سنج می‌زنیم»؟ گفت: «نه». گفت: «ما سر جریان غدیر، دادار دودور راه ننداختیم؛ گفتید کلاً نبوده. این یکی هم دادار دودور نکنیم، میان می‌گن اصلا عاشورایی واقع نشده».

عنوان بخش ۲ : حفظ سنگر در مقابل خلیفه بودن یزید و معاویه

ندارد

۲ – بحث سر معاویه و یزید، سنگره عزیز دل من! یعنی این سنگر رو از دست بدی فردا تمام ابتدائیات… فاتحه اون دین رو من بخونم که معاویه بخواد بشه خلیفه الله. فاتحه اون دین رو باید خوند. «وَعَلَی الإسلام السَّلامُ» خود حضرت فرمود. وقتی ولید اومد حاکم مدینه ازش بیعت بگیره، یزید نامه نوشت به حاکم مدینه که از حسین(ع) و عبدالله بن زبیر و فلان و فلانی بیعت می‌گیری وگرنه همون‌جا گردنشون رو بزن. تا رفت پیش حضرت گفتش که: «به من اینجوری نامه داده». گفت: «اولا مال این حرف‌ها نیستی که بخوای گردن ما رو بزنی، با بنی‌هاشم تو شهر خودمون تو مدینه می‌خوای اینکار رو بکنی»؟ این یک. دو: «وَعَلَی الإسلام السَّلامُ» یا «وَعَلَی الإسلام وَالسَّلامُ». همچین چیزی. باید فاتحه اسلام رو من بخونم که بخواد یک نفر مثل یزید بشه خلیفه‌الله. دیگه اینجا چیزی از اسلام نمونده. حداقل یه کسی مثل معاویه فسادش تابلو نبود، زرنگ بود، نمی‌اومد عرق بخورده در ملأ… این رو اصلا ملت می‌شناختنش به مشروب خوردن، مردم می‌شناختنش به بوزینه‌بازی. یه آدمی که فقط چون از خاندان سلطنتیه باید به قدرت برسه. یعنی هیچ چی از اسلام نموند آقا. همون سلطنتی برگشت، نظام سلطنتی که این‌ها از رومی‌ها یاد گرفتن، از ایرانی‌ها یاد گرفتن، از مصری‌ها یاد گرفتن سیستم بوروکراسی‌شون رو، سیستم نظامی‌شون رو، نظام‌سازی‌شون رو؛ اما تفکر اعراب جاهلی رو اومدن وارد کردن. هیچ سنخیتی با این اسلام نداره.

ببینید عزیزان! ما که زمانی می‌آیم می‌گیم این سنگر باید حفظ بشه، اینه. اومدن سریال ساختن «حسن، حسین، معاویه». یه شخصیت خیالی طراحی ساخته عبدالله بن صباح، که این رو تو تاریخ شما نگاه بکنید ۲۵۰ سال عمرش می‌شه، روایت‌هایی که این‌ها دادن. یعنی… هر چی مشکل این‌ها داشتن انداختن گردن این. آقا.. امروز جوان ما نمی‌تونه با این دَری‌وَری‌ها به خوردش… بری به خوردش بدی؛ این منطق می‌خواد. مثلا امروز من می‌دونم این اصلا…

دقیقه ۵ تا ۱۰

من بحثم شیعه سنی نداره خدا شاهده. شما بیا بگو که: «آقا همه صحابه عادل بودن». هیچ‌گاه جوان اهل سنت همچین چیزی رو نمی‌پذیره. «همه صحابه خوب بودن». خوب برای چی خوب بودن؟ علی هم صحابه است، زبیر هم صحابه، تو جنگ جمل جلوی هم جنگیدن؛ چی چی هر دو خوبن؟ چرا دَری‌وَری داری به خورد من می‌دی؟ خوب معلومه یکی داره اینجا با اون یکی می‌جنگه. زدن کشتن. طلحه و زبیر تو جمل کشته شدن. او هم صحابه؟ عجب! معاویه هم صحابه! معاویه هم خال‌المؤمنین!

عنوان بخش ۳ : خال المؤمنین؛ معاویه یا محمدابن ابوبکر؟

ندارد

۳ – می‌دونید دیگه؛ معاویه یه خواهری داشت، اُم حبیبه. دختر ابوسفیان همسر پیامبر(ص) شد. پیامبر(ص) این رو ندید گرفت. پیامبر(ص) زمانی این رو گرفت که این دختر ابوسفیان بود، ابوسفیان هنوز عرقش از جنگ (خدمت شما) بدر و احد خشک نشده بود. دختر دشمنش رو گرفت. زن… اُم حبیبه زن یکی از مسلمون‌هایی بود که کوچ کردن رفتن حبشه. این‌ها رفتن حبشه، توی حبشه یکی از این مسلمون‌ها رفت مسیحی شد. یکی از این مسلمون ها رفت مسیحی… کی؟ داماد ابوسفیان. یعنی این‌ها هیچ خیرشون به اسلام نرسید، دامادشون هم همین‌جوری دراومده. رفت مسیحی شد. ابوسفیان… اصلا انگار طرح بود، فهمیدید؟ برنامه‌ریزی شده بود. گفته بودن تو برو اونجا، تو یهویی مسیحی شو؛ که بگن اسلام دین خوبی نیست. بعد ابوسفیان شروع کرد سروصدا کردن؛ آی! مسلمون‌ها رو ببینید! زن خودشون رو ول کردن تو شهر غریب. پیغمبر(ص) گفت: «ندید مال ما». پیغمبر(ص) این دین؛ «اون زن رو من نمی‌دونم کی هست اصلا، من ندید می‌گیرم». بر این مبنا الآن دارن می‌گن معاویه خال‌المؤمنینه؛ دایی مؤمنانه. چون خواهرش اُم‌المؤمنینه؛ زن پیامبره. آقا شما این‌جوری…

اما شما می‌بینید که یکی از برادران عایشه به اسم محمدبن‌ابی‌بکر، حضرت امیرالمؤمنین(ع) آورد این رو بزرگش کرد تو خونه، فهمیدین چی شد؟ حضرت امیرالمؤمنین(ع) آورد این رو تو خونه بزرگش کرد. تحت تربیت علی(ع) است. فرزند کیه؟ فرزند ابوبکر، خلیفه اول. اما تحت تربیت کیه؟ علی‌بن‌ابیطالب(ع). آقا این نامه داره به معاویه، برمی‌گرده می‌گه: نامرد، تو رو چه به اینکه بیای خلافت از علی‌بن‌ابیطالب(ع) بگیری؟ جواب معاویه جالب تره. معاویه می‌گه: تو اگه حرفی داری (گوش کنید) تو اگه حرفی داری، اگه در مورد غصب خلافت داری صحبت می‌کنی، اول برو به بابات بگو بعد به رفیقش فاروق بگو. همین جوری جوابش رو می‌ده. می‌گه اگه غصب خلافت باشه، اونی که بیشتر در مظان اتهامه، پدر خودت خلیفه اوله و خلیفه دومه بعدش؛ چرا به من داری می‌گی؟ این نامه نگاری‌ها بین این‌ها شده. محمدبن‌ابی‌بکر رو بعد از اینکه شهیدش کردن، کردنش تو شکم یه خر ماده، انداختنش تو آتیش سوزوندنش؛ خب؟ اینجا محمدبن‌ابی‌بکر هم خال‌المؤمنینه دیگه؟ معاویه هم خال‌المؤمنین! این زده اون رو کشته، هر دوتاشون می‌رن بهشت. عجب! یا للعجب!

عنوان بخش ۴ : بی بصیرت بودن برخی مسلمانان صدر اسلام

ندارد

۴ – اصلا فِئه باغیَه، فرقه زورگو، ستمکار. پیامبر(ص) فرموده بود: «عمار به دست چه کسی کشته می‌شه؟ یک فرقه و یک گروه ستمکار». در جنگ (بدونین عزیزان!) در جنگ امیرالمؤمنین(ع) با این‌ها، بعضی‌ها معرکه بودن، مونده بودن ببینن عمار رو کی می‌کشه؟ وایستاده بودن، شمشیر نکشیدن، نگاه می‌کردن. فقط عمار رو رصد می‌کردن توی جنگ، ببینن عمار رو کی می‌کشه؟ تا دیدن عمار رو سپاه معاویه کشت، علیه معاویه وارد جنگ شدن. چون حدیث صریح بود که؛ (ده‌ها نفر از پیامبر(ص) شنیده بودن که): «عمار به دست یک گروه ستمکار کشته می‌شه». آقا این‌جوری شد سپاه معاویه داشت به کشتن… به فرو می‌پاشه؛ یهویی اون اتاق فکر کثیف این‌ها اومدن سراغ… گفتن: «آها! کی گفته سپاه معاویه این رو کشته»؟ گفتن: «همه دیدن دیگه زدن کشتنش هم. گفتن: «نه، این رو علی کشت». گفتن: «علی کجا کشت؟ این تو سپاه علی بود». گفت: «علی این رو کشت که آوردش به جنگ. علی این رو کشتش، به کشتنش داد که آوردش به جنگ». باز نصفی از اون‌ها چرخیدن. ببینید؛ آیا یه همچین جمعیتی می‌تونن به سمت امام زمانشون برن؟ نه، مطلقا نه. حماقت داره از سر تا پاشون می‌باره. این ابله رو چه به علی‌بن‌ابیطالب(ع)؟ این همین معاویه باید بالا سرش باشه. از اون… زیادش هم هست خدا وکیلی.

این‌ها عشیره، قبیله، خون، قومیت بیداد می‌کرد. این‌ها وقتی… این‌ها می‌دونی چی جوری بیعت می‌کردن؟ رئیس قبیله‌شون می‌گفت بمیریم، همه می‌میریم. آقا نمی‌ریم، هیچ کی نمی‌میره. یعنی طرف دم ده نفر رو می‌دید، نصف عرب‌ها رو چیز کرده بود، زیر نظر گرفته بود. دم ده نفر… رئیس قبیله‌هاشون رو. در جریان سقیفه همین شد دیگه. رؤسای قبایل باهاشون صحبت شد، تموم شد. گفتن: «ما این‌ها حالی‌مون نمی‌شه». «بابا غدیر، فلان بهمان». گفت: «رئیس قبیله چی می‌گه»؟ ما متأسفانه یه همچین فرهنگی رو هنوز هم داریم ها! هنوز که هنوزه هم داریم ما. هنوز که هنوزه متأسفانه داریم.

دقیقه ۱۰ تا ۱۵

یعنی هنوز طرف نتونسته از بحث قبیله‌گرایی، نژادگرایی فراتر بره.

اسلام یه چیزی فراتر از قبیله و نژاد بود. عباس‌بن‌علی(ع) اگر در روز عاشورا یک بار به برادرش نمی‌گه برادر؛ همش می‌گه: سیّدی مولای، برای چیه؟ می‌خواد بگه من برای داداشم نمی‌جنگم که، نفهم‌ها! چون امامه دارم می‌جنگم؛ اتفاقا داداشمه. گرفتید چی شد؟ اماممه، اتفاقا داداشمه. فلذا تا کارش رو نساختن اسم «اَخی» نگفت. وقتی که کارش ساخته شد گفت: یا اخا ادرک اخاک. که اون هم می‌دونست اباعبدالله(ع) آرزو داره از زبان این یه برادر بشنوه؛ اونم کِی؟ وقتی حضرت زهرا(س) بالا سرش دید بهش گفت: «پسرم»! گفت حالا می‌تونم به این بگم داداش، به این بزرگوار نگاه کنید! بحث عشیره‌ای این طرف بیداد می‌کنه، اما این طرف هیچ چی نیستش. یعنی تمام، تمام فرقه چی بگیم؛ کثیفی‌ها اومد جنگید با این طرف.

(خدمت شما عرض بکنم؛ نمی‌دونم شما تصویر رو دارید یا نه؟ خب بذارید ما الآن درستش می‌کنم، مشکلی نیست که ان‌شاء‌الله. خوب اومد اون طرف. درست شد یا نه؟ طرف خانوم‌ها هستش اکتفا می‌کنن، شما هم که من رو می‌بینید.)

عنوان بخش ۵ : شجره ملعونه در قرآن و اشعار شعرا

اسراء (۶۰)

۵ – آیه شجره ملعونه رو ببینید « وَإِذْ قُلْنَا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ…» (اسراء/ ۶۰) به پیامبر(ص) گفتش که… حالا وقت نیست من چون تایم گذشته سریع می‌رم. سوره اسراء – آیه ۶۰ می‌گه: به یاد آور وقتی را که به تو گفتیم پروردگارت اَحاطه به مردم، اِحاطه به مردم دارد و ما آن رؤیا که به تو نشان دادیم جز به منظور آزمایش بشر قرار ندادیم، همچنین شجره‌ای که در قرآن لعن شده… (حالا من دارم آیه رو براتون می‌خونم دیگه، اون رو ولش کنید) شجره‌ای که در قرآن لعن شده که تخویفشان می‌کنیم. می‌گه ما این‌ها رو می‌ترسونیم، ولی هر چه می‌کنیم جز بیشتر شدن طغیانشان نتیجه نمی‌دهد. می‌گه این‌ها اینقدر سِرتِق شدن، ما هر چی به این‌ها می‌گیم آدم بشید، آدم… می‌ترسونیم، جهنم فلان، این‌ها آدم بشو نیستن، بدتر هم می‌شن. شما این نوع سبک رو فقط در مورد یهودیت تحریف شده توی قرآن دارید؛ که خدا می‌گه ما هر چی به این‌ها می‌گیم درست بشو چی؟ این‌ها هِی روز به روز بدتر می‌شدن. کیا لعن شدن در قرآن؟ گوش کنید. ابلیس لعن شده، یهود لعن شده، کفار لعن شدن، مشرکین هم لعن شدن، این‌ها دسته‌هایی‌اَن که تو قرآن لعن شدن.

در ارتباط خاندان ابوسفیان با کفار شکی نداریم اصلا. تازه اول کفار… در ارتباطشون با مشرکین هم کسی شکی نداریم. جنگ بدر و احد و خندق رو کی راه انداخت؟ ابوسفیان. گنده‌شون بود دیگه. در ارتباطشون با مشرکین هم… در ارتباطشون با یهود هم که من خدمت شما عرض کردم. یه شیطان ماند، که اون هم خودشون روایت دارن، خودشون روایت دارن. حتی مولانا که اهل سنته در (خدمت شما عرض کنم) مثنویش دفتر دوم اشتباه نکنم، ماجرایی رو شرح می‌ده که شیطان میاد معاویه رو برای نماز صبح از خواب بیدار می‌کنه. می‌گه: «خواب نمونی». بلند می‌شه می‌گه: «تو کی‌ای اومدی تو قصر ما»؟ می‌گه… می‌ره پشت پرده قایم می‌شه. می‌گه: «من ابلیسم». می‌گه: «آره، اینجای بابای آدم دروغگو. تو اومدی اینجا چی کار؟ تو با من چی کار داری؟ تو به نماز چه؟ تو قوم عاد و ثمود و فلان و این‌ها رو اینجوری پدرشون رو در آوردی». می‌گه که: «نه، پاشو برو نماز، بدو برو نماز. من دوست دارم تو ظاهر‌الصلاح نشون داده بشی. این نماز تو به درد من می‌خوره. پاشو بدو، بدو بدو از نماز نمونی».

بابا یعنی صرف این نیست، کسان دیگه اومدن. شما عطار خودمون، علیه این‌ها شعر داره. خوب شیعه است یا سنیه؟ می‌گن اهل سنت بوده. شما سنایی معروف، اصلا شعر داره تو شعرش لعنت می‌کنه. حالا وقت نیست، وگرنه تو همین پاورپوینت (power point) هست بهتون نشون می‌دادم. ببینید؛ یعنی این‌جوری نبود. اصلا در کثیف بودن این‌ها همین که خوب قبر این‌ها کو؟ چرا هیچ کی جرأت نداره قبر این‌ها رو بیاد اعلام بکنه؟ تیکه پاره می‌کنن مردم. نمی‌شناسن آقا، توی دمشق یه جایی توی یه کوچه پس کوچه‌ای رو بستن، نمی‌گذارن کسی رو راه نمی‌دن. برای چی؟ برای اینکه خود مردم هم این‌ها رو قبول نداشتن، می‌دیدن دیگه آقا، مردم می‌دیدن.

عنوان بخش ۶ : اعمال شیطان در پازل خدا

آل عمران (۵۴) نساء (۷۶)

۶ – این‌ها زمانی که اباذر، اباذر رحمت الله علیه رو ورداشتن تبعیدش کردن، رفت به شامات؛ گفتن: این‌ها اسلامشون اسلام شاماته. یعنی اسلامشون امویه. ابوذر بره اونجا هیچ کی حرفش رو گوش نمی‌کنه. ابوذر تو مدینه ملت رو ریخت به هم. یعنی شروع می‌کرد می‌گفت: «اون پیامبر(ص) اینجوری بود؛ خلیفه سوم داره چی کار می‌کنه، فلان». گفتیم خلیفه سوم، اصلا خود تاریخ گفته یعنی اصلا این بحث هیچ چیش نیست؛ تعصبات و فلان و اینجور چیزها… نه، تاریخ گفته. خود اهل سنت هم قبول دارن خیلی‌هاشون. (خدمت شما عرض بکنم که) رفیق فامیل‌هاش رو آورد سر کار، بریز بپاش کرد، زیاد پیگیر نبود فلان../ داد مردم در اومد. ابوذر جدی اومد بعضی از صحابه سخنرانی… گفتن: «تبعیدش کنیم». نمی‌تونستن حذف فیزیکیش کنن، صحابه بزرگ پیامبره، پیامبر(ص) در وصفش سخن‌ها گفته. تبعیدش کردن به شامات، فرستادنش وسط دل حکومت کی؟ معاویه. گفتن: «اینجا باشه این نمی‌تونه…». این‌ها اسلامشون، اسلام اُمویه، خب؟ این رو اصلا نمی شناسن.

دقیقه ۱۵ تا ۲۰

ببین وقتی سخن حق باشه همه رو می‌گیره. همون‌جا دو کلام صحبت می‌کرد همه طرفدار ولایت علی‌بن‌ابیطالب می‌شدن، دو کلام. معاویه نامه زد به خلیفه گفت: «این بابا رو بنداز بیرون. این اگه ادامه اینجا داشته باشه من حکومتم رو از دست دادم». تبعیدش کردن، فرستادنش تو همین چاه ماهای ربذه کشتنش. شیعیان حزب‌الله لبنان که الآن اونجا داریم، این‌ها شیعیان ابوذرن. یعنی اون سال‌ها این‌ها یه کارهایی کردند علیه دین خدا؛ می‌بینی امروز دقیقا به نفع کی تمام شده؟ دین خدا.

یعنی این رو به شما بگم؛ کاری که شیطان می‌کنه هیچ گاه به سودش تمام نمی‌شه، هیچ‌گاه. هیچ‌گاه. بلکه بعد از ۵۰۰ سال، ۶۰۰ سال، ۷۰۰ سال چی می‌بینی؟ می‌بینید دقیقا، دقیقا شده به نفع کی؟ به نفع جبهه حق. اگر اون کار رو نکرده بود امروز ما بدبختی داشتیم. ما یه شمشیر برّانی مثل حزب‌الله بیخ گردن اسرائیل نمی‌داشتیم، پدر ما رو تا حالا درآورده بودن. ببین خدا می‌دونه؛ خدا. «وَمَکَرُواْ وَمَکَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ» (آل‌عمران/ ۵۴) جبهه صهیونیزم، جبهه شیطان. «… إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا». (نساء/۷۶) مکری نداره، کیه در مقابل خدا؟ می‌گه کارت رو بکن. کارش رو که انجام می‌ده../ آقا مسیحیت جزء متعصب‌ترین گروه‌هایی بودن که جلوی اسلام وایستادن. اصلا این‌ها بر سر تعصب اسلام نمی‌آوردند، مسیحی‌ها ها! آقا جبهه شیطان اومد کار کرد مسیحیت رو به قهقرا کشید، کلا شدن چی؟ بی دین، اروپا ببین چه خبره. الآن گُر و گُر دارن مسلمون می‌شن. زمانی که مسیحی بودن مسلمون نمی‌شدن چون تعصب داشتن، شیطان اومد زحمتش رو کشید تعصب این‌ها رو گرفت، الآن دارن مسلمون می‌شن. دستش درد نکنه. بشکنه ها! اما می‌خوام ببینم چقدر احمقه. اینه که شما به… خودت رو به خدا وصل کن. لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ. نتیجه‌شو شما می‌بینی.

خود این‌ها اول در زمانی که جنگ ایران و عراق راه افتاد، «ما خیلی خوشحال بودیم که جوون‌هاشون می‌اومدن شهید می‌شدن»؛ می‌گفتیم: «این‌ها بهترین آدم‌هاشون کسانی‌ان که احساس وظیفه می‌کنن، این‌ها بیان تو جبهه چی می‌شن؟ کشته می‌شن، خوب‌هاشون می‌رن، خیلی خوب‌هاشون. این خیلی خوب‌هاشون رو بگیریم این حکومت برقرار نمی‌مونه». اما الآن خودشون دارن اذعان می‌کنن، می‌گن: «هر یک نفر که اومد شهید شد، ۳، ۴ نفر درگیر کرد». مادر شهید، پدر شهید، فرزند شهید، برادر شهید، خواهر شهید ها؟ خانواده شهید. بابت یه نفر ۴، ۵ نفر درگیر این انقلاب شد. یعنی اگه ۲۰۰، ۳۰۰ هزار نفر شهید شدن، ۲، ۳ میلیون نفر چی شدن؟ گفتن: چون ما واسه این انقلاب خون دادیم تا تهش وای می‌ایستیم. ما خون دادیم، ما جَوونمون رو دادیم. متوجه شدید چقدر؟ یعنی این‌ها نمی‌تونن. یه وقت خدایی نکرده تو ذهنتون نیاد دشمن چی… نه بابا. اصلا رقمی نیستن این‌ها. اونی که داره برنامه رو می‌چینه، خود خداست، خود خودشه. شیطان هم تو پازل الله داره یه جنگولک بازی‌هایی در میاره. که واقعا هم در حد جنگولک… داره بیچاره می‌کنه خودش رو.

عنوان بخش ۷ : نقش و ارزش انقلاب ایران

احقاف (۱۳)

۷ – امروز شما دنیا رو نگاه کن چی شده. این‌هایی که ریختن تو خیابون یه چیزی‌شون کمه. ریخته، داره داد و بیداد می‌کنه، رهبرشون کمه. جنبش شده، مردم ریختن توی خیابون‌ها توی کشورهای عربی، اروپا، چه می‌دونم یونان و اسپانیا و فلان کشور. آمریکا به صورت گسترده ریختن؛ می‌گن: «یکی بیاد ما رو از دست این صهیونیست‌ها، از دست این ۱ درصد ما ۹۹ درصد رو نجات بده». هیچ کی نیست بیاد نجاتشون بده. خودشون می‌گن: «یک نفر بیاد» همین یه نفر یعنی: اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ها! به زبان انگلیسی. کلیپ‌هاشون پخش شد. کلیپ‌هایی که از عرب‌ها یاد گرفته بودن. این‌ها می‌گفتن: الشَّعب یُرید اِسقاط… مثلا چه می‌دونم؛ آل خلیفه، آل سعود، آل فلان. الشَّعب: مردم. یُریدُ، می‌خواهند. اِسقاط: سقوط آل فلان رو. توی اِمریکا من کلیپشون رو دارم، دارن شعار می‌دن: الشَّعب (ادای عرب ها رو در میارن ها!) الشَّعب یُریت اِسقاط وال اِستریت. داره خط می‌گیره، نمی‌دونه چی می‌خواد بچه. بچه نمی‌دونه چی می‌خواد، چی باید بخواد؟ الآن یکی باید بیاد حرف رو بذاره تو دهن این؛ تمام. این‌ها…

به خواب شبتون هم می‌دیدید که جمهوری اسلامی بتونه؛ تا هزار سال ما کار فرهنگی می‌کردیم؛ بتونه تو آمریکا تظاهرات راه بندازه، هزار سال. شما بایست. إِنَّ الَّذِینَ آمنوا ثُمَّ اسْتَقَامُواإِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا…»] (احقاف/۱۳) تو وایستا، بقیش با منِ الله. منتها مدل خدا می‌دونید چیه؟ آزمون کردن. یعنی تا دقیقه ۹۰ نگهت می‌داره، دقیقه ۹۰، تو وقت اضافه بعضی موقع‌ها، کارشه. اونی که توکل به خدا داره، می‌گه: دقیقه نود که سهله نهصدش کن، من کوتاه بیا نیستم. خودش درست می‌کنه. ما رو تحریم کردن، مشکل اقتصادی پیدا کردن. آشوب انداختن تو کشور، آشوب افتاده تو کشورهاشون. می‌دونید همین کشورهای عربی چقدر پول خرج کردن علیه ایران؟ میلیارد میلیارد این‌ها (در) برای گسترش وهابیت، شبکه‌های تلویزیونی، نمی‌دونم امثال X و Y و فلان که بیان شبهه بندازن برای../ دارن کار می‌کنن. برای چی؟ برای چی؟

دقیقه ۲۰ تا ۲۵

آقا مگه ما با این‌ها وارد جنگ شدیم؟ ما با کدوم کشور ابتدا به ساکن ایران رفته جنگیده؟ با هیچ کشوری. اون‌ها با ما جنگیدن. ما تو خونه‌هامون نشسته بودیم یهو اومدن زدن. می‌گه: «موجودیت تو مشکل داره. تو همین که هستی داره ما رو می‌لرزونه. همین بودن تو، همین بودنت». خیلیه ها! یه جا بشینی مشکل بسازی واسه بقیه.

امام هامون همین بودن دیگه. امام‌های ما کدوم شمشیر دستشون گرفتن؟ امام صادق(ع) شمشیر دستش گرفت؟ مثلا موقع… درس علمی گذاشته بود، گفت: «بکشیدش». می‌گفت: «این کلاس علمیش داره ما رو داغون می‌کنه». شیعیان اسماعیلیه رو این‌ها اومده یه فرقه به وجود آوردن این‌ها، کلی جریان انحرافی تاریخ اومدن کار کردن. امام صادق(ع) پسرش اسماعیل فوت کرد. جلوی چشم مردم گفت تشییعش کنید، خودش گذاشتش تو قبر، گفت: «ببینید ها»! هی می‌آورد می‌گفت: «بیا نگاه کن، ببین تو خاکه، ببین من این رو قبرش کردم. تموم شد». یه فرقه ساختن: اسماعیل همان مهدی موعوده دوباره ظهور خواهد کرد. آقا سریع هم اومدن چی کار کردن؟ دامن زدن به این فرقه. ساختن ساختن ساختن، کمکشون کردن، یعنی خود عباسی‌ها کمک… تو بازی (Asainisins creat) همین رو می‌بینی دیگه. اونی که داره ترور انجام می‌ده. Asainsins از کلمه حشاشین گرفته شده. حشاشیون کسانی بودن که حشیش می‌کشیدن می‌رفتن ترور می‌کردن. کارش اینه… طرف وقتی می‌خواد بره بزرگ شوالیه‌های تمپلر رو ترور کنه می‌بینه بزرگ شوالیه‌های تمپلر کیه؟ بزرگ شیعه اسماعیلیه است. توی این بازی دارن این رو می‌گن، این بازی کاملا عجیب غریبه! صهیونیستیه این بازی. داره این رو قشنگ جا می‌ندازه. زمانی که این اتفاق می‌افته؛ خوب گوش بکن! خوب عنایت داشته باش! خب چی می‌خواد برای من جا بندازه این مسئله؟ حواسمم باید باشه. خوب اومدن. بعد گفتن امام بعد از امام صادق(ع) کیه؟ امام کاظم(ع). گفتن این رو ببرید زندان؛ شیعیان اسماعیلیه اجازه فعالیت داشته باشن. چی می‌شه؟ خب عموم شیعیان می‌گن اینه دیگه. امام بعدی رو ببری تو زندان، هیچ کی نبینن. فکر کردین تعداد فرزندان زیاد امام کاظم(ع) برای چیه؟ فقط در برخورد با این پروژه بوده. فقط برای فلج کردن این پروژه دشمن بوده.

خون‌ها ریخته شده برای اینکه به دست ما برسه که چه می‌دونیم این‌جوری بیان ۱۰۰۰ نفر، ۲۰۰۰ نفر بیان جمع بشن توی حسینیه‌ای، توی چه می‌دونم مسجدی بیان جمع بشن بیان بشینن به همین سادگی بیای حرف اهل بیت(ع) می‌شد بزنی. قبر علی‌بن‌ابیطالب(ع) روحی فداه، تا زمان امام صادق(ع) مشخص نیست. قبر خلیفه مسلمینه، جرأت نمی‌کردن بگن قبر علی(ع) کجاست. تعرض می‌کردن این‌ها به پیکر امیرالمؤمنین(ع). تا زمان امام صادق(ع) کسی نجف رو خبر نداشته. بعد از امام صادقه که اونجا، امام صادق(ع) اشاره می‌کنن که نه دیگه، الآن در نقطه‌ای هستیم که عباسی‌ها جرأت ندارن بجنگن، اُموی‌ها ممکن بود این کار رو بکنن، عیبی نداره بگید حضرت کجا دفن‌اند. یعنی ماجرا پیچیدگی‌ها داره، فکر کردی همین‌جوری… حالا یه امام کاظم(ع)، چه می‌دونه امام‌هاش کی‌ان بچه چه می‌شناسه؟

عنوان بخش ۸ : شجره ملعونه در تاریخ اهل سنت

 قدر (۳)

۸ – در مورد اینکه این چیه، از تمام شیعه و سنی من برای شما مثال آوردم که این‌ها کی‌اَن. (خدمت شما عرض کنم) اما من می‌خوام برم سراغ… مثلا همین یه مورد بسه که شما فقط ببینید بخش دوم، یعنی برخی اشارات در کتب و تفاسیر اهل سنت، تاریخ طبری و تاریخ خطیب و نمی‌دونم تفسیر قرطبی و نمی‌دونم امثالهم و تفسیر نیشابوری، این‌ها رو فقط آوردم که، که خود عایشه برگشت گفتش که به مروان بن حکم که: «تو همون ملعون ابن ملعونی»! یعنی خودشون گفتن، هیچ حرف دیگه‌ای ما نداریم. خواب پیامبر(ص) هم در موردتون، براش توضیح دادم، با این‌ها کاری ندارم.

امشب می‌خوام یه نکته عجیب غریب بگم یه خرده… ببینید، محمد بن جریر طبری نقل می‌کنه که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود (بله. احسنت) ایشون فرمود: إِذَا رَأَیْتُمْ مُعَاوِیَهَ عَلَى مِنْبَرِی فَاقْتُلُوهُ. «اگر معاویه رو رو منبر من دیدید بکشیدش». بابا این که دیگه تاریخ اهل سنت داره می‌گه. این فرمایش پیامبر(ص) بوده. این‌ها منبر پیامبر رو به هزار کثافت فکری کشیدن. مزخرفاتی این‌ها رو منبر پیامبر(ص) گفتن که آدم مات می‌مونه چی بگه؟ عمروعاص گفتش که من… معاویه ترس داشت گفتش که: «من نمی‌دونم می‌شه بر این مردم حکومت کرد یا نه»؟ گفت: «بگید جمعه کار داریم سرمون شلوغه، چهارشنبه نماز جمعه برگزار می‌کنیم». معاویه دید چهارشنبه همه اومدن نشستن. گفت: «خیالت تخت، راحتی. کارت رو انجام بده. هیچ مشکلی برات به وجود نمیاره». این‌ها این‌جوری بودن. این‌ها رو نگاه بکنید، این‌ها رو خودشون می‌گن.

نگاه کنید، خودشون می‌گن: معاویه روزی به هنگام ایراد سخنرانی (من عذر می‌خوام، زبانم هم لال این مکان مقدس‌تر از این حرف‌هاست. اما باید بدونید. به اینجا کشوندن که داریم می‌گیم) روی منبر بادی ول کرد و سپس برای توجیه این کار خود گفت: ای مردم! خداوند عزوجل بدن ما را آفریده

دقیقه ۲۵ تا ۳۰

و در آن باد قرار داده و انسان نمی‌تواند از در رفتن آن جلوگیری کند. ناگهان یکی از حاضران به نام سعسعه بن سوهان گفت: آری، ولی جای این کار در جای دیگر است نه در روی منبر، چون بدعت است. یکی دیگه کشته خودش رو این‌جوری جواب داده. ببینید این‌ها کجا… خلیفه مسلمین، کسی که خطبه مسلمین رو می‌خونه، کسی که عوض پیامبر(ص) داره نماز جمعه‌شون رو می‌خونه، کسی که به این اقتدا می‌کنن، کسی که حج برگزار می‌کنه، کسی که… چی می‌گن؟ کسی که بیت‌المال مسلمین دستشه، افتاده یه همیچین… دست یه همچین جونوری.

مسعودی می‌نویسد: در دستگاه خلافت اسلامی و جانشینی پیامبر(ص)، مردی که مقام خلافت را اشغال کرده بود، میمونی داشت که به او ابوقیس می‌گفتند (این یزید رو می‌گه) این میمون را در مجلس میگساری خود حاضر می‌کرد و برای او تشک می‌انداخت و او را می‌نشانید و او را بر گرده خر ماده‌ای که برای مسابقه و اسب‌دوانی تربیت شده بود سوار می‌کرد، زین و لجام بر گُرده آن ماده خر می‌بستند و این میمون را بر او سوار می‌کردند و با اسب‌ها به اسب دوانی و مسابقه می‌بردند. در یکی از روزها ابوقیس مسابقه را برد، بر تن این میمون جامه و قبایی از حریر سرخ و زر پوشانده و دامن‌ها را به کمرش زده بودند و بر سر او کلاهی نهاده بودند که نقش‌هایی درشت داشت و به رنگ‌های مختلف آراسته گشته بود. این‌ها… این خلیفه مسلمین می‌خواسته بشه. حالا حسین‌بن‌علی(ع) باید بگه هَیهات مِنَا الذِّله یا نه؟ حالا فهمیدی این خون چرا می‌جوشه. این طرف رو ندیدی که حسین(ع) جلوی کی وایستاده؟ این‌ها اگر حکم می‌گرفتن از حسین‌بن‌علی(ع) که آری، هیچ چی از اسلام نمانده بود، حسین هم بیعت کرد. بحثی است عزیزان.

در کنزالعمال می‌گه: نخستین کسی که سنت مرا دگرگون کند مردی از بنی‌اُمیه است، پیامبر(ص) می‌فرماید. ناراحتی پیامبر(ص) در سوره قدر پاسخ داده شده، این‌ها خودشون می‌گن ها! می‌گن: «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/۳) به خاطر اینکه می‌گن: «بنی‌اُمیه هزار ماه حکومت کردن». خدا به پیامبر(ص) فرمود: «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/۳) «همین یه شبی که قرآن بر تو نازل شد، اون هزار شب رو می‌زنه کنار، تو نترس. اما این مردم باید امتحان پس بدن. این مردم باید ببینیم. ای پیامبر! عشیره رو می‌خوان… عشیره رو می‌خوان یا تو رو؟ کلام تو رو می‌خوان. قبیله بازی براشون مهمه یا تو؟ این مردم باید آزمون پس بدن». بنی‌اسرائیلش آزمون پس دادن. مگه ما مفت مفت چیزی می‌دیم. قوم برگزیده شد بنی‌اسرائیل قدر ندونستن. الآن پیامبر(ص)، قومش شده قوم برگزیده، باید جواب پس بدن. همون آزمون‌ها که از بنی‌اسرائیل گرفتن از این‌هام گرفتن.

عنوان بخش ۹ : شجره ملعونه در منابع شیعی و قرآن

 اسراء (۶۴) بقره (۱۵۹)

۹ – تبارنامه بنی‌اُمیه، که این رو گفتیم. درباره عبد شمس هم صحبت کردیم. این نامه شماره ۱۷ نهج‌البلاغه است که امیرالمؤمنین(ع) در اون اشاره کرد که: مهاجر مانند… وَ لا المُهاجِرُ کالطلیقِ وَ لا الصَّریحُ کاللصیق. ببینید، مهاجران که می‌دونید کسانی که از خونه زندگیشون‌رو ول کردن به خاطر دین، بلند شدن رفتن… این‌ها کیان؟ کسانی که قریش در مکه بودن پاشدن رفتن. علی‌بن‌ابیطالب(ع)، فلان فلان. زمانی که اومدن مکه رو گرفتند، پیامبر(ص) رحم کرد به خانواده ابوسفیان، بهشون گفت: انتم طلقاء. شما رو کنار زدیمتون، رحم کردیم بهتون. می‌تونست بکشه ها! اسلحه دست گرفته بودن علیه پیامبر(ص). من بودم می‌کشتم. اسلحه دست گرفته داشته می‌کشته، چه ضمانتی داره این دوباره فتنه نکنه، ها؟ علیه دینم؟ هر آدم عاقلی این کار رو انجام می‌ده و نگاه کنید، و دلیل داره، نه اینکه بخواد یک نفر رو حذف بکنه به خاطر اینکه… نه بابا. شمشیر گرفته کشته. حمزه سیدالشهدا رو کشته، کی، کی، کی، فلان… زمانی که حضرت زینب(س) رو وارد می‌کنن به مجلس شام، اون یزید ملعون نشسته. وقتی یک حرام‌زاده‌ای برگشت یک جسارتی کرد که حالا من نمی‌تونم بگم که یعنی ناراحت می‌شم خدا شاهده وقتی این مطلب بیان می‌شه، حضرت زینب(س) علی‌وار برگشت گفت، عقیله‌العرب برگشت گفت: «یابن الطلقاء»! «هوی جایگاهت رو گم کردی؟ تو بچه همون‌هایی بودی که طلقاء بودن، آزاد شده ما بودن، کجای کاری؟ کارت به توهین کشیده»؟

اینا نامه این‌ها خود امیرالمؤمنین(ع). در این… بارها امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه به معاویه اشاره می‌کنه که شیطان در تو رسوخ کرده. خود شیطان شدی، شیطان تو وجود توئه، نصیبی از خود برای شیطان مگذار ای معاویه! فلان. ارتباط این‌هام با ابلیس هم که الحمدلله مشخصه. در حکمت ۱۱۶ ببینید چی می‌فرماید؟ می‌فرماید: ما بنی‌هاشم در آنچه در اختیار داریم بخشنده‌تریم و در هنگام مرگ در دادن جان جوانمردتر می‌باشیم، امیرالمؤمنین(ع) گفته. وَ بَنی عَبدِ شَمس. دیشب عبد شمس رو نشون دادم شجره‌نامه‌شو دیگه. وَ بَنو عَبدِ شَمس تعدادشان بیشتر است. دستور زاد و ولد زیاد دارن. خدعه و فریبشان زیادتر و کارهای خلاف و گناهانشان افزون‌تر،

دقیقه ۳۰ تا ۳۵

و ما زبانمان فصیح تر و نسبت به مردم خیرخواه‌تر و خوش‌روتریم.

در بحارالآنوار، جلد ۱۵، صفحه ۵۶ یا در بحار، جلد ۱۱، صفحه ۱۳۶ می‌فرماید: مراد از «…وَشَارِکْهُمْ فِی الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ…» (اسراء/۶۴) در قرآن، اِنَّ المُرادِ بِالاولاد، منظور کیه؟ همین بنی عبد شمس‌ان. به شیطان می‌گه تو اولاد و مال این‌ها می‌تونی شراکت بکنی. می‌گه این اولاد این بنو عبدشمس‌ان. همون شجره، اون یه تیکه‌ای که جدا می‌شد دیدید قرمز کرده بودیم برای اینکه بتونید ببینید. در سوره بقره آیه ۱۵۹، در تفسیری که در بحار، جلد ۳۳، صفحه ۲۱۴ اومده از../ آیه‌ای در مورد یهوده ولی تفسیرش در مورد بنی‌اُمیه است. خیلی جالبه! می‌گه این‌ها همون‌هان. کیا؟ کسانی که تا ابد لعنت شدن. «…أُولَئِکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ» (بقره/۱۵۹) این‌ها کسانی‌ان که خدا لعنتشون کرده و هر کسی که باید لعنت کنه این‌ها رو داره لعنت می‌کنه، یعنی فرشته‌ها و غیره و فلان. اینقدر اینجا بحث هستش که مثلا از بزرگان اون‌ها اومده که خدمت شما عرض بکنم، طرف…

ما از بزرگان اهل سنت داشتیم سر تفسیر قرآنش اگه یه نفر اسم معاویه داشت می‌نداخت بیرون طرف رو، می‌گفت: «چون اسمت معاویه است باید از این جلسه بری بیرون تا من تفسیرم رو ادامه بدم». بابا اسمش معاویه است، چه ایرادی داره. کار درستی می‌کرده؟ نه. ما با اسم مشکل نداریم. امیرالمؤمنین(ع) اسم بچه‌شو می‌گذاره ابوبکر، می‌گذاره عثمان، چی داره درس می‌ده؟ که ما با اسم مشکل نداریم. اگه طرف اسمش علی باشه، آدم بدی باشه ما هم با او مشکل داریم. علی محمد باب، اسمش علی، علی و محمد کنار همدیگه، اما فرقه بابیت می‌ذاره ما با این… امیر کبیر برد باباش رو درآورد تو تبریز، خدا بیامرزه امیر کبیر رو. ما با اسم مشکل… امیرالمؤمنین(ع) گفت بابا سطح لِولتون (LEVEL)رو بیارید بالا. من با اسم مشکل ندارم، من با منش مشکل دارم، من با رفتار مشکل دارم. اما این‌ها اینقدر ابله بودن. شما دیروز بهتون نشون دادم، یه اسم علی حسن، حسین شما دیدید تو شجره این‌ها؟ یک دونه نبود. اینان با اسم مشکل دارن. حالا اومده شبهه مطرح کرده: چرا علی اسم بچه‌شو میگ‌ذاشت مثلا چی و چی و چی؟ بله برای کسی که ذهنش، سطح ذهنیش در حد همون پایین مونده بله، با اسم مشکل پیدا می‌کنه. عین اینه که ۰خدمت شما عرض بکنم) طرف دو تا همسایه داره تو تهران مشهدی‌ان، به این بدی می‌کنن، می‌گه: «کل مشهدی‌ها بدن». اسم مشهد حساس شده، خوب این نفهمی طرف رو می‌رسونه.

امام حسین(ع) بعد از شهادت زهیر فرمود: ای زهیر! خدا تو را از لطف و رحمت خویش دور مدارد و قاتلان تو را همانند لعنت شدگان مسخ شده به بوزینه و خوک لعنت نماید. هم لعنت رو اشاره می‌کنه هم بوزینه و خوک و شجره ملعونه رو. قشنگ حضرت اباعبدالله(ع) این‌ها رو به همدیگه ربط می‌ده. حالا چون فرصت نیست دیگه من این‌ها رو می‌گذرم.

عنوان بخش 10 : شجره ملعونه؛ یزید و نسب یهودی

ندارد

۱۰ – مثلا این در مورد مادر یزید، یزید در سال ۲۵ یا ۲۶ هجری به دنیا میاد، مادرش میسون نام داره، معاویه میسون رو در حالی که یزید در شکم بود طلاق می‌ده. میسون زمانی که همسر معاویه نبود اون رو به دنیا میاره، بعد این رو می‌گیرن میارن. برخی نویسندگان می‌گن یزید نزد دایی‌های خودش در بادیه پرورش پیدا کرد و قبیله میسون پیش از اسلام مسیحی بودن (بعضی‌ها می‌گن یهودی بودن) و هنوز حال و هوای دوران مسیحیت داشتن. مثلا این شعر مال یزیده: فَأِن حَرُمَت یَوماً عَلی دینِ اَحمَد / فَخُدها عَلی دینِ المَسیحِ بنِ مَریَم. اگر مشروب حرام شد بر… دیشب هم گفتم، بر مبنای دین احمد حرامه، بر مبنای دین مسیح عرق بخور.

مسعودی درباره یزید ببین چی می‌گه؟ این‌ها رو ما باید سند بیاریم دیگه. می‌گن معاویه کجا گفته، فلان… الآن براتون فیلم‌هاشون رو میارم به خدا قسم، صبر کنید. مردی خوشگذران و عیاش بود. مردی بود که حیوانات شکاری داشت، سگ‌ها و میمون‌ها داشت. پیوسته مجالس میگساری برگزار می‌کرد. روزی در مجلس میگساری خود نشست و ابن زیاد هم در طرف راست او بود و این واقعه بعد از آن بود که حسین‌بن‌علی(ع) را کشته بود. پس به ساقی مجلس خود رو کرد و گفت: جامی از شراب به من بنوشان که استخوان‌های نرم را سیراب کند. سپس برگرد و ابن زیاد را چنان جامی بنوشان، همان کسی که رازدار من است، همان کسی که امین کار من است، همان کسی که اساس خلافت من به دست او محکم و استوار شد. یعنی حسین‌بن‌علی(ع) را کشت.

شما در زیارت عاشورا این… معجزه است زیارت عاشورا، معجزه. شما ببین چه جوری فحش می‌دی؟ به شمر به کی فحش می‌دی؟ به خودش. به باباش فحش می‌دی؟ به آلش فحش می‌دی؟ نه. به عمرسعد به کی فحش می‌دی؟ به خودش. اما بعضی‌ها رو چه جوری فحش می‌دی؟ آل زیاد، آل مروان، آل ابی‌سفیان. آل ابی‌سفیان رو بهت نشون دادم تو شجره‌نامه. آل مروان هم نشون دادم، مروان بن حکم بن ابی العاص بن… دیدی؟ باز هم از بنی‌اُمیه بود. اما آل زیاد چیه؟ آل زیاد هم جریان داره. اینجا من از توی… مطالبش هم آوردم اما سندش هم هستش می‌تونید برید خودتون سرچ بفرمایید، پیدا بکنید. حواستون به من باشه، ببینید چیه؟ زیاد ماجراها داره. زیاد که… بابای ابن زیاد. احتمالا باباش بوده. زیاد…

دقیقه ۳۵ تا۴۰

نه بابا برا چی می‌خندید؟ تاریخ دارم می‌گم. زیاد بن ابیه، این چون باباش اصلا معلوم نبود کی بود می‌گفتن: «زیاد پسر باباش». زیاد بن ابیه، زیاد پسر باباش. اسم مادرش چی بود؟ سمیه. در بصره هنوز اون موقع توسط اعراب فتح نشده بود، مردم بصره فارسی زبان بودن، شعر بچه‌هاشون این بود: «انگوره و مویزه / سمیه روسپیزه». روسپی یعنی همون فاحشه. شعر می‌خوندن تو خیابون می‌رفتن. یعنی شده بود مضحکه دست بچه های ۵، ۶ ساله. خود زیاد، خود باز… زیاد رو که گفتیم از کی به دنیا اومد. ابن زیاد، یعنی همین ملعونی که اون فاجعه رو دست داشت درش. ابن زیاد، بهش می‌گفتن و ابن مرجانهَ. به باباش نمی‌گفتن، می‌گفتن و ابن مرجانهَ. ما مادرتو می‌دونیم مرجانه است اما کسی… خود مرجانه رو بهش می‌گفتن ذاتُ البُعول. سنی‌ها نوشتن بابا، تاریخ… یعنی صاحب شوهرها. یکی دو تا نه، ذاتُ البُعول. این‌ها کسایی که بهشون می‌گفتن ذوات الأعلام. این‌ها کسانی بودن که صاحب پرچم‌ها بودن. یک زن بدکاره پرچمی می‌زد روی پشت بومش، که نشون می‌داد که مثلا این، صاحب این خونه این کاره است. می‌گفتن یه دونه پرچم هم نداشته تازه این، دو سه تا خونه داشته رو هر کدوم یه پرچم زده بوده. بابا من نمی‌گم، این‌ها بیا شما برید ببینید.

این یزید ملعون، اینجا رو نگاه بکنید، وقتی داره جسارت می‌کنه به لبان مبارک حضرت اباعبدالله الحسین(ع) (ای خدا من نمی‌دونم این دنیا چیه؟ فلسفه‌شو ما نفهمیدیم. لب‌های مبارک اباعبدالله(ع) جلوی تازیانه چوب قرار بگیره، اون هم کی؟ دست کی؟) شعری که می‌خوند این بود: «لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلاَ *** خَبَرٌ جاءَ وَ لاَ وَحْىٌ نَزَلْ» بنی‌هاشم با مُلک بازی کرد وگرنه نه خبری آمده بود و نه وحیی نازل شده بود. این‌ها فیلمشون بود، می‌خواستن حکومت رو بیارن تو بنی‌هاشم، یه فیلمی بازی کردن گفتن یکی‌مون پیغمبر شد و دورشو گرفتن و علی(ع) اومد و فلان و دورش رو گرفتن، این‌ها با مُلک بازی کردن. «لَسْتُ مِنْ خِنْدِف إِنْ لَمْ أَنْتَقِمْ *** مِنْ بَنِی أَحْمَدَ ما کانَ فَعَلْ»، من از نسل خندف نیستم. حالا خندف کیه؟ سیزدهمین مادربزرگ (یهوده، ببخشید) یزیده. سیزدهمین مادربزرگ. عرب اصلا نسلش رو می‌گه به طرف کی می‌گه؟ پدر. این عجیبه! اینجا داره نسل مادری اعلام می‌کنه. می‌گه من از خندف نیستم، اگر از فرزندان احمد به خاطر کاری که انجام دادن انتقام نگیرم. یعنی بحث کاملا عشیره، می‌بینی؟ «لَیْتَ أَشْیاخِی بِبَدْر شَهِدُوا *** جَزَعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَسَلْ»، ای کاش بزرگانم در بدر که کشته شدن، علی کشته شون، حمزه کشته شون، حمزه سیدالشهدا… این‌ها ولید عتبه کیا این‌ها… این‌ها ای کاش زنده بودن می‌دیدند جَزَعَ الْجزع و فریاد و خواهش مردم مدینه رو زیر فشار نیزه. «لاَهَلُّوا وَاسْتَهَلُّوا فَرَحاً *** وَ لَقالُوا یا یَزِیدُ لاَ تَشَلْ»، باید شادی کرد، تحلیل گفت، تبریک گفت و به منم باید بگید: «ای یزید دستت درد نکنه، که این کار رو کردم». ببینید! طرف اصلا دین داره این بابا؟ خودش داره می‌گه این‌ها همه‌اش الکی بود بابا، نه پیغمبری بود نه وحیی نه چیزی… این‌ها می‌خواستن با حکومت بازی کنن این هم جوابش رو گرفتن. می‌گفتن با من چی کار داری؟ می‌گفتن: بُغضًا لِاَبیک، بُغضًا لِاَبیک، بابات. مشکل داریم با این.

عنوان بخش ۱۱ : شورای شش نفره

ندارد

۱۱ – ابوسفیان بعد از قتل خلیفه دوم و بعد از جریان شورای شش نفره… ببینید عزیزان! یه چیزی در مورد شورای ۶ نفره بگم. نتیجه شورای ۶ نفره قطعا یک نفر غیر علی(ع) بود، در این شک نکنید. اصلا زمانی که شما شورا رو زوج می‌چینید یعنی می‌خواید نتیجه نگیرید. شورا باید عددش چی باشه؟ فرد باشه. و این شورا چه جوری چیده می‌شه؟ ۶ چیده می‌شه که هم به دو قابل تقسیمه هم به سه. بندهای چیز رو ببینید، این شورا رو، اساسنامه‌شو، که خلیفه دوم نوشت. اگر به دو گروه سه نفره تقسیم شدن گردن همه را بزنید. اگر دعوتش رو اصلا اجابت نکردن، نیومدن گردن همه را بزنید. اگر سه تا گروه دو نفره شدن و بعد از سه روز باز دوباره نتونستن مشکل رو حل کنن، گردن همه را بزنید. عامل اجرای گردن زدن پسر خودم عبدالله، عبدالله بن عمر. این تو تاریخ اومده بابا، شیعه سنی نداره. حالا تو این شورا ببین کیان. طلحه، زبیر. طلحه با عثمانه، زبیر با حضرت علیه. علی(ع)، سه تا. سعد ابی وقاص، چهارتا. عبد الرحمن بن عوف، پنج تا. خود عثمان، شیش تا. طلحه و عبدالرحمن بن عوف و عثمان و (خدمت شما عرض بکنم) سعد، اون طرفن. فقط یه حضرت علی(ع) می‌مونه و زبیر، این طرف.

دقیقه ۴۰ تا ۴۵

وقتی حضرت علی(ع) می‌خواست بره تو شورا، عباس عموی پیامبر(ص) برگشت بهش گفت: «یا علی! نرو. مشخصه که خلافت از ما نیست». حضرت برگشت گفتش که: «به دو دلیل می‌رم». گفت: چی؟ گفت: «۱- بعدها در آینده نگن دیدید علی(ع) خودش خودش رو لایق خلافت نمی‌دونست». ها؟ ما براش شرایط رو فراهم کردیم اما دیدید خودش حتی حاضر نیست بیاد چی بشه؟ کاندیدا بشه، برای رأی آوردن. «۲- به یاد داری عموجان، بعد از جریان سقیفه وقتی اعتراض کردیم این چه وضعیه، فلان و اینجور چیزها، خلیفه دوم بلند شد رفت روی منبر برداشت گفت که من خودم از زبان پیامبر(ص) شنیدم که گفت خداوند پیامبری و خلافت را در بنی‌هاشم با هم یک‌جا جمع نکرده». یعنی یا یکی باید پیغمبر بشه یا خلیفه. چون پیغمبر از بنی‌هاشم بوده دیگه خلیفه از بنی‌هاشم نباید باشه. «گفت: یادته عمو جان»؟ گفت: «بله». گفت: «دارم می‌رم به این شورا که این دروغ رو اثبات کنم». پارادوکسه دیگه. اگه نمی‌شه برای چی من رو کاندیدا گذاشتی پس؟ ببینید، ما کی می‌خوایم به متون دینی‌مون رجوع بکینم، مظلومیت‌ها رو ببینیم؟ نکته بسیار عجیبی داره! کاملا امیرالمؤمنین(ع) رو می‌شناسن. نکته جالب اینجاست، اگر… گوش کنید، گردن این شیش نفر زده می‌شد کی خلیفه بود؟ بلا شک معاویه. کسی دیگه نمی‌موند برای کاندیداتوری. یعنی از قبل برنامه‌ریزی شده بود. فلذا وقتی بعد از شورای شش نفره عثمان به خلافت می‌رسه، ابوسفیان میاد چی می‌گه؟ یَومُ بِیعَتِ عثمان، گفت: «بگیرید با این رو مثل یه توپ بین خودتون دست رشته کنید افتاد دست ما».

عنوان بخش ۱۲ : آل زیاد و شجره ملعونه

ندارد

۱۲ – ابن زیاد رو گفتم بهتون، حالا ببینید. ابن عبد البرّ از هشام بن محمد بن صاعب کُلبی یا کَلبی از پدرش از ابوصالح از ابن عباس روایت کرده است که: عمر در زمان خلافت خود زیاد را که نوجوانی بود (زیاد، زیاد بن ابیه) نوجوانی بود، برای اصلاح فسادی که در یمن رخ داده بود فرستاد. این رفت کارش رو خیلی خوب انجام داد مأموریتش رو، وقتی برگشت بهش گفتن: «باریک الله، خوب انجام دادی حیف که بابات معلوم نیست کیه». یه متلکی هم بهش انداختن. ابوسفیان گفت: «پدر او از قریش است و من می‌شناسم آن کس را که او را در رحم مادرش گذارده، اگر ترس از علی‌بن‌ابیطالب(ع) و خلیفه دوم نبود می‌گفتم کیه». بعد این ناقل حدیث می‌گه که: «از او که شنیدم، برگشتم گفتم کیه؟ گفت: کار خودم بوده». ابوسفیان، همین‌جوری گفت. فلذا باز می‌بینی آل زیاد دقیقا میان تو شجره ملعونه. کما اینکه متأسفانه در کمال بی‌شرمی، بی‌شرمی، معاویه یک جلسه‌ای گذاشت مستلحق کرد ابن زیاد رو به کی؟ به پدر خودش. رفت ۲، ۳ تا شاهد آورد، رفت روی منبر، اومدن شهادت دادن که ما شاهد زنای ابوسفیان با سمیه بودیم. زیاد برادر معاویه است، برادر پدریشه. بعد از اون یه مدت به زیاد بن ابیه می‌گفتن زیاد بن ابی سفیان. در برخی از کتاب‌های تاریخی این‌جوری اومد. یعنی باز هم می‌بینی این زیارت عاشورا بیخود نمی‌گه آل زیاد، بی نظیره بابا این متن. سال‌ها باید روش کار کرد، رو تک تک کلماتش رو کد داره حرف… چرا اون‌ها رو؟ شمر بود سرُ برید. چرا با او با جد و نسلش کاری نداره، می‌گه خود شمر بود. اما این رو می‌گه آل زیاد، آل مروان، آل ابی سفیان. ببینید، بی حیایی…

شیخ محمد عبدو استاد معروف مصری در شرح نهج‌البلاغه خودش می‌گه: قصه زیاد بن ابیه قصه شگفت آوری است که انسان را به تأمل وا می‌دارد، زیرا معاویه او را به ابی‌سفیان نسبت داد تا برادرش باشد، او مدعی بود که ابوسفیان با مادرش سمیه که زوجه مرد دیگری بود به صورت نامشروع هم‌بستر شد و زیاد از این آمیزش متولد گشت. می‌گفت: ای داد، که تو خلافت اسلامی یه نفر اومده رو بالای منبر پیامبر(ص) این حرف‌ها رو زده. یارو استاد مصری داره این حرف رو می‌زنه.

یکی از فرزندان عبدالعزیز بن مروان که اسم او سعد بود در حالی که همانند زنان با صدای بلند گریه می‌کرد وارد بر امام محمد باقر (علیه السلام) شد، امام فرمود: چه چیز شما را به گریه واداشت؟ سعد گفت: چگونه گریه نکنم در حالی که من از همان درخت ملعون در قرآن می‌باشم. گفت من از نسل همون‌هام، چرا اشک نریزم؟ مثل زن‌ها ضجه می‌زد، می‌ترسید. امام محمد باقر(ع) ببین چی می‌گه؟ امام محمد باقر(ع) فرمود: تو از ایشان نیستی، تو از ما اهل بیت(ع) هستی. آیا نشنیدی سخن خداوند را که فرمود: پس هر کس از من تبعیت کند از من خواهد بود. می‌گه تو از مایی، عیبی نداره… تو نسل رو نگاه نکن. اینجا نژاد و این‌جور چیزها مهم نیست. تو سلمان باش، ایرانی باش، مجوس باش، بیا این طرف می‌گیم: «سَلْمانُ مِنّا أَهْلَ الْبَیْتِ» اهل بیت(ع) می‌دونی یعنی چی؟ خیلی مقام بالایی است. ببین قرآن چی می‌گه در وصفشون؟

عنوان بخش ۱۳ : مقدس بودن روز عاشورا برای یهودیان (زیارت عاشورا)

ندارد

دقیقه ۴۵ تا ۵۰

۱۳ – در مورد «…اَللهمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبرکَتْ به بنوامَیَهَ…» حرف دارم، خوب دقت کنید. در صحیح بخاری نقل شده: «أن قریشاً کانت تصوم عاشوراء فی الجاهلیه، ثم أمر رسول اللَّه بصیامه، حتى فرض رمضان». می‌گن: قریش قبل از (گوش کنید) آمدن حضرت رسول(ص) در زمان جاهلیت روز عاشورا رو چی کار می‌کرده؟ روزه می‌گرفته. رمضان که اومد پیامبر(ص) گفت اون روزه رو ول کنید، این یکی. عجب! پس روز عاشورا قبل از… قبل از پیامبره. در زمان جاهلیت چی بوده؟ روز مقدسی بوده، روز متبرک بوده، مبارک بوده. وَ هذا یَوْمٌ تَبرکَتْ به بنوامَیَهَ. اما ریشه این کجاست؟ این رو بگم فیوزهاتون می‌سوزه. این رو جدی می‌گم والله. فیوزهای خودمون سوخت. در صحیح بخاری که می‌دونید دیگه این‌ها می‌گن بعد قرآن صحیح مسلم و صحیح بخاریه، برادران اهل سنت. از ابن عمر نقل شده: «صام النبی صلی الله علیه وآله عاشوراء و امر بصیامه فلما فرض رمضان ترک» ترکش کرد. از امام محمد باقر(ع) هم نقل شده که محمد بن مسلم و زراره از آن حضرت از روزه عاشورا سؤال کردند، فرمود که: «این قبل از ماه رمضان گرفته می‌شد اما تا ماه رمضان آمد چی شد؟ [ترک شد]. من از سنی و شیعه آوردم که ببینید هم اون طرف هم این طرف.

اما نکته عجیب می‌دونید چیست؟ که روز عاشورا دقیقا برابر شده، برابر بود به چی؟ با یَومُ کیپور یهودیان. یَومُ کیپور چیه؟ روز مقدس یهودیان. روزی که این‌ها، از اول ماه تشرین مقدس می‌نگارند این روز رو، به ۱۰ ماه تشرین که می‌رسه اسمش هم آسورا است، آسورا، می‌رسن به اون روز، اون روز رو روزه می‌گیرن. یَومُ کیپور، کَپَرَ، کَفَرَ، روز کفاره، روزه کفاره که خدا گناهاشون رو ببخشه. روزه‌شون هم ۲۵ ساعته. نیم ساعت… از اذان مغرب هنوز نشده از نیم ساعت قبلش هیچ چی نمی‌خورن تا فردا اذان مغرب تا نیم ساعت بعدش. نیم ساعت این‌وَر و نیم ساعت اون‌وَر یه ساعت، یه ۲۴ ساعت، ۲۵ ساعت. حالا من این‌ها رو نمی‌گم.

ببینید، ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم (خدمت شما) چاپ دومش، صفحه ۲۴۴ می‌گه: کبور یا کپور چیست؟ دهم روز است از تشرین و از این جهت گاه‌گاه او را عاشورا خوانند. فامّا نام کبور اندر زبان عبری کفاره گناهان است و این یک روز است که بر جهودان روزه داشتن فریضه کرده آمد. اندازه این روز ۲۵ ساعت است و ابتدا کنند روز نهم پیش از آفتاب فروشدن به نیم ساعت و تمام شود چون آفتاب فروشود روز دهم و نیم ساعت بگذرد آنگاه روزه بگشایند. یوم کیپور یکی از بزرگ‌ترین روزهای یهودیانه که بهش یوم عدیرم می‌گن، یوم قادوش هم می‌گن یعنی قدوس، مقادوش هم می‌گن یعنی مقدس. مرحوم همایی در حاشیه التفهیم می‌گه: تلفظ اصلیش کپوره و با لفظ کفاره عربی یک ریشه دارد به طوری که نگارنده از علمای یهود تحقیق کرد عاسور به سین مهمله است و با عاشور و عاشوراء و عشره عربی یک ریشه دارد .

یعنی گرفتید چه روزی زدن اباعبدالله رو؟ متوجه شدید؟ وَ هذا یَوْمٌ تَبرکَتْ به بنوامَیَهَ این از قبل براشون مبارک بود این روز. جنگ، جنگ حسین‌بن‌علی(ع) و یزید نیست، جنگ تفکره، جنگ بقای حق بر روی زمینه یا نه؟ اینه که این خون این جوری محکم وایستاده، چون خون‌خواهش کیه؟ خود خدا. می‌شه با خدا در افتاد؟ عمراً.

سفر لاویان – تورات – باب ۱۶: و این برای شما دائمی باشد که روز دهم ماه هفتم جان‌های خود را ذلیل سازید و هیچ کار مکنید، زیرا که در آن روز کفاره برای تطهیر شما کرده خواهد شد و از جمیع گناهان خود در حضور خداوند طاهر خواهید شد.

علامه شعرانی (رحمه الله علیه) در حاشیه الوافی ببین چی می‌گه؟ می‌گه: بدونید که روز عاشورا کانَ یَصوم الیهود. یهودی‌ها این روز رو چی کار می‌کردن؟ روزه می‌گرفتن و این روزه‌شون رو قطع نمی کردند تا… معروف هم بود به روزه کبیر. وقتش هم العاشِر مِن شَهرِ اَوَل مِن سَنَه، روز دهم از ماه اول بود از سالشون. و هنگامی که حضرت رسول(ص) آمد به مدینه… گوش کنید، حضرت رسول(ص) اومد به مدینه چه، چه موقعیه به لحاظ تاریخی؟ ۱/۱/۱ دیگه. درسته، ۱/۱/۱ عرب‌ها می‌شه چی؟ هجرته دیگه. هجرت حضرت رسول(ص) چیه؟ ۱/۱/۱ به قولی. مبدأ تاریخ هجری شد،

دقیقه ۵۰ تا ۵۵

هجرت حضرت رسول(ص). می‌گه: وقتی آمد به مدینه کانَ اَوّلِ سِنَهِ الیَهود مُطابِقاً لِاوّلِ المُحَرّم. سال عرب‌ها از چه ماهی شروع می‌شه؟ محرم. دقیقا اول تشرین شد اول محرم، ده محرم می‌شه ده تشرین. یوم کیپور، عاشورا.

برنامه است عزیز دل من! این‌ها فکر کردید همین جوریه؟ گفتم یه مخالف سیاسی می‌خوای حذف بکنی، شما چرا این‌جوری داری می‌زنی نامرد؟ صرف… بعد اومدن دیدن دار لو می‌ره جریان، یه چیزی گفتن آره یزید سر زن و این‌جور چیزها بود و برای این‌ها داشتن می‌جنگیدن، یک مشت مزخرفات سر هم کردن. عزیز دل من! از نقش امثال سِر جون (Sir John)‌ها در دربار یزید نباید غافل شد. سِرجون یهودی مشاور اعظم (دربار یهوده) دربار یزیده، بیخود نیست. به قول آقای طائب ایشون اینجا یه سخنرانی کرد، جالبه! ایشون می‌گه که، (چون تخصصش بررسی یهود در صدر اسلامه) ایشون می‌گه که: امثال سِر جون (Sir John) خیلی زیاد بودن تو دستگاه معاویه، اصلا اینجا تو شامات بود، خب؟ منتها سِرجون (Sir John) لو رفت. سِرجون (Sir John) یکی‌شون بود لو رفت، از این‌ها زیاد داشتن این‌ها، زیاد داشتن. سرجون سِرجون (Sir John) بعضی‌ها می‌گن همون sir، یعنی آقای Jan،Jan (Sir Jan) بعضی‌ها می‌گن نه، این سرگیی بوده اسمش. بعضی‌ها می‌گن نه، اصلا سرگیی و سرجون دو تا شخص متفاوتند. مطلقا به یه چیز درست و حسابی تو تاریخ، سر نخ خیلی واحد نمی‌رسی، چرا؟ چون تاریخ رو کیا نوشت؟ دستگاه اُموی نوشت. (خدمت شما عرض کنم) اینجا حالا بحث‌هایی شده.

عنوان بخش ۱۴ : پخش فیلم در مورد مفتی وهابی و معاویه

ندارد

۱۴ – اما اینجا من یه بحثی دارم در مورد این طرف جریان. حالا من نمی‌دونم این رو برسونیم به جلسه بعد بهتره. بذار اونجا بگیم تو دیگه… حالا نگاه کنید، «آقای رائفی تو حرفت چیه اینقدر داد و بیداد می‌کنی»؟ من بحثم آخه به این سادگیا… نگاه بکنید عزیز دل من! شما این فیلم رو نگاه بکنید، قضاوت با خودتون. این معاویه رو شناختید؟ تازه من کم گفتم ها! بیشتر از این جا داشت. (صدا دارید آقا؟ برو بالا پشت بوم صدا رو وصل کن) گوش کنید.

پخش فیلم…. (توضیحات استاد روی فیلم: امیر معاویه رضی الله عنه، امیر معاویه که خداوند از او راضی باد، خب؟ این وهابیه. من با اهل سنت کاری ندارم، این وهابیه. اهل سنت معاویه قبول ندارن، می‌دونن کیه. اهل سنت ما می‌ره حرم امام رضا(ع) زیارت. مگه می‌شه قاتل جدش آدم بتونه بپذیره؟ می‌گه: رفتم گفتم مقام معاویه بیشتره یا این؟ ببینید اون چی جواب داده؟ دمشون گرم. یعنی تو حدیث‌سازی انصافا. اینا… یه سخنرانی من دارم در مورد جعل، فقط جعل، احادیثی از این‌ها آوردیم، ما سخنرانی می‌کنیم ملت قهقهه می‌خندن خدا وکیلی. حدیث جعل کردن ها! جعال هم آدم فراموش‌کاریه، یعنی یه جاهایی رو قاطی کرده، ماجراها داره حالا بگذریم. می‌گه گفتم. ببین عمر بن عبدالعزیز، یک… در میان بنی‌اُمیه یه کسی بود نسبتا عادل بود، یکی از کارهایی که کرد فدک رو برگردوند. می‌گه: «گفتم معاویه افضله یا عمر بن عبد العزیز»؟ این از نسل مروانه ها! خب؟ عمر بن عبد العزیز بن مروان بن حکم بن ابی العاص. (خدمت شما عرض کنم) ببین او چی جواب داده؟ سبحان‌الله.

دقیقه ۵۵ تا ۶۰

این رو گوش کنید، گوش کنید. می‌گه: «اگه نتونه تو ۲۲ سال ۵ تا صحابه ساخته باشه» ببین چه نتیجه‌ای می‌گیره. «اگه ۵ تا صحابه نتونست» کی می‌گه نتونسته بسازه؟ علی. ابوذر، مقداد، کی می‌گه نساخته. بیا من ۵۰ تا برات اسم می‌برم، خب؟ ببین چه نتیجه‌ای می‌گیره؟ می‌گه چرا دارید به معاویه… معاویه از صحابه بوده، در پای رکاب پیامبر(ص) جنگیده. این‌ها کسانی‌ان که می‌گن پیامبر(ص) می‌دیدشون لعنشون می‌کرد. تابلو جلو چشمشون همین‌جور لعنشون می‌کرد، جلوی چشم مردم تا ببینن مردم. خوب گوش کنید، خوب گوش کنید. یقینا باید در چی؟ یقینا و مطمئنا در نبوت پیامبر(ص) باید شک کرد، که معاویه اگه بد باشه. ببینید، حالا شما این رو مقایسه کنید این یارو وهابی درب داغون رو ولش کن، خب؟

عنوان بخش ۱۵ : پخش فیلم در مورد اعتراض عالم سنی به پنهان کردن حقایق عاشورا

ندارد

۱۵ – پخش فیلم: این یکی از مفتی‌های سوریه است. این سخنرانیش رو حالا چون زیرنویس شده است من براتون تندتند زیرنویسش رو برای اون دوستانی که دورن نمی‌تونن بخونن. ببینید حالا قیاس بکنید با این مسئله. (زیرنویس: اجازه بدهید که صادقانه بگویم. ده‌ها سال پیش که مشغول تحصیل علم بودم، از استادم شنیدم که می‌گفت: به درستی که روز عاشورا مصیبتی برای امت اسلامی بود. چرا این حقیقت را از ما پنهان می‌کردند؟ خدا از گناهانشان بگذرد. (که ما می‌گیم نگذرد) از ترس اینکه مردم تحت تأثیر قرار بگیرند و شیعه شوند؟ می‌گه: «شما بیچاره‌ها دارید خون فرزند پیامبر(ص) رو پایمال می‌کنید به خاطر تعصباتتون، احمق‌ها»؟ بلایی که سر یهود اومد. گفتم یهود بین دین و نژاد کدوم رو انتخاب کرد؟ نژاد رو. شما به خاطر تعصباتت داری دین می‌ذاری کنار؟ حسین‌بن‌علی(ع) رو می‌ذاری کنار، یزید رو بر می‌گزینی که خودتون توی تاریختون نوشتید، حمله کرد با منجنیق خونه کعبه رو خراب کرد. کسی که حمله کرد وقتی به مدینه، دستور داد گفت زن و دختر مدینه‌ای‌ها حلالن. به ۳۰۰ دختر باکره تجاوز شد تو مدینه. تو تاریخ خود اهل سنت نوشته. ببین آدم به کجا باید برسه؟ بله، رسد آدمی به جایی که به جز شیطان نبیند. می‌گه… از ترس اینکه تحت تأثیر قرار بگیرن و شیعه بشن؟ می‌گه: «وای بر شما». کی؟ دارید معاویه رو می‌کنید… حالا نگاه کنید، خیلی عجیبه. (زیرنویس: آیا باید حقایق را از ترس گرایشات مذهبی پنهان کرد؟ آیا حقیقت را باید پنهان کنیم که مبادا یک مذهب علیه مذهبی دیگر تقویت شود؟ دست از سرمان بردارید ای آقایان! گذشت آن زمان که دین در جهت سیاست اشخاص به کار گرفته می‌شد. گذشت آن زمان که آن آدم (می‌ترسه اسم ببره، آن آدم) گذشت آن زمان که آن آدم با سوء‌استفاده از روش ظالمانه خود را امیرالمؤمنین نامید، تا بر روی زمین فساد کند. امیرالمؤمنین نیست جز آن (ببین حالا می‌گه کی؟ می‌گه امیرالمؤمنین اون نیست جز کسی که این ویژگی‌ها رو داشته باشه. خدا وکیلی این ویژگی‌ها رو ببیند، ببینید کی تو ذهن شما میاد؟ هیچ چی ما نمی‌گیم) جز آن کس که اولاً میزان حق و عدالت را در مورد خودش اجرا کرد، و ثانیا اعمالش را طبق شریعت اسلامی سنجید و ثالثا اسلام را میزان و معیار اعمال خودش و خانواده اش قرار داد. فَهذا اَمیرَالمُؤمِنین، این امیرمؤمنان است. و اما آن کسی که با بیعت اجباری با تزویر و با رشوه امیر شد، چنین شخصی امیر هیچ کسی نیست. او فقط امیر هوای نفس و شهوات خودش است و این حقیقتی است که باید اعلام کنم.

ببیند عزیزان! ما می‌گیم حساب اهل سنت رو جدا می‌کنیم از وهابی. او که یک عالم که نه، یه… عالم که نمی‌تونه آدم بگه چی؟ یه یارویی بود اومد یه حرفی زد و… صاعقه‌ای بود که از سر زمانه گذشت، اون یه حرفی بود تموم شد رفت. (خدمت شما عرض بکنم که) این طرف شما می‌بینی که یه عالم اهل سنت میاد می‌گه آقا برای اینکه به ما نمی‌گن فلان… امروز معاویه باید تثبیت بشه، یزید باید تثبیت بشه

دقیقه ۶۰ تا ۶۲

که این‌ها بتونن چی؟ تشیع رو بکوبن. معاویه‌ای که اصلا خود این‌ها دارن می‌گن، آدم چی بگه واقعا؟ یعنی معاویه رو من بیام مقدس بدونم؟ امیر معاویه؟ که شیعه و سنیش عاشق اباعبدالله‌اند، نه شیعه و سنیش که مسلمونن باید باشن. اباعبدالله(ع) که فقط مال شیعه نیستش که. نوه همون پیامبری که هم پیغمبر منه هم پیغمبر اون‌ها. حالا این دست خودشونه، می‌خوان بیان سراغ حسین(ع) بیان، می‌خوان نیان، نیان. دست خود طرفه، و اما باید جواب داشته باشن برای خدا. ۶۰ سال ۷۰ سال ما خواهیم مُرد بالاخره. میای اونجا می‌گه جواب بده، امیرت کیه؟

حالا من یه دعایی می‌کنم، خدایا همه شیعیان اباعبدالله(ع) رو با اباعبدالله(ع) محشور بگردان. پیروان این یارو معاویه و این‌جور چیزها رو هم با معاویه محشور بگردان. ما اگه حرف بدی زدیم که هیچ چی. از این بهتر؟! من خیلی راضی‌ام ها! الآن یه فحشی به این‌ها دادم که هنوز نفهمیدن چی به چیه؟ تو اون صندوقه‌ان، والله.

خب. سرتون رو درد آوردیم. ان‌شاء‌الله فردا جبهه حق رو می‌گیم. دیگه از این کله کثیف‌ها و این‌جور چیزها حرف نمی‌زنیم، ان‌شاء‌الله، به امید خدا. ان‌شاء‌الله که خداوند متعال ما رو از یاران حقیقی، واقعی و با بصیرت آقا امام زمان(عج) قرار بده به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم.

به امید ظهور مولا و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن(عج) که صد البته نزدیک است.

دانلود فایل wordدانلود فایل pdfدانلود صوت سخنرانی


TAG


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


+ سه = 5